بصیرت سرا
ولا یحمل هذه العَلَم الا اهل البصر و الصبر




دی 1394
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    




جستجو





رتبه


 
  راههای کنترل خشم از دیدگاه اسلام و روان شناسی ...

 

از دیدگاه اسلام و روانشناسی توضیح دهید که چگونه مي توان خشم و غضب خود را كنترل كرد؟

از اين كه اين مجموعه را پاسخگوي سوالات خود قرار مي دهيد صميمانه سپاسگزاريم.
از ديدگاه اسلام كه دين توحيدي است، ابتدا بايد از خود سوال كنيم كه نيروي خشم و غضب را خداي متعال براي چه به انسان داده است؟ براي اينكه از خودخواهي هاي خود دفاع كند يا براي اينكه در برابر دشمنان خدا بايستد و از دين خود دفاع كند؟ كاربرد خشم آيا داخلي است يا خارجي؟
از نظر اسلام معيار خشمگين شدن، خدا است. قرآن كريم مي فرمايد : محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم. اصولا كاركرد خشم در مقابله با كفار و دشمنان خدا و اولياي خدا است و نسبت به مومنان خشمگين شدن خطا است، زيرا خشم ما در حقيقت به خداوند باز مي گردد.
ريشه خشم بايد ايماني باشد و تعصب انسان مومن نسبت به خداوند است. اگر كسي به ساحت خدا بي حرمتي كند و يا به ساحت مومنان به خدا، آنگاه جاي خشم و غضب است و در غير اين صورت خشم انسان خدا پسندانه نيست. راهكار درمان واقعي خشم روش توحيد است. از ديدگاه توحيد مردم دو دسته اند : دوستان خدا و دشمنان خدا. غضب تنها در مورد برخورد با دشمنان خدا آن هم بر سر دفاع از خدا و دين و دوستان خداوند كاربرد دارد و بايد بدانيم كه خشمگين شدن در ميان دوستان خدا خطا است و كاربرد ندارد؛ پس باید خشم خود را كنترل و در جاي خود به كار بگيريم و از انفعال آن نيز جلوگيري كنيم.
اما از ديدگاه روانشناسي، خشم و غضب در واقع يك حالت نفسانى و درونى است كه آدمى را وادار به رفتارى پرخاشگرانه و غلبه و انتقام نسبت به ديگرى مى ‏كند. البته اصل «قوه غضب» در انسان وجود دارد و در حفظ و بقاى وى نقش به سزايى ايفا مى ‏كند؛ اما اين قوه نيز مانند ساير قواى نفسانى بايد كنترل و در جهت صحيح از آن استفاده شود و از افراط و تفريط نسبت به آن اجتناب گردد؛ زيرا افراط در آن موجب ناكارآمدى فكر و عقل مى‏ شود و خطرات و خسارات جبران ناپذيرى را در پى دارد. تفريط در آن نيز موجب جبن و خوارى مى ‏شود و از پيامدهاى بد آن بى ‏غيرتى و بى ‏تفاوتى نسبت به مسئوليت‏هاى فردى و اجتماعى است. البته بحث ما در اينجا، بيشتر مربوط به جنبه افراطى غضب (عصبانيت) است؛ از اين رو زيان‏هايى كه ناشى از شعله‏ور شدن غضب است را به اختصار بيان مى ‏كنيم، سپس به عواملى مى‏ پردازيم كه موجب شعله ور شدن غضب و بروز عصبانيت و پرخاشگرى مى ‏شود و در پايان راه‏كارهايى به منظور كنترل آن بيان مى ‏كنيم.

پيامدهاى غضب و خشم‏ :
1. غضب، فكر و عقل انسان را ناكار آمد و زمين گير مى‏ كند؛ چنان كه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «غضب، دل مرد دانا را هلاك مى ‏كند» (بحار الانوار، ج 73، ص 226، ح‏20).
2. پيامبر(ص) فرمود: «غضب، ايمان را فاسد مى‏ گرداند ؛ همان گونه كه سركه عسل را فاسد مى ‏كند» (كافى، ج‏2، ص 303، ح‏3 ؛ بحار الانوار، ج‏72، ص 274، ح‏24).
3. غضب كليد هر بدى است و شيطان همه وجود فرد غضبناك را تسخير مى ‏كند و او را به هر عمل زشتى وا مى ‏دارد(همان).
4. از آثار بد غضب اين است که فرد غضبناك و عصبانى، رفتارهاى نادرستى - مانند فحش دادن و پرخاشگرى كلامى، شماتت، مسخره كردن، فاش كردن اسرار و بدگويى از ديگران - را از خود بروز مى‏ دهد. علاوه بر اين موجب دشمنى دوستان و شماتت دشمنان، انزواى اجتماعى، افسردگى و بيمارى‏هاى جسمانى و روانى مى ‏شود. بنابراين كنترل خشم امرى بايسته و اجتناب‏ناپذير است؛ وگرنه موجب هلاكت انسان و خسارات جبران ناپذيرى مى‏ شود.

عوامل غضب و خشم :
خشم مى‏ تواند عوامل گوناگونى داشته باشد، از جمله :
1. صفات رذيله‏ اى مانند، حسادت، كبر و غرور، حرص، حب جاه و مال و …؛
2. كم‏ حوصلگى و كم‏ ظرفيتى؛
3. ضعف و ناتوانى مزاج؛
4. عدم اعتماد به نفس؛
5. حساسيت‏هاى افراطى؛
6. منفى ‏بافى و سوء ظن به ديگران؛
7. يادگيرى و همانند سازى و تقليد از والدين، همسالان ، همكلاسان و دوستان.

راهكارهاى كنترل خشم :
اما دليل آن - هر چه كه باشد - با راه‏ كارهايى كه ارائه مى‏ شود، مى‏ توان تا حدود زيادى از آن پيشگيرى نمود :
1. هنگامى كه عصبانى مى ‏شويد، در خودتان يك تغيير حالت فيزيكى ايجاد كنيد؛ مثلاً مقدارى قدم بزنيد و سعى كنيد در آن لحظات تصميم نگيريد و اگر آب در دسترس شما است، مقدارى آب خنك ميل كنيد و دست و صورت خود را با آن شست و شو دهيد.
2. اگر امكان دارد، هنگام عصبانيت يا بى ‏حوصلگى و كسالت، يك دوش آب ولرم بگيريد.
3. چند لحظه دراز بكشيد و چشمان خود را ببنديد و همه ماهيچه ‏هاى خود را شل كنيد تا آرامش عضلانى پيدا کنید، و فكر خود را از آنچه موجب عصبانيت شما شده است، منصرف كنيد و به عضلات بدن خود تمركز يابيد.
4. به خودتان تلقين كنيد كه اتفاق خاصى نيفتاده؛ مگر آسمان به زمين آمده است؟ ديگران در چنين مواردى چه مى‏ كنند؟ آيا همه عزا مى ‏گيرند؟ هر كس به كارى مشغول مى ‏شود و به اين گونه موارد اعتنايى نمى ‏كند.
5. هميشه فضاى ذهنى و روانى خود را براى شنيدن و دريافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازيد؛ به اين معنا كه هميشه انتظار داشته باشيد ديگران با شما، به بدترين شكل برخورد كنند؛ اگر كسى مدتى چنين كند، به تدريج صفت حلم در او به وجود مى ‏آيد و علاوه بر اين، حسن خلق نيز براى او حاصل مى‏ شود و خود را براى تحمل آن آماده می کند.
6. اگر گاهى سريع سخن گفتيد و عجولانه تصميم گرفتيد و رفتار نابجا از شما سر زد، به سرعت خود را سرزنش و حتى در لفظ، اظهار پشيمانى كنيد و وعده‏ ها و قول ‏هاى خود را در ذهن خویش، حاضر سازيد.
7. از خود ارزندگى نابجا و شخصيت قائل شدن بيش از اندازه براى خود بپرهيزيد و تنها هنجارها را رعايت كنيد. از اين رو به رفتارهاى متواضعانه - همانند تقدم در سلام، ابراز ارادت به كوچك‏ترها، مصافحه و احوال‏پرسى، تفريح و صحبت با ديگران - اقدام كنيد.
8. ذكر «لا حول و لا قوة الا باللَّه» را زياد بر زبان جارى سازيد و سوره «والعصر» را زياد بخوانيد. تكرار اذكار «استغفراللَّه ربى و اتوب اليه» و «اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم» نيز مفيد است.
امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند به برخى از انبيا وحى كرد : اى فرزند آدم! در وقتى كه غضبناك گرديدى، مرا ياد كن تا من هم تو را در وقت غضبم ياد كنم و تو را هلاك نسازم» (بحار الانوار، ج‏73، ص 276، ح‏29). بنابراين ياد خدا علاوه بر اينكه آتش خشم را خاموش مى ‏كند، موجب آرامش انسان مى ‏شود و در قيامت نيز آثار مثبتى به دنبال دارد.
9. به هنگام احساس عصبانيت، سريع تغيير وضعيت و موقعيت دهيد و از آن محيط دور شويد؛ مثلاً اگر در منزل اين حادثه رخ داد، لباس پوشيده و منزل را ترك كنيد.
10. وقتى كه با امور عصبانيت آفرين مواجه هستيد، براى مدتى (حدود 10 تا 15 دقيقه) راه دريافت‏هاى حسى خود را سد سازيد. براى مثال جلوى گوش های خود را بگيريد و چشمان خود را ببنديد و سر خود را پايين اندازيد تا دريافت‏هاى عصبانيت تحت كنترل شما در آيند و موجب تحريك بيشتر شما نشوند.
11. اگر رفتار و يا صفتى كه در شخصى هست، موجب عصبانيت شما شده، آن را شوخى تلقى كنيد و به شكلى خود را از تيررس او دور در نظر بگيريد؛ يعنى از در نظر گرفتن خويش به عنوان مخاطب رفتارهاى ديگران پرهيز كنيد؛ مثلاً از مشاهده كسى كه فحش مى ‏دهد با خود بگوييد مخاطب او من نيستم و در اين هنگام از صحنه دور شده و راه دريافت‏هاى حسى را سد سازيد تا بيشتر مورد هجوم قرار نگيريد.
12. براى توجيه رفتارهاى خلاف انتظار ديگران، توجيه مناسبى داشته باشيد و آنها را مقصر تلقى نكنيد؛ مثلاً بگوييد : خودم از اين فرد بدتر رفتار مى ‏كنم، او اشتباه گرفته و مقصر نيست. اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.
13. به نظرات و عقايد ديگران احترام بگذاريد و محترمانه با آنها رفتار كنيد.
14. در كارهاى مهم، با مشورت خواستن از ديگران، تصميمات خود را استحكام بخشيد و از اقدامات عجولانه و خام بپرهيزيد.
15. بيشتر با افراد حليم، صبور، غيرعصبى و خوش مشرب معاشرت كنيد و حرف شنوى از افراد تند مزاج نداشته باشید و از دوستی با آن ها بپرهيزيد.
16. هميشه خود و رفتارتان را درست و صحيح تلقى نكنيد و احتمال خطا در كارهاى خود را بدهيد.
17. به عنوان تمرين گاهى با افرادى كه سليقه آنها را نمى‏ پسنديد، برخورد كوتاه مدت داشته باشيد.
18. روايات و آثارى كه در مذمّت غضب رسيده، مطالعه كنيد و احاديثى كه در مدح و ثواب حلم و خود نگاه دارى وارد شده، مورد توجه قرار دهيد. ‏(ر.ك : محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ج 9، باب غضب؛ ج 3، باب حلم ؛ بحارالانوار، ج 71، باب الحلم والعفو و كظم الغيظ)
19. با رعایت موارد بالا در برنامه ای منظم، و نمره دادن به عملكرد خود ، سعى در تقليل موارد تخلف داشته باشيد و همت خود را به افزايش صبر و تحصيل سعه صدر معطوف بداريد.

آثار و فوائد كنترل خشم در روايات :
1- ايمني در قيامت
ـ امـام بـاقـر(ع) : كسى كه خشمى را فرو خورد در حالى كه مى تواند آن را اعمال كند، خداوند در روز قيامت دلش را از ايمنى و ايمان آکنده کند.
2- خشنودي در قيامت
ـ امام صادق (ع) : هر كه خشمى را فرو خورد كه اگر بخواهد مى تواند آن را به كار بندد (و از طرف خود انتقام بگيرد)، خداوند در روز قيامت دلش را از خشنودى خود پر سازد.
3- افزايش ايمان
ـ پيامبر خدا (ص) : هر كه خشمى را فرو خورد، خداوند درون او را از ايمان پر كند.
4- عيب انسان پوشيده مي شود
ـ امام صادق (ع ) : هر كه خشم خود را نگه دارد، خداوند عيب او را بپوشاند.
5- راه رسيدن به خدا
ـ پيامبر خدا (ص) : از محبوب ترين راهها به سوى خداى عزوجل دو جرعه است : جرعه خشمى كه با بردبارى آن را فرو برى و جرعه مصيبتى كه با شكيبايى كردن آن را فرو برى .
6- عاقبت به خيري
ـ امـام عـلـى(ع ) در نـامـه اى بـه حـارث هـمـدانـى مـى فـرمايد : خشم را فرو خور و به هنگام توانايى، گذشت كن و در هنگام عصبانيت، بردبار باش و در وقت چيرگى، ببخشاى تا سرانجامت نيكو باشد.
7- پيروزي بر شيطان
ـ امام علي(ع) : هـر كـه بـر خـشـم خـویش چـيـره شـود، بـر شيطان پيروز شود و هر كه مقهور خشم خويش شود، شيطان بر او پيروز گردد.
8- مصون ماندن از هلاكت
ـ امام علي(ع) : خويشتن دارى به هنگام بروز خشم، از افتادن در ورطه هاى هلاكت مصون مى دارد.
9- نشان انسانيت
ـ امام علي(ع) : بالاترين انسانيت، تسلط داشتن بر خشم است و ميراندن خواهش نفس.
10- نشان قدرت انسان
ـ امام باقر(ع ) : هيچ قدرتى مانند جلوگيرى از خشم، نيست .
ـ پيامبر خدا (ص): پهلوانى، به زمين زدن حريف نيست، بلكه پهلوان كسى است كه در هنگام خشم خويشتن دار باشد.
( اين روايات از ترجمه ميزان الحكمه ج8، ص 251 الي ص 426 گرفته شده)


موضوعات: بصیرت
[یکشنبه 1394-10-13] [ 12:37:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کدام یک جذاب تر است ... ؟ ...

به نظرشما کدام شهید جذابتر است و انسان را بیشتر متحول می کند؟
انتخاب سخته مگه نه ….؟

شهیدی که نشانی قبر خود را داد
شهید حمید (حسین) عربنژاد

شهیدی که قرضهای یک نفر را داد
شهید سید مرتضی دادگر درمزاری

شهیدی که بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت
شهید محمدرضا شفیعی ۱۴ ساله

شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت
شهید محمودرضا ساعتیان

شهیدی که در قبر خندید
شهیدمحمدرضا حقیقی

شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند
شهید عباس صابری

شهیدی که روز تولدش شهید شد
شهید سید مجتبی علمدار

شهیدی که هرهفته مادرش را سر قبر صدا میزد
شهید مستجاب الدعوه سید مهدی غزالی

شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید
شهید علیرضا حقیقت

شهیدی که غرور امریکایی ها را شکست
شهید نادر مهدوی

شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است
شهید هادی ثنایی مقدم ۱۵ ساله

شهیدی که پیکرش هنگام نبش قبر سالم بود
شهید رخشانی از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد

شهیدی که سیدحسن نصرالله سخنرانی خود را با نام او نامگذاری کرد
شهید احمد علی یحیی

شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد
شهید سیداحمد پلارک

شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت
شهید رجبعلی غلامی از افغانستان

شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
شهید علی اکبر دهقان

شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد
شهید بروجعلی شکری

شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین سالم بود
شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز

شهیدی که عاشورا متولد شد واربعین به شهادت رسید
شهید مهدی خندان

شهیدی که با پیشانی بند “یاحسین شهید” ایرانی بودنش محرز شد
از شهدای گمنام هستند

شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود
ایشان غواص بودند دوست نداشت کسی ان تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند

شهیدی که بحرمت مادرش در قبر خندید
شهید حاج اکبر صادقی
شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد ، شهادت ، اسارت و زنده ماندان و در وصیت خود نوشت ای برادر عراقی که مرا به درجه شهادت رساندی اولین کسی را که در ان دنیا شفاعت می کنم تو هستی چرا که مرا به این درجه رساندی
شهید حاج علی محمدی پور فرمانده گردان ۴۱۲ رفسنجان

موضوعات: بصیرت
[دوشنبه 1394-10-07] [ 08:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چگونه غیبت نکنیم ...

بیماری که فقط برای جسم نیست ! خیلی از ما – بدون تعارف- روح و روان بیمار داریم و گرفتار عادت های غلط اخلاقی هستیم. یکی از این عادت های زشت بیماری غیبت کردن است که این روزها در جامعه خیلی فراگیر شده.

 

 

 

 

بیماری که فقط برای جسم نیست ! خیلی از ما – بدون تعارف- روح و روان بیمار داریم و گرفتار عادت های غلط اخلاقی هستیم. یکی از این عادت های زشت بیماری غیبت کردن است که این روزها در جامعه خیلی فراگیر شده. خود شما اگر حساب کنید که در طول همین یکی دو روز گذشته غیبت چند نفره را کرده اید و غیبت چند نفره را شنیده اید. احتمالا گفته های ما را تایید می کنید. اگر واقعا به دنبال راهکاری برای ترک این عادت زشت هستید. حتما نسخه های درمانی بزرگان دین را در این خصوص بخوانید.

 

۱- با محبوب خدا دشمنی نکنیم
امام (ره) در کتاب «چهل حدیث» درباره درمان غیبت نوشته اند: « بدان که علاج این خطیئه عظیمه چون خطیئات دیگر به علم نافع و عمل توان کرد. اما علم پس چنین است که انسان تفکر کند در فایده این عمل و آن را مقایسه کند با نتایج سود و ثمرات زشتی که دارد. سپس آن را در میزان عقل گذاشته و از آن نتیجه گیرد. البته انسان با خود دشمنی ندارد و تمام معاصی از روی جهالت و نادانی و غفلت از خود گناه و نتایج آن از او سر می زند. تنها فایده خیالی آن، این است که انسان به قدر چند دقیقه از روی شهوت نفسانی سخن می گوید.» به فرموده امام (ره) این رذیله اخلاقی آثار سوء فراوانی دارد. از جمله آثار غیبت این است که انسان از چشم مردم می افتد و اطمینان آنان از او سلب می شود. نکته بعد این است که بیان نقص و زشتی برای غیبت کننده هم خوشایند نیست بنابراین اگر کار را از حد بگذراند و آبروی مردم را ببرد، خداوند او را در همین عالم رسوا می کند. انسان باید از رسوایی ای که به دست حق تعالی صورت می گیرد بترسد.»

 


۲- به کرامت درونی خودمان توجه کنیم
آیت الله میر محمد یثربی درباره افکار درمانی غیبت می گوید: «الغیبت جهد العاجز / انسان ناتوان از غیبت می کند.» انسان ناتوانی که موقعیت خود را در خطر می بیند و برای سر و سامان دادن به آن هر کاری می کند. برای تحقیر شخصیت دیگری و فرو نشاندن آتش حسد خم خود به غیبت روی می آورد. این نشان از حقارت درونی و نفسانی اوست. در واقع غیبت کننده در مرداب درونی خود دست و پا می زند و بیشتر در آن فرو می رود. در حالی که اگر بداند وقتی غیبت می کند خودش را پست و حقیر کرده و عزت نفسش را زیر سوال می برد. برای ممانعت از این کار غیبت را کنار می گذارد. راهکار این است که انسان به عواقب دنیوی و اخروی انجام این رذیله اخلاقی فکر کند. در روایات در خصوص عقوبت دنیوی غیبت آمده: «اگر انسان از دیگری غیبت کند و با این کار عیوبش را بر ملا کند، خداوند متعال نیز دنبال عیوب او خواهد بود و آنها را برملا می کند؛ حتی زمانی که در کنج خانه اش باشد.»

 


۳- خودمان را جریمه کنیم
حجت الاسلام علی الماسی به نقل از مرحوم ملا مهدی نراقی در کتاب «جامع السعادت» راه درمان غیبت را این طور بیان می کند: « وقتی فردی پشت سر مسلمانی صبحت می کند مثل این است که گوشت برادر دینی خود را خورده باشد. اگر انسان این موضوع را در نظر بیگرد که موقع غیببت کردن در حال انجام چنین کاری است، مسلما به آن ادامه نخواهد داد. راه حل دیگری که بیشتر برای افراد عادی به کار برده می شود این است که غیبت کننده مجازاتی را برای خودش تعریف کند و با هر بار غیبت، آن را جاری کند؛ البته مجازاتی که در محدوده شرع قرار گیرد و فرضا مبلغی را به عنوان صدقه کنار بگذارد و به دفعات مقدار آن را بالا ببرد. در صورتی که عادت غیبت کردن را ترک کند، تنبیه سخت تری را در نظر بگیرد؛ مثلا روزه مستحبی بگیرد. راه دیگر حلالیت طلبی از فردی است که پشت سرش غیبت کرده ایم البته در صورتی که باعث بروز اختلاف نشویم به هر حال لازمه حلالیت طلبی این است که فرد غرورش را بشکند.»

 


۴- به خاطر غمخواری غیبت نکنیم
شهید ثانی در کتاب رسائل خود می نویسد: « یکی از راه های درمان غیبت این است که غیبت کننده ریشه های غیبت را پیدا کرده و هنگام بروز آن عوامل، خلافش را انجام دهد.» هفت عاملی که به غیبت منجر می شوند عبارتند از خشم و غضب، مجالس بیهوده، حسد، خودشیرینی، تمسخر، برائت از عمل نادرست و از همه مهم تر غمخواری برای دیگران. زمانی که انسان از شخص یا رفتاری دچار خشم می شود شروع به بدگویی می کند و مرتکب غیبت می شود در چنین وضعیتی بهتر است انسان با فرو خوردن خشم خود، از ارتکاب به غیبت پرهیز کند. مجالس بیهوده ای که ذکر خدا در آن نباشد، جولانگاه شیطان خواهد بود.
بنابراین بهتر است انسان از حضور در چنین مجالسی دوری کرده و از صحبت درباره دیگران خودداری کند. وقتی فرد عمل زشت و ناصوابی انجام می دهد، برای پوشاندن رفتار ناشایست خود به صحبت درباره رفتارهای ناصحیح دیگران می پردازد و در حقیقت غیبت دیگران را می کند. برای جلوگیری از این رذیله اخلاقی بهتر است فرد به جای میزان کردن اعمال دیگران، درباره رفتار و کردار خود تأمل کرده و برای بهتر شدن آن تلاش کند.»

 


۵- اختیار زبانت را داشته باش!
راهکار آیت الله بهجت برای درمان اخلاق زشت غیبت کردن، به ویژه برای کسانی که این کار برایشان به صورت یک عادت درآمده این است که قبل از هر چیز بر زبان و صحبت هایشان نظارت دقیق داشته باشند و از دوستانی که آنها را به غیبت تشویق می کنند و همچنین از مجالسی که به نظر می رسد برای غیبت آماده شده اند، پرهیز کنند. راه دیگر ایشان، توجه به این نکته است که غیبت کردن یکی از نشانه های ناتوانی، فقدان شخصیت و عقده خود کم بینی است. فرد با غیبت کردن، پرده از این صفات خود برمی دارد و قبل از اینکه شخصیت اجتماعی دیگری را بشکند، شخصیت خودش را درهم می شکند. و موجبات سلب اعتماد دیگران را فراهم می آورد.
همچنین غیبت کننده باید به این نکته توجه کند که نیروهای انسان محدود است؛ بنابراین اگر نیرویی را که برای ریختن آبروی اشخاص و شکستن موقعیت اجتماعی آنها صرف می کند، در رقابت های صحیح و سازنده به کار بگیرد، در زمان کوتاهی از رقیبان خود پیشی می گیرد بدون اینکه ضربه ای بر افراد وارد کند.
 
۶- به نتیجه غیبت فکر کنیم
طبق نظر آیت الله مکارم شیرازی مهم ترین راه برای درمان غیبت، توجه به پیامدهای سوء مادی، معنوی و فردی و اجتماعی آن است؛ « اگر انسان به این نکته توجه کند که باعث غیبت او را از چشم مردم می اندازد و به عنوان فردی خائن، حق نشناس و ناتوان در جامعه معرفی می شود این رذیله اخلاقی را انجام نمی دهد. غیبت اعتماد و اطمینان را در جامعه متزلزل می کند، حسنات را از بین می برد و بار سیئات دیگران را به دوش غیبت کننده می گذارد مهم تر از همه اینکه عبادت فرد تا چهل روز پذیرفته نمی شود و در دسته کسانی قرار می گیرد: قبل از همه وارد دوزخ می شوند. از طرفی اگر توبه کند و توبه او پذیرفته شود جزو آخرین کسانی است که وارد بهشت می شود. همچنین به این حقیقت توجه داشته باشید که غیبت، حق الناس است چرا که آبروی خلق خدا را می برد و ارزش آبروی هر کس مثل ارزش جان و مال اوست و تا صاحب حق راضی نشود، خدا او را نمی بخشد. همچنین ممکن است مرتکب غیبت شود و نتواند حلالیت طلبی کند. بنابراین بار این گناه برای همیشه بر دوشش خواهد ماند. اگر غیبت کننده، به این مسائل توجه کند، یقیناً از کار خود منصرف می شود.»

 


۷- شبه غیبت هم نکنیم
حجت الاسلام سید کاظم ارفع معتقد است برای اینکه از غیبت نجات پیدا کنیم، باید به مفاسدی که در زندگی فردی و اجتماعی شخص ایجاد می شود، توجه کنیم. این رذیله اخلاقی در آخرت هم گرفتاری هایی ایجاد می کند. کافی است غیبت کننده بداند که پیامبر (ص) فرموده اند کسی که پشت سر مسلمانی غیبت کند، خداوند چهل شبانه روز نماز و روزه اش را قبول نمی کند، مگر آنکه از کسی که غیبتش را کرده حلالیت بطلبد.
پس مراقب زبانمان باشیم و با فکر و مطالعه حرف بزنیم که اگر شبه غیبت هم هست چیزی نگوییم، که طبق فرمایش پیامبر(ص) رستگاری مومن در حفاظت از زبان اوست. نکته دیگر اینکه علت این همه پافشاری قرآن و عترت در مذمت غیبت، به دلیل مفاسد فردی و اجتماعی آن است؛ زیرا غیبت هدف بزرگ شارع مقدس اسلام را که وحدت و الفت بین مسلمین است به هم می زند. شرع مقدس از ما می خواهد مردان و زنان، با ایمان و در صلح و صفا و فکر و روح آزاد با یکدیگر زندگی کنند.

 


۸- ریشه غیبت را پیدا کنیم
آیت الله محمد هادی فقهی از شاگردان علامه طباطبایی در خصوص راه درمان غیبت می گوید: « درمان اصلی هر بیماری جسمی، روحی و اخلاقی تنها با ریشه یابی عوامل و قطع آن امکان پذیر است و از آنجا که عوامل بسیاری در بروز این صفت زشت موثرند باید به سراغ آنها رفت. حسد، کینه توزی، انحصارطلبی، انتقام جویی و خود برتربینی از عواملی است که آدمی را به سمت غیبت می برد و تا زمانی که اینها از وجود انسان ریشه کن نشوند، رذیله غیبت از بین نخواهد رفت. راه حل اصلی برای غلبه بر رذیلت اخلاقی این چنینی، توجه به مسئله تقواست. علامه طباطبایی برای انجام هر چه بهتر مسائل اخلاقی، شاگردانش را به تقوا سفارش می کرد. در قرآن نیز در خصوص مسئله تقوا و صفات متقین آیاتی وجود دارد. در سوره شمس می خوانیم که خداوند متعال بعد از چند بار قسم خوردن، مسلمانان را به تقوا دعوت می کند برای اجتناب از غیبت، راهی جز تقواپیشگی نیست. تقواپیشگی تمام صفات ناشایستی را که در انسان وجود دارد از بین برود.»

 

 منبع : همشهری آیه سال چهارم اردیبهشت 91

 

موضوعات: بصیرت
[شنبه 1394-10-05] [ 09:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نسخه‌ی جدیدی از فتنه در راه است؛ گره خوردن فتنه اکبر و داعش! ...

به گزارش فتن، آیت الله قرهی اظهار کرد: ما در دورانی هستیم که دوران امامت حضرت حجت(عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) است امّا در پرده غیبت است کسی نمی‌تواند بگوید امامت نیست، ثانیاً اتفاقاتی رخ خواهد داد من سربسته بیان کنم: اتّفاقاتی برای همین نظام مقدس و هم جهان تشیع و هم بلاد اسلامی رخ خواهد داد، به خصوص در اواخر سال و اردیبهشت آینده که باید منتظر باشیم. بعضی‌هایش مبارک و میمون است و بعضی گرفتاری دارد که باید مراقب بود؛ مثل فتنه 88 که آیت‌الله مولوی قندهاری فرمودند: فتنه‌ای هست و فتنه اکبری که اگر مراقب نباشیم بعد از آن بوجود می‌آید، و من سربسته بیان کنم تا بعد نکاتش را بیان کنم که بدانید، یکی همین مجلسین است که اگر از دست دادیم، اتفاقاتی خواهد افتاد که من اشاره می کنم در اردیبهشت اگر مجلسین از دست رفت، فتنه و داعش به هم گره می‌خورد
خیلی باید مواظب و مراقب باشیم، یکی از نشانه‌های محبّین اهل بیت(عليهم صلوات المصلّين) و آخرالزمان این است که شیعه باید بصیر باشد، فتنه زیاد است، حضرت هم فرمود: فتنه های زیادی در آخرالزمان بوجود می‌آید، فتن کثیره است عزیز دلم! این فتن کثیره گرفتارمان نکند گاهی طوری می‌شود در فتنه اکبر که کسانی که از خصّیصین هم بودند، شاید پایشان بلغزد!!

بگویند: خب حالا اصل، حفظ نظام است دیگر حالا زید نشد عمرو!! حالا ایشان هم رهبر نباشد چه می‌شود مگر؟ خیلی دقت کنید، من اجمالاً دارم بیان می‌کنم تا تفصیلش را آرام آرام بیان کنم، اتفاقاتی می‌افتد که اتفاقاً اتفاقاتش هم اتفاقات سختی خواهد بود
البته من حالا سربسته دارم می‌گویم و می‌بینم که مثل یک پرده ای که باز می‌شود روی یک میز اگر مراقب نباشیم می‌بینید که چه اتفاقاتی می‌افتد، آنچه که اعاظممان برای ما ترسیم کردند، اتفاق خواهد افتاد، نعوذبالله و نستجیر بالله، مراقب باشید مواظب باشید، هشیار باشید، این بار مجلسین از جنگ مهم تر است، مجلسین از همه چیز مهم تر است، باور کنید اتفاقاتی در راه است، باور کنید که بعضی که مع الاسف بویی از خدایی بردن ندارند، کارهایی می‌کنند
تا دیروز مارا سفیه می‌دانستند و خود را اصلاح طلب امّا امروز…

امروز با قبل فرق دارد، قرآن می‌گوید: وقتی بهشان گفتید که شما بیایید فساد نکنید «واذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون الا انهم هم المفسدون ولکن لا یشعرون» می‌گفتند ما اصلاح طلبیم «الا انّهم هم المفسدون و اذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس قالوا انومن کما امن السفها». البته بگذریم که آن بابا هم خراب کرد و ما هر چه می­کشیم، از اوست، ولی یادتان هست که چه می­گفتند؟ می­گفتند یک مشت گری گوری به فلان کس رأی دادند، طرف دو هفته سه هفته حمّام نرفته، مسخره می­کردند و به سخره می­گرفتند وقتی می­گفتی «و اذا قیل لهم امنو کما امن الناس قالوا انومن کما آمن اسفها الا انّهم هم السفها ولکن لا یعلمون
.

امّا فتنه الان این است: امروز قرآن می­فرماید: « واذا لقوا الذین امنوا قالوا آمنا» این دفعه می­گویند: رهبر معظم انقلاب، حضرت اقا فرمودند. « و اذا خلوا الی شیاطینهم قالو انا معکم انما نحن مستهزئون» امّا وقتی با شیاطینشان خلوت می‌کنند، می­گویند ما با شماییم و اینها را مسخره می‌کنیم. بگذریم که روی منبر نمی­شود یک چیزهایی را گفت: ولی اتفاقا همین هم هست و ضبط هم شده که رهبر معظم را به سخره گرفتند و بعد خندیدند!! و اذا قیل لهم آمنوا قالو امنا و و اذا خلوا الی شیاطینهم قالو انا معکم انما نحن مستهزئون الله یستهزی بهم و یمدهم فی طغیانهم یعمهون» …

ظهور نزدیک است؛ از نشانه‌های منتظرین، حفظ قرآن و توسل به حضرت حجّت(اروحنا فداه) است

یقین بدانید اخرالزمان است، کسی نمی‌تواند وقت تعیین کند اما علایم نشان می­دهد نزدیک است، یقین بدانید که 1400 در 1400 دیگر باید لحظه شماری کرد.

تفسیر قرآن کریم و مجید الهی – حضرت آیت‌اللّه قرهی(مدّ ظلّه العالی) 29/09/94

.

موضوعات: بصیرت
[جمعه 1394-10-04] [ 09:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بلند همتان ...

بغض كرده بود. از بس گفته بودند:
«بچه است؛ زخمي بشود آه و ناله ميكند و عمليات را لو مي دهد.»
شايد هم حق داشتند. نه اروند با كسي شوخي داشت، نه عراقي ها.
اگر عمليات لو ميرفت، غواصها - كه فقط يك چاقو داشتند - قتل عام مي شدند.
فرمانده كه بغضش را ديد و اشتياقش را، موافقت كرد…
…توي گل و لاي كنار اروند، در ساحل فاو دراز كشيده بود.
جفت پاهايش زودتر از خودش رفته بودند.
يا كوسه برده بود يا خمپاره.
دهانش را هم پر از گِل كرده بود كه عمليات را لو ندهد.

موضوعات: بصیرت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سن عشق ...

 

رزمنده ۱۴ ساله ای را به اسارت گرفته بودند. فرمانده‌ی عراقی وقتی او را دید و متوجه سنش شد، پرسید مگر سن سربازی ۱۸ سال نیست؟ خمینی سن سربازی را پایین آورده؟
رزمنده در جواب عراقی گفت نه، سن سربازی همان ۱۸ سال است، خمینی سن عشق را پایین آورده.

 

خاطره از: سیدناصر حسینی‌پور، جانباز دفاع مقدس و نویسنده کتاب «پایی که جا ماند»

موضوعات: بصیرت
 [ 08:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برنامه سعادت در دنیا و آخرت ...
مي خواهم در دنيا و آخرت سعادتمند شوم شما چه برنامه و چه اعمالي را پيشنهاد مي كنيد؟
قرآن كريم و اولياي معصوم الهي، راه رسيدن به كمال و سعادت انسان را كه همان صراط مستقيم و شاهراه مطمئن بندگي است براي ما بيان كرده اند و نيروي عقل ما و الهامات خوبي و بدي در درون ما نيز ما را در تشخيص راه درست ياري مي كنند.
براي رسيدن به كمال و سعادت، بايد صلاحيت و شايستگي ايجاد كرد و ايمان و عمل صالح مشخص ترين و روشن ترين راهبرد و رهنمود قرآن كريم براي رسيدن به صلاحيت و كمال و سعادت است.
دوري از وسوسه هاي شياطين و عبادت خداوند كه با عمل به احكام الهي و خواسته هاي ربوبي و قدم برداشتن در راه بندگي واقعي حاصل مي شود همان صراط مستقيم الهي است: «الم اعهد اليكم يا بني آدم الا تعبدوا الشيطان انه لكم عدو مبين و ان اعبدوني هذا صراط مستقيم» (يس، آيات 60 و 61). .
بنابراين براي رسيدن به كمال و سعادت حقيقي كه همان نزديك شدن به خداوند و قرب حق مي باشد، راهي مطمئن تر و كوتاه تر و استوارتر از عمل به تكاليف شرعي و پيروي از دستورات الهي و پيامبر(ص) و اهل بيت پاك او(ع) نداريم و اگر راهي بهتر و كوتاه تر و مطمئن تر وجود داشت بدون شك خداوند متعال و اوليائش آن را براي ما بيان مي كردند و ما را از آن محروم نمي كردند. توجه داشته باشيد كه تكاليف الهي و واجبات و محرمات و مستحبات و مكروهات، تنها باري بر دوش ما و اثبات خدايي خداوند نمي باشد، بلكه اگر با دقت در آنها نظر شود، منطبق با فطرت خداجو و كمال طلب ما و راه مستقيم تكامل و رسيدن به سعادت و هدف مي باشند و عمل به سفارش و دستورات معصومين(ع) به عنوان كساني كه خود راه سعادت را پيموده اند و با اين راه و آفات و خطرات و موانع آن آشنايي كامل دارند و در واقع تكاليف الهي را به روشني براي ما تفسير و بيان كرده اند ضامن رسيدن به سعادت انساني و الهي است.
بنابراين مي توان گفت تنها راه سعادت دنيا و آخرت آن است كه :
1- انسان صادقانه و خالصانه فرمانهاى خدا را اطاعت و از نواهى او پرهيز نمايد. مهمترين عامل شكوفايي چشم بصيرت و رسيدن به مقام ولايت اين است كه انسان بنده خدا و گوش به فرمان او باشد. تمامي اولياي الهي نيز از همين راه به قدرت علمي و ارادي رسيده اند و اينكه مي شنويد برخي از ايشان طي الارض داشته اند و يا كارهاي خارق عادت ديگر، سرش در اطاعت خداوند است. خالص كردن دين براي خدا.
2- به آنچه خداوند پيش مى آورد؛ مانند فقر و ثروت، سلامت و بيمارى و … راضى باشد و بكوشد از امتحانات الهى سرافراز برآيد. 3- پيوسته به خدا توكل نموده وسعادت و كمال و خير دو جهان را از او طلب نمايد (ضمن تلاش و جديت).
4- همواره در حال خوف و رجا و انابه باشد.
5- از هواهاى نفسانى دورى گزينيد.
عواملي كه مانع پيمودن راه كمال و نيل به سعادت انسان، فراوان است ولي مهمترين آنها عبارتند از:
1. تعلقات دنيوي: تعلقات مادي از موانع بزرگ سعادت انسان است. علاقه افراطي و خارج از چارچوب به مال و ثروت و جاه و مقام و رياست، انسان را از حركت و هجرت و سلوك به سوي سعادت حقيقي كه همان قرب حق است باز مي دارد. قلبي كه با محسوسات انس گرفته و شيفته و دلباخته آنهاست، چگونه مي تواند به طرف سعادت و به عالم بالا، صعود كند؟ دلي كه جايگاه محبت امور فاني دنيوي است چگونه مي تواند تجليگاه انوار الهي باشد؟ حضرت صادق(ع) مي فرمايد: «حب الدنيا رأس كل خطيئه؛ محبت دنيا ريشه هر گناهي است» (بحارالانوار، ج 73، ص 90). .
2. پيروي از هواي نفس: پيروي از هوا و هوس و تمايلات نفساني و خواهش هاي دل مانع بزرگي در راه وصول به سعادت جاويد است.
تمايلات نفساني همانند دودهاي غليظ، خانه دل را تيره و تار مي سازند و چنين دلي لايق تابش انوار پاك معنوي نمي باشد. هواها و هوس ها دايما قلب را آشفته و مضطرب مي سازند و آن را به اين طرف و آن طرف مي كشانند و فرصت خلوت با خدا و انس با او را به قلب نمي دهند. فردي كه شبانه روز به دنبال برآوردن خواسته هاي دلش مي باشد، چه وقت مي تواند از دنيا هجرت كند و از افق طبيعت و ماده به بارگاه قدس ربوبي پر بكشد؟
3. ضعف اراده: سستي اراده وعدم قدرت بر تصميم گيري از موانع بزرگ راه است كه انسان را از شروع در عمل باز مي دارد ضعف اراده خود از پي نبردن به ارزش مقصد والا و سعادت ابدي انسان سرچشمه مي گيرد. اگر انسان به عظمت مقصد و اهميت سعادت خود پي ببرد، به طور جدي وارد عمل مي شود و يأس و نااميدي و سستي را از خويش دور مي سازد.
4. پرحرفي و سخنان غير ضروري و بي فايده: عادت به پرحرفي و بيان حرف هاي ناسنجيده و بيهوده، انسان را از حركت و نيل به سعادت و مقصد باز مي دارد و مانع توجه و حضور قلب مي شود. زياد حرف زدن و پراكنده گويي، فكر را پريشان مي سازد و قدرت انديشيدن صحيح و تشخيص صواب از ناصواب را از انسان مي گيرد. پرحرفي نشانه كم عقلي است. علي(ع) در حديثي مي فرمايد: «اذا تم العقل نقص الكلام؛ وقتي عقل كامل گردد سخن گفتن كم مي شود» (بحارالانوار، ج 71، ص 290). .
5. پرخوري و شكم پرستي: انسان با شكم انباشته از غذا نمي تواند حال عبادت و دعا داشته باشد و طعم مناجات را بچشد. پرخوري باعث قساوت قلب و تحريك شهوت مي گردد. كم خوري و گرسنگي بهترين كمك براي كنترل نفس و شكستن عادت هاي آن مي باشد. زياده روي در غذا باعث تنبلي و كسالت روح و مريضي بدن و بي رغبتي به عبادت و سخت دل و غفلت از ياد خدا مي گردد و صفاي روح و نورانيت و حال خوش معنوي را از انسان مي گيرد.
براي آگاهي بيشتر ر.ك: - انسان و ايمان، شهيد مطهري - ايمان، شهيد دستغيب - خودسازي (تزكيه و تهذيب نفس)، استاد ابراهيم اميني.
موضوعات: بصیرت
[چهارشنبه 1394-10-02] [ 11:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تاثیر وحدت بر تمدن اسلامی ...

 

 


وحدت میان مذاهب مختلف بویژه وحدت بین شیعه و سنی از جمله مسایل مورد تاكید امام خمینی (ره) بوده است، چراكه این وحدت می تواند بر اعتلای اسلام و در نتیجه اعتلای تمدن بزرگ اسلامی تاثیرگذار باشد.


 

البته باید توجه داشت كه وحدت بین ادیان و مذاهب به معنای پذیرفتن عقاید سایر ادیان یا دست کشیدن از عقاید خود نیست؛ بلکه بدین معناست كه نباید بین ادیان و انشعابات دینی نزاع وجود داشته باشد و ضروری است بر روی اشتراکات اتحاد و اتفاق نظر وجود داشته باشد.

 

شیعه و سنی

 

در برهه ای از تاریخ، اهل تسنن مانند حکومت عثمانی به واسطه قدرتی كه پیدا کرده بودند، علیه شیعه موضع گیری کردند و در برهه ای نیز برخی حکومت های شیعی علیه اهل تسنن موضع گیری کرده اند، اما پس از آنكه در مقاطع مختلف تاریخی نزاع های كوچك و بزرگ میان شیعه و سنی در می گرفت، امام خمینی (ره) صحبت از ضرورت وحدت شیعه و سنی و حتی وحدت جهان اسلام به میان آوردند.

 

در همین راستا، روایات رسیده از بزرگان تشیع و خاصه ائمه اهل البیت علیهم السلام حاکی از سفارش آن حضرات به حفظ وحدت و در عین حال حفظ حدود حقیقی تشیع است. ائمه علیهم السلام سفارش کرده اند که تفرقه ایجاد نشود و حتی به نماز خواندن پشت سر برادران اهل سنت، جهت تقویت شوکت جهان اسلام سفارش و تشویق كرده اند.

 

امام خمینی نیز به عنوان معمار و رهبر انقلاب اسلامی ایران درباره ضرورت وحدت شیعه سنی بیانات زیادی داشته اند که از جمله آنها میتوان به این اشاره کرد که فرمودند: «ما با مسلمین اهل تسنن یكی هستیم واحد هستیم كه مسلمان و برادر هستیم . اگر كسی كلامی بگوید كه باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود بدانید كه یا جاهل هستند یا از كسانی هستند كه می خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. قضیه شیعه و سنی اصلا در كار نیست ما همه با هم برادریم.»

 

مقام معظم رهبری نیز در سخنان مختلفی در همین رابطه، با اشاره به فهم متفاوت شیعه و سنی درباره واقعه غدیرخم تاکید کردند: «با وجود این، شیعه و سنی در اصل وقوع حادثه غدیر و عظمت شخصیت امیرمۆمنان، هم نظرند و آحاد امت اسلامی، حضرت علی ابن ابیطالب رضی الله عنه  را، نقطه عالی و قله دست نیافتنی علم و تقوا و شجاعت می دانند.»

 

در برهه ای از تاریخ، اهل تسنن مانند حکومت عثمانی به واسطه قدرتی كه پیدا کرده بودند، علیه شیعه موضع گیری کردند و در برهه ای نیز برخی حکومت های شیعی علیه اهل تسنن موضع گیری کرده اند، اما پس از آنكه در مقاطع مختلف تاریخی نزاع های كوچك و بزرگ میان شیعه و سنی در می گرفت، امام خمینی (ره) صحبت از ضرورت وحدت شیعه و سنی و حتی وحدت جهان اسلام به میان آوردند

 

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با تأکید بر لزوم هوشیاری کامل شیعه و سنی در مقابله با توطئه های تفرقه انگیز افزودند: «اعتقاد عمیق به امامت امیرمۆمنان رضی الله عنه  بعد از نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم پایه اصلی عقیده شیعی است و شیعیان، این اعتقاد و دیگر معارف و علوم درخشان خود را حفظ کرده و خواهند کرد اما به هیچ وجه اجازه نمی دهند که این اعتقاد، در جهان اسلام مایه اختلاف و دعوا قرار گیرد.»

 

یکی از دلایلی که موجب شده است بحث وحدت در بین مسلمانان از گذشته تا کنون مورد توجه و تاکید بزرگان باشد و حتی سخن از امت واحده اسلامی به میان بیاید این است که وحدت بین شیعه و سنی می تواند سبب اعتلای اسلام و در نتیجه اعتلای تمدن اسلامی شود.

 

به دلیل همین تاثیرگذاری است که دشمنان همواره سعی کرده اند بحث اختلاف و تفرقه افکنی میان مسلمانان را پیگیری کنند چراکه به خوبی می دانند تشکیل یا تقویت امت واحده اسلامی می تواند برای حکومت های غیردینی و حتی غیراسلامی خطرآفرین باشد.

 

وحدت

 

یکی از نکاتی که همواره درباره اسلام گفته شده این است که اسلام دینی است که با فطرت انسان ها سر و کار دارد و بویژه زمانی که مردمی تحت ظلم، ستم، تبعیض و بی عدالتی هستند، اسلام حرف های زیادی برای گفتن دارد و همین امر سبب می شود که انسان ها در صورت پرورش صحیح اسلامی، آگاه تر شوند و در نتیجه مطالباتی داشته باشند که برآورده کردنش برای برخی دولت ها گران تمام شود.

 

بر همین اساس و به دلیل همین اهمیت فراوان است که می بینیم مبتکر تعیین هفته ای با عنوان هفته وحدت، حضرت امام خمینی (ره) بودند تا توطئه های دشمنان اسلام مبنی بر ایجاد اختلاف میان امت اسلامی و شیعه و سنی را نقش بر آب کنند.

 

امام خمینی(ره) نظرشان این بود که برادران شیعه و سنی با استفاده از مشترکات فراوانی از جمله قرآن، قبله، شهادتین، نماز و سایر احکام اسلامی در مقابل دشمن مشترک به خصوص آمریکا و اسرائیل بایستند.

 

تلفیق آموزه های اسلامی با تفکرات اصلاحی و انقلابی، چیزی بود که در نهضت امام خمینی به وضوح مشاهده شد و این مساله، به خودی خود خطر گسترش اسلام را برای مخالفانش خطرناک تر می کرد، چه رسد به اینکه این تفکر بخواهد گسترش یابد، از مرزهای ایران فراتر رود و دیگر مذاهب اسلامی را تحت تاثیر خود قرار دهد.

 

بر این اساس، امام خمینی برادران اهل سنت را به پرهیز از گرفتار شدن در دام اختلاف و تفرقه توصیه می کردند: «عوامل اجانب كه منافع خود و اربابشان را در خطر می بینند برای تحریك برادران اهل سنت و دامن زدن به برادر كشی، قضیه شیعه و سنی را طرح نموده و می خواهند با شیطنت بین برادران اختلاف ایجاد كنند. در جمهوری اسلامی همه برادران سنی و شیعه در كنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوی هستند. هر كس خلاف این را تبلیغ كرد دشمن اسلام و ایران است و برادران كُرد باید این تبلیغات غیر اسلامی را در نطفه خفه كنند.»

 

یکی از نکاتی که همواره درباره اسلام گفته شده این است که اسلام دینی است که با فطرت انسان ها سر و کار دارد و بویژه زمانی که مردمی تحت ظلم، ستم، تبعیض و بی عدالتی هستند، اسلام حرف های زیادی برای گفتن دارد و همین امر سبب می شود که انسان ها در صورت پرورش صحیح اسلامی، آگاه تر شوند و در نتیجه مطالباتی داشته باشند که برآورده کردنش برای برخی دولت ها گران تمام شود

 

ایشان همچنین تاکید کردند: «من مكرر اعلام كرده ام كه در اسلام نژاد زبان قومیت و ناحیه مطرح نیست . تمام مسلمین چه اهل سنت و چه شیعی برادر و برابر و همه برخوردار از همه مزایا و حقوق مسلمین اسلامی هستند. از جمله جنایتهایی كه بدخواهان به اسلام مرتكب شده اند ایجاد اختلاف بین برادران سنی و شیعی است . من از همه برادران اهل سنت تقاضا دارم كه این شایعات را محكوم و شایعه سازان را به جزای اعمالشان برسانند.»

 

ضرورت وحدت میان مسلمانان، دغدغه امروز و دیروز نیست بلکه مدتهاست این دغدغه مطرح است و همواره این انتظار به همراه امیدهای فراوان وجود داشته است که شاید روزی دولتمردان کشورهای اسلامی بیشتر به این مساله و تاثیر آن در شکل گیری یک تمدن بزرگ اسلامی توجه کنند و این مساله را در رفتار و عملکرد خود نیز نشان دهند.

موضوعات: بصیرت
 [ 11:07:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اونايي که ازدواج کردن حتما بخونن ...

اونايي كه ازدواج كردن حتما بخونن!

اونايي که ازدواج کردن حتما بخونن

 

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

روزی زنی به شوهرش گفت امروز مقاله ای خواندم در یک مجله برای بهبود رابطه زناشویی حاضری امتحانش کنیم؟! مرد گفت: بله حتما.
زن گفت در مقاله نوشته بود: هر کدام ما یک لیست جداگانه از چیزهایی که دوست نداریم طرف مقابل انجام دهد یا تغیراتی که دوست داریم در همسرمان رخ دهد تهیه کنیم و بعد از یک روز فکر کردن و اصلاح آن روز بعد آن را به همسرمان بدهیم.
شوهرش با لبخند پاسخ مثبت داد و کاغذی برداشت و به اتاق نشیمن رفت و زن هم به اتاق خواب رفت و شروع به نوشتن کرد
صبح روز بعد هنگام خوردن صبحانه زن به همسرش گفت حاضری شروع کنیم؟ و سپس گفت من اول شروع کنم؟ شوهرش گفت باشه شما شروع کن.
زن چند ورق کاغذ درآورد که لیست بلندبالایی در آنها نوشته بود و شروع به خواندن کرد:
عزیزم من دوست ندارم شما…و همینطور ادامه داد از کارهای کوچک و بزرگی که همسرش انجام می دهد و او را اذیت می کند.
مرد سکوت کرده بود و همسرش همچنان لیستی از تغییراتی که باید شوهرش در خود ایجاد می کرد را میخواند تا اینکه زن احساس کرد همسرش ناراحت شده است و پرسید: عزیزم دوست داری ادامه بدم؟ مرد گفت: اشکالی نداره عزیزم شما ادامه بده!
بالاخره لیست زن تمام شد و به شوهرش گفت: حالا تو شروع کن.
مرد کاغذی از جیبش درآورد و گفت: دیروز خیلی فکر کردم و از خودم پرسیدم که دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم حتی یک چیز هم به ذهنم نرسید چون تو رو همینجور که هستی قبول کرده ام! سپس کاغذ را که سفید سفید بود به زنش نشان داد و ادامه داد از نظر من تو در نقص هایت کاملا بی نقصی!
زن بغض کرده بود و شوهرش ادامه داد من تو را با تمام نقاط مثبت و منفی که داری قبول کرده ام.
من کل این مجموعه رو دوست دارم و من واقعا عاشقتم. همین
زن کاغذهایی که نوشته بود مچاله کرد و خود را محکم به آغوش همسرش انداخت.
به یاد بیاورید چگونه عاشق همسرتان شدید؟
اگر او را بخاطر اینکه شوخی می کرد و آدم پرحرف و شادی بود دوست داشتید پس چرا حالا دوست دارید او زیپ دهانش را بکشد؟
اگر آدم ساکت و قوی و جدی بود و بخاطر این موضوع عاشقش شدید چرا حالا می خواهید او پرحرف و شوخ طبع باشد؟
اگر بخاطر گذشت و مهربانیش عاشق او شدید پس چگونه اکنون اورا بخاطر دل رحمیش سرزنش می کنید؟
دست از مقایسه بردارید:

قابل توجه متاهلین عزیز…
«««آویزه گوشمان باشد….
هیچ کدام از آنهایی که همسرت را با آنها مقایسه
می کنی ، هنوز با تو زندگی نکرده اند تا نقاط
ضعفشان را هم ببینی ….!!!!
از دور همه در زندگیشان قهرمانند ……
اما نه …!!!!!!
قهرمان واقعی کسی است که با
خوشی و ناخوشی ، عاشقانه در کنارت
زندگی می کند ……
قهرمان زندگیت را عاشقانه باور کن!!

موضوعات: بصیرت
[سه شنبه 1394-10-01] [ 02:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت