بصیرت سرا
ولا یحمل هذه العَلَم الا اهل البصر و الصبر




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




جستجو





رتبه


 
  حتی یک گناه نمیکردند ...

امام علی علیه السلام :

اگر مردم می دانستند در قبر ها چه میگذری هرگز گناه نمیکردند .

منبع : عکس نوشته / ندای یک بسیجی

موضوعات: مذهبی, اخلاقی
[جمعه 1395-02-03] [ 11:31:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  فلسفه چفیه آقا ...

 

موضوعات: تصویر نوشته
 [ 11:19:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تمسخر یا مزاح ؟ ...


خدای متعال انسان را آفرید و ارزشی ویژه برای او قرار داد و او را اشرف مخلوقات عالم نامید. این آفریده والا مقام برای خداوند ارزشی ویژه دارد و دوست ندارد کسی شأن انسانی وی را لکه‌دار سازد.

از این روی به انسان‌ها طریقه برخورد صحیح داشتن با یکدیگر را آموزش داده و به آنان فرمان می‌دهد مبادا یکدیگر را به بهانه‌های ظاهری مسخره کنید که شما از کنه وجود یکدیگر بی‌اطلاع هستید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَكُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَكُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛ «اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، نباید قومى قوم دیگر را ریشخند كند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نباید زنانى زنانِ [دیگر] را [ریشخند كنند]، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و از یكدیگر عیب مگیرید، و به همدیگر لقب هاى زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان. و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند.»(حجرات/11)

در الدر المنثور آمده است که این آیه درباره عده‌ای از بنی تمیم نازل شد که بلال، سلمان، عمار، خباب، صهیب، ابن فهیره و سالم مولای ابی حذیفه را مسخره می‌کردند.

انسان چهار سرمایه دارد که همه آن‌ها باید در دژهای این قانون قرار گیرد و محفوظ باشد: جان، مال، ناموس، آبرو

و طبرسی در مجمع البیان می‌گوید: آیه درباره ثابت بن قیس بن شماس نازل شده که گوشش سنگین بود و هر وقت وارد مسجد می‌شد مردم به او راه می‌دادند تا نزدیک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برسد، و در آنجا بنشیند تا صدای آن جناب را بشنود.

روزی گویا برای نماز صبح وارد مسجد شد و هنوز هوا تاریک بود، و مردم از نماز فارغ شده بودند، و هر کس در جای خود نشسته بود، او شروع کرد از سر و گردن مردم رد شدن، و می‌گفت راه بدهید راه بدهید، تا رسید به مردی. آن مرد گفت: تو مگر بیش از یک جا می‌خواهی؟ خوب همین جا بنشین. قیس در حالی که سخت ناراحت بود، همانجا پشت سر آن مرد نشست، وقتی هوا روشن شد پرسید : این کیست؟

گفت: من فلانیم. ثابت گفت آهان پسر فلان زنی! و نام مادرش را برد. و این رسم جاهلیت بود که مردم را با نام بردن از مادرشان سرزنش می‌کردند. آن مرد سرش را از خجالت پایین انداخت، و در اینجا بود که این آیه نازل شد.

کلمه «سخریه» که مبدأ اشتقاق کلمه «یسخر» است، به معنای استهزاء می‌باشد.

استهزاء عبارت است از اینکه چیزی بگویی که با آن، کسی را حقیر و خوار بشماری، حال چه اینکه چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشاره‌ای کنی، و یا عملاً تقلید طرف را درآوری، به طوری که بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و یا اشاره، و یا تقلید بخندند.
مسخره کردن دیگران

جمله «عَسى‏ أَنْ یَكُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ» حکمت نهی را بیان می‌کند و آنچه از سیاق استفاده می‌شود این است که می‌خواهد بفرماید: هیچ کسی را مسخره نکنید، چون ممکن است آن کس نزد خدا از شما بهتر باشد.

در اینجا مخاطب مۆمنانند، اعم از مردان و زنان، قرآن به همه هشدار می‌دهد که از این عمل زشت بپرهیزند، چرا که سرچشمه استهزاء و سخریه همان حس خود برتربینی و کبر و غرور است که عامل بسیاری از جنگ‌های خونین در طول تاریخ بوده است.

و این خود برتربینی بیش‌تر از ارزش‌های ظاهری و مادی سرچشمه می‌گیرد. مثلا فلان کس خود را از دیگری ثروتمندتر، زیباتر، یا از قبیل‌های سرشناس‌تر می‌شمرد، و احیاناً این پندار که از نظر علم و عبادت و معنویات از فلان جمعیت برتر است او را وادار به سخریه می‌کند، در حالی که معیار ارزش در پیشگاه خداوند تقوا است، و این بستگی به پاکی قلب و نیت و تواضع و اخلاق و ادب دارد.

هیچ کس نمی‌تواند بگوید: من در پیشگاه خدا از فلان کس برترم، و به همین دلیل تحقیر دیگران و خود را برتر شمردن یکی از بدترین کارها، و زشترین عیوب اخلاقی است که بازتاب آن در تمام زندگی انسان‌ها ممکن است آشکار شود.

استهزاء عبارت است از اینکه چیزی بگویی که با آن، کسی را حقیر و خوار بشماری، حال چه اینکه چنین چیزی را به زبان بگویی و یا به این منظور اشاره‌ای کنی، و یا عملا تقلید طرف را درآوری، به طوری که بینندگان و شنوندگان بالطبع از آن سخن، و یا اشاره، و یا تقلید بخندند
امنیت کامل و همه جانبه اجتماعی

دستوراتی که در آیه فوق مطرح شده: نهی از سخریه، و عیب جویی، و القاب زشت ، هر گاه به طور کامل در یک جامعه پیاده شود آبرو و حیثیت افراد جامعه را از هر نظر بیمه می‌کند، نه کسی می‌تواند به عنوان خودبرتربینی دیگران را وسیله تفریح و سخریه قرار دهد، و نه می‌تواند زبان به عیب جویی این و آن بگشاید، و نه با القاب زشت حرمت و شخصیت افراد را در هم بشکند.

انسان چهار سرمایه دارد که همه آن‌ها باید در دژهای این قانون قرار گیرد و محفوظ باشد: جان، مال، ناموس، آبرو.

تعبیرات آیات فوق و روایات اسلامی نشان می‌دهد که آبرو و حیثیت افراد همچون مال و جان آن‌ها است، بلکه از بعضی جهات مهم‌تر است!

اسلام می‌خواهد در جامعه اسلامی امنیت کامل حکمفرما باشد نه تنها مردم در عمل و با دست به یکدیگر هجوم نکنند، بلکه از نظر زبان مردم، و از آن بالاتر از نظر اندیشه و فکر آنان نیز در امان باشند، و هر کس احساس کند که دیگری حتی در منطقه افکار خود تیرهای تهمت را به سوی او نشانه‌گیری نمی‌کند، و این امنیتی است در بالاترین سطح که جز در یک جامعه مذهبی و مۆمن امکان پذیر نیست.

منیع : تمسخر یا مزاح ؟ / مطالب جالب و دیدنی از اسلام

موضوعات: مذهبی, اخلاقی
 [ 11:15:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  حق پدر بر فرزند ...

 

موضوعات: اخلاقی, روانشناسی اسلامی, مناسبت
[پنجشنبه 1395-02-02] [ 04:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  گناه نگاه ...

موضوعات: مذهبی, اخلاقی, تصویر نوشته
 [ 04:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  روز پدر مبارک باد ...

هر کس که شود داخل حصن حیدر

ایمن بود از عذاب روز محشر

جز مهر علی و آل چیزی نبود

سرمایه ی طوبا و بهشت و کوثر


میلاد امام علی(ع)  و روز پدر مبارک باد . . .

موضوعات: مناسبت
 [ 04:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تداوم سناريوي تحريف و علامه سازي ...

از ايام انتخابات خبرگان و با ايجاد کانالي در تلگرام از سوي آقاي هاشمي رفسنجاني تلاش شد تا ايشان به عنوان يک مفسر زبردست به مردم معرفي شود. حضور چشمگير ايشان در عرصه سياسي و دور شدن از فضاي تحقيق و تدريس حوزوي و حتي دانشگاهي سبب شده هاشمي کاملاً يه يک سياستمدار تبديل شود. وي به تازگي با تلاش رسانه‌هاي فراواني که در اختيار دارد، دست به تلاش ويژه‌اي زده است تا اعتبار علمي خود را به گونه‌اي جبران کند.

وي چندي قبل نيز در با بيان خاطره‌اي از سال ۱۳۸۶ مدعي شد قانون تغيير ارث زنان از “ابينه اشجار” به “کل ماترک” به خاطر برداشت وي از قرآن بوده و به همين خاطر رهبري فتواي خود را تغيير داده است! با بيان اين خاطره و توضيحات “خانم ولي مراد” مشخص شد که آقاي هاشمي نقش کوچکي در اين بين داشته و کارهاي علمي و فقاهتي اين امر توسط جمعي از بانوان و سپس مقام رهبري انجام شده است.

نمونه ديگر در راستاي ارتقاء علمي آقاي هاشمي، انتشار کتابي با عنوان «ديالوگ با خدا» توسط نويسنده‌اي از ارادتمندان آقاي هاشمي است که روزنامه خاندان هاشمي (آرمان) آن را در اختيار مخاطبان خود قرار داده است! در اين کتاب نويسنده سعي کرده با بزرگنمايي تفسير راهنما و فرهنگ قرآن هاشمي رفسنجاني، چهره‌اي علمي از وي ارائه کند

نويسنده سوگمندانه نوشته است: «اگر ۹۹ درصد مردم ايران آيت‌ا… هاشمي‌رفسنجاني را به عنوان يک سياستمدار مي‌شناسند، همين تعداد از مردم ايشان را به عنوان يک مفسر قرآن نمي‌شناسند! و در واقع حدود ۳۵ سال است که قفلي بر اين موضوع زده شده و ما تصميم گرفته‌ايم اين قفل را بشکنيم.»

البته روشن است آنچه به اسم آقاي هاشمي چاپ شده است تلاش محققان مخلفي است که به خاطر جايگاه و مقام ايشان پس از انقلاب توانسته‌اند با هزينه‌هاي خاص و توسط برخي نهادهاي خاص، کار علمي کنند و اثري به اسم وي منتشر کنند! البته تا اينجاي کار نمي‌توان به آن ايراد جدي گرفت چه آنکه از اين دست کارها در کشور ما زياد انجام مي‌شود که حاصل فکر و دست رنج علمي عده‌اي به نام افراد مشهور تمام مي‌شود! منتهي بايد مشخص شود که آقاي هاشمي آيا فقط ناظر کار است يا آنکه واقعاً کار تحقيقي و علمي هم انجام مي‌دهد؟ براي مثال هر کس تفسير نمونه را مشاهده کند به روشني از روي جلد آن مي‌فهمد که آيت الله مکارم شيرازي با همکاري جمعي از محققين که اسم آنها نيز در کتاب ذکر شده است، دست به کاري بزرگ در تفسير زده و مباحث تحت اشراف ايشان تدوين شده است.

امروز کسي نمي‌تواند به علامه جوادي آملي مفسر نگويد و ايشان نيازي ندارد براي مفسر نشان دادن خود نويسندگاني را اجير کند تا از ايشان مفسر بزرگ بسازند، بلکه جامعه علمي کشور به خوبي درک مي‌کند که مباحث و تفسير ايشان چه جايگاه بالا و والايي دارد. همچنين اين بحث در مورد علامه مصباح يزدي و جايگاه علمي ايشان نيز صادق است. به نظر مي‌رسد آقاي هاشمي در تقابل سياسي با برخي افراد در خود کمبودهايي ديده است که سعي دارد اين خلأ را به گونه‌اي پر نمايد!

يکي از خيانت‌هاي بزرگ به علم و دانش همين است که با قدرت و سياست به سراغ آن رفته و و با رانت قدرت دانشمندسازي و علامه سازي و مفسرسازي شود!

اما اينکه بخش زيادي از مردم تفسير هاشمي را نمي‌شناسند جاي تعجب ندارد، چه آنکه بسياري از مردم در اين حوزه‌ها ورود نمي‌کنند. اما بحث اينجاست که اين تفاسير در مجامع علمي چه جايگاهي دارد؟ در پايان نامه‌هاي قرآني چه مقدار مورد استفاده قرار مي‌گيرد؟ آيا اين تفسير بين جامعه علمي هم ناشناخته است يا اينکه جامعه علمي با وجود تفسيرهاي وزين‌تر و علمي‌تر جايي براي رجوع به اين تفسير براي مطالب علمي خود نمي‌بينند!‌

نويسنده کتاب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته است: «نكته حائز اهميت در اينجا اين است كه در كشور ما عده‌اي تفكرشان بر اين پايه قرار گرفته كه جلوه و شخصيت قرآني آيت‌ا… رفسنجاني براي مردم روشن نشود. اينكه اين موضوع يك تعمد يا غفلت بوده را من داوري نمي‌كنم، اما به هر حال چنين اتفاقي براي اين شخصيت افتاده است.»‌

اين گونه کلي سخن گفتن و مظلوم نمايي به خوبي وزن علمي کتاب را مشخص مي‌کند. شايد نويسنده محترم به ياد ندارند سالهايي که اين تفسير به صورت رايگان به مساجد هديه داده مي‌شد و يا چندين بار از شبکه قرآن صدا و سيما در مورد تفسير ايشان برنامه ساخته و پخش شد. مهم اين است که جامعه علمي کشور با تبليغ سراغ يک اثر نمي‌رود و اصولا اثر علمي با مواد غذايي فرق دارد! جامعه علمي به خوبي درک مي‌کند که براي غناي علمي خود به چه کسي و کدام آثار بايد مراجعه کند!‌

در بخشي ديگر از اين گفتگو نويسنده با تلاش فراوان مي‌کوشد هاشمي را يک قرآن پژوه معرفي کند که همه زندگي او بر پايه قرآن بوده است. او آنگاه در همين رابطه انتقادات هاشمي به شوراي نگهبان در روز ۱۲ بهمن را نيز ناشي از نگاه قرآني وي مي‌داند و مي‌گويد: «حتي در رابطه با شخص سيدحسن آقا خميني بسياري از چهره‌ها در رابطه با رد صلاحيت ايشان سكوت كردند، اما مي‌بينيم در حالي كه آيت‌ا… هاشمي تأييد صلاحيت شده بودند، روز ۱۲ بهمن ۹۴ در سخنراني خود اعتراض خود را نشان دادند. چون اين نگاه را از سياست نياموخته و آن را از قرآن گرفته‌اند.»

جا دارد روشن شود کجاي قرآن اعتراض به يک نهاد قانوني و اهانت به آن را روا مي‌دارد؟ چرا بايد با آسمان ريسمان بافتن به هم رفتارهاي نادرست يک فرد را نه تنها توجيه که آن را مستند به قرآن کنيم! آيا عملکرد ناصواب در انتخابات ۸۸ هم برگرفته از قرآن بوده است؟!

منیع : تداوم سناريوي تحريف و علامه سازي  / بصیرت

موضوعات: بصیرت, سیاسی
[سه شنبه 1395-01-31] [ 04:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  احیای رسانه‌ای احمدی‌نژاد، اهداف و انگیزه‌ها ...

 

Image result for ‫احمدی نژاد‬‎

مروری بر مطبوعات کشور در نخستین هفته کاری سال ۹۵ نشان می‌دهد که مسائل انتخاباتی ریاست جمهوری دوازدهم قرار است به شکل شتابزده‌ای در دستور کار قرار گیرد. آنچه در این میان عجیب به نظر می‌رسد موضوع بازگشت احمدی‌نژاد و احیای آن در فضای رسانه‌ای است که با اهداف خاصی صورت می‌گیرد. مروری بر این روند بخشی از این اهداف را آشکار می‌کند.
«آفتاب یزد» در همین رابطه در اولین شماره سال (۱۴/۱/۹۵) خود به طرح این پرسش پرداخت که «چه کسانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری خواهند شد؟» و در پاسخ آن با اشاره به اسامی محسن رضایی،‌ محمدرضا باهنر، محمد غرضی و محمود احمدی‌نژاد، نوشت: «چه بخواهیم و چه نه،‌ احمدی‌نژاد یا احمدی‌نژادی‌ها آش کشک خاله سیاست ایران هستند و اگر فکر می‌کنیم آنها بعد از سال ۹۲ آرام و بی‌صدا یکجا نشسته‌اند، سخت در اشتباهیم. در این دو سال و چند ماهه،‌ احمدی‌نژاد سفرهای مختلفی به استان‌های ایران داشته و سخنرانی‌ها کرده است… وعده پرداخت یارانه ۲۵۰ هزار تومانی به مردم! اگر صحت داشته باشد چیزی نیست که بسیاری از مردم بخواهند بی‌تفاوت از کنار آن بگذرند.»
این روزنامه یک روز بعد (۱۵/۱) هم «طرح وعده یارانه ۲۵۰ هزار تومانی از سوی احمدی‌نژاد بعید نیست» را تیتر کرد و در سرمقاله‌اش با عنوان «احمدی‌نژاد نباید رد صلاحیت شود!» نوشت: «در طلیعه سخن می‌خواهم بگویم که خدا کند احمدی‌نژاد امکان جلوس مجدد بر کرسی ریاست جمهوری را نداشته باشد. این امکان به این معنا نیست که روش‌های قانونی برای مبارزه را بر روی او ببندیم، ‌اما آرزوی من این است که این رخداد از جانب مردم صورت نگیرد و اگر دستگاه‌های حاکمیتی هم رئیس دولت نهم و دهم را تأیید صلاحیت کردند و او به هر نحوی توانست در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کند، ‌مردم یک نه بزرگ و جدی به احمدی‌نژاد بگویند.»
«آرمان» هم در این روز با اشاره به سخنان مرضیه وحیددستجردی اولین وزیر زن جمهوری اسلامی که حساب خود را از احمدی‌نژاد جدا کرده و گفته است به روحانی رأی داده است، نوشت: «احمدی‌نژاد می‌آید. این لُب مطلب تبلیغات این روزهای احمدی‌نژادی‌هاست. این در حالی است که احمدی‌نژاد روزه سکوت گرفته است و حرفی از حضور مجدد در عرصه سیاست به میان نمی‌آورد. گر چه احمدی‌نژاد هر از چندی با حضور در جمع مردم اعتقادات خود را عرضه می‌کند؛ اما حرفی از بازگشت نمی‌زند. در مقابل، تیم رسانه‌ای او دست به تبلیغات گسترده‌ای زده‌اند. عبدالرضا داوری رسانه‌چی احمدی‌نژاد روزی نیست که برای آمدنش لحظه‌شماری نکند. این بار روشی جذاب با خود دارد؛ یارانه دویست و پنجاه هزار تومانی! هنوز با همان تاکتیک نخ‌نما شده.»
اما «شرق» یک روز بعد (۱۶/۱) سخنان خود احمدی‌نژاد برای آمدنش را تیتر کرد و روی تصویری ایستاده از وی نوشت: «ان‌شاءالله سال ۹۶ همه همدیگر را خواهیم دید.»
«ابتکار» نیز همین جمله را با حروف درشت‌تری روی تصویر بزرگ‌تری از احمدی‌نژاد قرار داد و نوشت: ‌«با توجه به فعالیت انتخاباتی شدیدی که حامیان احمدی‌نژاد، به ویژه در فضای رسانه‌ای و به خصوص پس از شکست اصولگرایان در دو انتخابات ۹۲ و ۹۴ آغاز کرده‌اند. از این سخن رئیس دولت‌های نهم و دهم که طبق روال معمول وی در ایام پس از ریاست جمهوری با چاشنی طنز همراه بوده است، ‌برداشت می‌شود که این حرف تأییدی بر بازگشت او خواهد بود.»
با جدی شدن خطر بازگشت احمدی‌نژاد، ‌تخریب وی آغاز شد. «شرق» و «آرمان» هر دو تیترهای اول روز سه‌شنبه ۱۷/۱/۹۵ خود را علیه وی تنظیم کردند. اولی «دست‌های آلوده» را تیتر کرد و ذیل آن به قرارداشتن نام احمدی‌نژاد در فهرست رؤسای جمهور و چهره‌های مشهور در فهرست پول ‌شویان جهان اشاره کرد و دومی ذیل تیتر «جعبه سیاه بازگشت احمدی‌نژاد» مدعی ضدتبلیغ شدن یارانه ۲۵۰ هزار تومانی شد و با اختصاص سرمقاله‌اش به «زنگ خطر بازگشت احمدی‌نژاد»، نوشت: «محمود احمدی‌نژاد و یارانش در آزمون گذشته خود نه‌تنها که باخته، بلکه مشکلات بسیار زیادی برای مردم و کشور خلق کردند که به هیچ روی نمی‌توان از آن غافل شد… از سویی نباید به گفته‌ها و شنیده‌ها درباره بازگشت احمدی‌نژاد به قدرت توجه کرد؛ زیرا پرداختن به مسائلی نظیر این مسئله فرصت و انگیزه جریان رقیب را دو چندان خواهد کرد و سبب می‌شود که خود را از هم اکنون فاتح انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بدانند.»
چهارشنبه (۱۸/۱/۹۵) «آفتاب یزد»‌ به فکر «راه جلوگیری از نفوذ جریان احمدی‌نژاد» افتاد و در سرمقاله‌ای با همین عنوان نوشت: «البته اثبات مفسد اقتصادی بودن یاران حلقه‌شماره یک احمدی‌نژاد شرایطی را فراهم آورده که در صورت ورود مجدد احمدی‌نژاد به انتخابات ۹۶، به احتمال قریب به یقین رد صلاحیت شود.
هرچند نباید به دلیل رد صلاحیت احتمالی، احساس خطر نکرد. شاید احمدی‌نژاد نتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند،اما باید جریان احمدی‌نژاد را جدی گرفت؛ چراکه شاید کاندیدای دیگری معرفی نمایند. این جریان،‌ جامعه هدف خود را طبقات فرودست و محروم می‌داند و بر پایه شعارهای پوپولیستی رأ‌ی آنها را جذب می‌کند.»
از همین رو،‌ پنج‌شنبه (۱۹/۱/۹۵) «اعتماد» و «شرق» هر دو از قول احمدی‌نژاد تیتر زدند که دلیلی برای رد صلاحیتش وجود ندارد. «شرق»؛ «چرا باید رد صلاحیت شوم؟» را تیتر اول خود قرار داد و نوشت: «عده‌ای از محاکمه‌اش می‌گویند و برخی دیگر برایش فرش قرمز پهن می‌کنند.»
اما «آرمان» در آخرین روز هفته (۱۹/۱/۹۵) حرف آخر را زد و به ریشه این هیاهوی تبلیغاتی درباره احمدی‌نژاد پرداخت. این روزنامه با تیتر کردن «دور برگردان اصولگرایان به سمت احمدی‌نژاد!»‌ از قول زیبا کلام تیتر زد: «قدرت برای اصولگرایان از عسل شیرین‌تر است.»

منبع : احیای رسانه‌ای احمدی‌نژاد، اهداف و انگیزه‌ها / بصیرت

موضوعات: بصیرت, سیاسی
 [ 04:20:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آمریکا از طریق برجام های ۲ و ۳ به دنبال مدیریت رفتار ایران است ...

یکی از فرازهای مهم بیانات رهبر معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای سال جاری، هشدار درباره برجام های ۲ و ۳ بود که آمریکائی ها سعی در جا انداختن آن در بین نخبگان کشور دارد. وزیر امور خارجه آمریکا در سفر هفته قبل به بحرین، سخنانی را درباره ضرورت همکاری ایران جهت حل بحران یمن و سوریه گفت و نسبت به حل دیگر مسائل با ایران، بعد از توافق هسته ای ابراز امیدواری کرد. این سخنان که با واکنش تند سردار سلامی و روزنامه کیهان مواجه بود، می تواند با توجه به مواضع تند حاکمان بحرین در هفته های قبل علیه ایران، پیام های مهمی را به همراه داشته باشد. در این زمینه گفتگویی را با سردار سنایی راد، معاون سیاسی سپاه پاسداران، انجام داده ایم که به تشریح بیشتر اهداف آمریکائی ها در برنامه برجام های سریالی می پردازند:

بصیرت: جان کری وزیر خارجه آمریکا پنج شنبه گذشته با حضور در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس در بحرین، از ایران خواست تا در موضوع سوریه و یمن با آمریکا همکاری کند. سردار سلامی در واکنش به این موضوع آن را در جهت برجام های ۲و ۳ دانست. نظر شما در این باره چیست؟
سردار سنایی راد: آمریکایی ها در شرایط جدید از یک سو به دنبال پاسخگویی به نیازهای سیاسی - تبلیغی و حتی روانی متحدان خود در منطقه هستند و از سوی دیگر به دنبال ایجاد نوعی فضای سیاسی - تبلیغی برای پی گیری منافع خودشان می باشند. به این معنا که از یک طرف پدیده ایران هراسی در جهت همراهی آمرکیا با متحدان عربی خود در منطقه است که این متحدان امروز با شرایط ویژه ایی مواجه هستند و کشوری مانند بحرین بعد از بیداری اسلامی صرفا با ابزار سرکوب به حیات سیاسی خودش ادامه می دهد.آمریکا از طریق برجام های 2 و 3 به دنبال مدیریت رفتار ایران استامروز حاکمیت بحرین با نوعی بحران مشروعیت و سلطه مواجه است، لذا به دنبال گشودن پای نیروهای بیگانه به منطقه و استفاده از اتکا به بیگانه برای بقای سیاسی خودش می باشد. به نظر می رسد این نوع ادعاهای جان کری بی ارتباط با خواسته سیاسی و روانی حاکمان بحرین نباشد.
از سوی دیگر روند تحولات منطقه ایی، نفوذ و موقعیت جمهوری اسلامی ایران را نشان می دهد. به خاطر همین آمریکایی ها امروز با واقعیت هایی مواجه هستند که سعی دارند این گونه القاء کنند که برجام، شرایط جدیدی را پدید آورده که آن ها می توانند قدرت جمهوری اسلامی را مدیریت و کنترل کنند. بنابراین اعلام این مطلب از سوی آنان که ایران بایستی آماده همکاری در حل موضوعات منطقه ایی مانند سوریه و یمن باشد، می تواند نوعی قدرت نمایی برای آمریکا و دلداری به متحدان منطقه ای خود به حساب آید در این جهت که به بهانه برجام های ۲ و ۳، قدرت جمهوری اسلامی ایران را مدیریت کنند.
واقعیت امر این است که تا الان جمهوری اسلامی ایران به جزء در موضوع هسته ای، در هیچ موضوع دیگری با آمریکایی ها طرف گفتگو قرار نگرفته است و بنابراین در اینجا آمریکایی ها نوعی شیطنت هم به خرج می دهند که با تظاهر به این که قدرت جمهوری اسلامی را به خصوص در موضوع مسائل منطقه ایی پذیرفته اند، شرایطی را برای گفتگو با جمهوری اسلامی و در عین حال کنترل جمهوری اسلامی فراهم کنند.
بنابراین بایستی در اینجا بگوییم آمریکایی ها با حضور در منطقه می خواهند به نوعی این پیام را به جمهوری اسلامی القا کنند که ما قدرت شما را پذیرفتیم و آماده گفتگو در سایر موضوعات و مسائل دیگری هستیم. ولی واقعیت این است که همان گونه در برجام مسجل شد، آمریکایی ها قابل اعتماد نیستند و قبل از این که بخواهند مشکلی از ما و حتی دیگران را حل کنند به دنبال حل مشکلات خودشان و یا به عبارتی به دنبال بهره برداری از شرایط موجود برای پیگیری اهداف زیاده طلبانه و سلطه گرانه خودشان هستند. علاوه بر این نباید از اهداف بلندمدت آمریکایی ها غافل بود: از جمله استفاده از پدیده ایران هراسی برای حفظ نفوذ در منطقه و سرکیسه کردن حاکمیت های متزلزلی مانند حاکمیت برخی از کشورهای عربی که در سالیان اخیر جزء بزرگترین خریداران تسلیحات از آمریکا هستند.
بنابراین به نظر می رسد نوعی استفاده ابزاری از شرایط القایی، هدف دیگر آمریکایی ها در این ماجراست و این نوعی هوشیاری را از سوی مسئولین جمهوری اسلامی طلب می کند. الحمدالله امروز ما شاهد نوعی رسوایی آمریکایی ها در دوره پسابرجام در افکار عمومی داخلی هستیم که این مواضع دوگانه و اعتمادسوز آمریکایی ها در شناخت ماهیت اصلی آنان، نقش بارزی داشته است.

بصیرت: وزیر خارجه بحرین در هفته قبل اعلام کرد، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای مقابله با ایران در ارتباط با سیاست خارجی آن، جدی هستند. آیا این سخن در کنار سخنان اخیر جان کری نشان دهنده اقدامات جدیدی از سوی آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس علیه ایران است؟
سردار سنایی راد: به نظر می رسد این نوع مواضع بزرگتر از قد و قواره کشورهایی مانند بحرین است که امروز امنیت داخلی اش متکی به کشورهای دیگر می باشد و با اتکا به عربستان به دنبال سرکوب مردم خود است. لذا شرایط بحرانی که دولت دیکتاتور و مستبد بحرین تجربه می کند، اجازه هرگونه تظاهر به قدرت را از او گرفته است.
به نظر می رسد حاکمان بحرین نگرانی های جدی نسبت به ادامه حیات خودشان دارند. آل خلیفه در بحرین امروزه با کمک سایر کشورها مردم خودش را سرکوب می کند و تحولات داخلی بحرین نشان می دهد این حاکمیت فاقد هرگونه حمایت مردمی در داخل بوده و شرایط شکننده ایی را تجربه می کند. لذا قدرت نمایی و تهدید علیه جمهوری اسلامی نوعی واکنش جبرانی برای ضعف و ترس و ایجاد جبهه کاذب علیه یک قدرت بیرونی برای فراهم کردن توجیه سرکوب داخلی و سایه انداختن بر جنایت های بشری به حساب می آید. کشورهایی از این دست در مقطعی این نوع سیاست را به کمک بزرگترشان صدام حسین معدوم پیش می بردند که البته سرنوشت او برای حاکمان فعلی برخی دولت های عربی می تواند عبرت آموز باشد.

بصیرت: جان کری در سفر به بحرین همچنین از همکاری ناتو با شورای همکاری خلیج فارس سخن گفت و در واقع بعد از توافق برجام، آمریکایی ها همکاری امنیتی خود با کشورهای حوزه خلیج فارس را افزایش داده اند. این روند چه اهدافی در سر دارد و چه آینده ایی پیش روی آن است؟
سردار سنایی راد: به نظر می آید آمریکایی ها به دنبال استفاده ابزاری از برخی رژیم های عربی وابسته در منطقه هستند. واقعیت این است که برخی از نا امنی ها در منطقه به خاطر حضور کشورها یا قدرت های فرامنطقه ایی است و اگر آن ها بخواهند کار مثبتی برای منطقه انجام دهند خروج از منطقه و سپردن امنیت آن به خود کشورهای منطقه است، کما این که امروز می بینیم شورای همکاری خلیج فارس سابقه سیاهی در دوران جنگ تحمیلی دارد و این مجموعه در کنار صدام بودند و خودشان کمک می کردند به اشاعه تجاوزگری و جنگ طلبی در منطقه.
تروریزم تکفیری که امروز ترکیبی است از ایدئولوژی وهابی گری و افراطی گری وهابیت با بخشی از تجربه نظامی گری حزب بعث، مولود مداخله آمریکا و همکاری با برخی از کشورهای عربی در سطح منطقه است. بنابراین سوء استفاده آمریکا از شرایط منطقه ایی برای توسعه نفوذ ناتو در اعلام چنین سیاست هایی آشکارا به چشم می خورد و ضعف کشورهای عربی از جمله بحرین و عربستان می تواند زمینه ساز اهداف آمریکا و ناتو در منطقه باشد. در ضمن، رقابت های ژئوپلیتیک قدرت های فرامنطقه ای را هم نمی توان در این رویکرد نادیده گرفت. این موضع جان کری می تواند نوعی واکنش به تغییر وضعیت در سوریه و پاسخ به حضور روسیه در معادلات منطقه ای هم به حساب آید.
این مسئله می تواند بسیار خطرناک باشد و حتی به رقابت برخی قدرت های فرامنطقه ایی غربی در منطقه غرب آسیا منجر شود که به نفع هیچ کدام از کشورهای منطقه نیست. در واقع حضور نظامی قدرت های فرامنطقه ایی غرب در منطقه خلیج فارس راهبردی است که همواره و به ویژه در سالیان اخیر مورد طمع آنان بوده و حضور در این منطقه در واقع یک سیاست برای پاسخگویی به نیازهای سلطه جویانه آن ها در سطح جهانی است به گونه ایی که با کنترل انرژی و تسلط بر آبراه های حیاتی این منطقه بتوانند سرپلی برای مقابله با قدرت های نوظهور و قدرت های رقیب مانند چین، روسیه و هند به دست آورند، لذا نمی توان به اهداف میان مدت و بلند مدتی از این قبیل بی توجه بود.
بنابراین به نظر می آید که آمریکایی ها با سوء استفاده از شرایط و وضعیت شکننده برخی کشورهای ضعیف عربی به دنبال فرصت طلبی بر آمده اند تا حوزه نفوذ خودشان را توسعه دهند و به حوزه نفوذ قدرت های رقیب نزدیک شوند.

بصیرت: در مجموع بعد از این تحولات آیا افزایش حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس را شاهد خواهیم بود و همان روندهای امنیتی سابق با قوت بیشتری توسط غرب و وابستگان منطقه ای آن دنبال خواهد شد یا آمریکا به دنبال کاهش حضور مستقیم خود در خلیج فارس و نقش دادن امنیتی به کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس است؟
سردار سنایی راد: به نظر می رسد به نوعی همان روندهای امنیتی قبلی ادامه پیدا کند و شرایطی که آمریکایی ها از تجریه حضور مستقیم و گسترده در کشورهای عراق و افغانستان دارند، اجازه حضور بیشتر را به آن ها در منطقه نمی دهد، به هر حال افزایش حضور به معنی پذیرش هزینه های بیشتری است که شرایط برای چنین وضعیتی مهیا نیست. برخی از مواضع سیاسی مقطعی آن ها که برای دلجویی برخی از متحدان منطقه ای و فراهم کردن زمینه سوء استفاده بیشتر است را نباید با راهبردهای بلندمدت آمریکا اشتباه گرفت کما این که آمریکایی ها برای حضور در منطقه خلیج فارس در همین سطح به خصوص حفظ ناوگان پنجم در کشور بحرین نیازمند توجیه تراشی هستند که به نظر می رسد این گونه مواضع، نوعی توجیه برای این حضور نامشروع و مداخله جویانه در منطقه هم محسوب شود، و شرایط امنیتی کشور بحرین و ترس آن ها از تحولات سیاسی داخلی و حرکت های مردمی که در آنجا تداوم دارد زمینه این نوع درخواست ها و مطالبات و مواضع غیرموجه را برای قدرت های فرامنطقه ایی از جمله آمریکا فراهم می کند.
بنابراین در عین حال که نیاز به نوعی هوشیاری در مواجهه با این نوع مواضع حتمی است، به نظر نمی آید که تغییری در راهبردهای منطقه ایی آمریکا به وجود آمده باشد. گرچه نگرانی آمریکا از روند تحولات به خصوص قدرت یابی مقاومت و شکست راهبرد جنگ نیابتی آن با شکست داعش در عراق و سوریه نگرانی های جدی در دولتمردان آمریکایی می تواند برانگیزد. به نظر می رسد در آینده همین جنس همکاری ها تداوم پیدا خواهد کرد به خصوص که هزینه اصلی پیاده سازی این راهبرد که فرسایش توان جهان اسلام و تامین خواسته صهیونیست ها را هدف گرفته، را کشورهای عربی متحد آمریکا تامین می کنند. در مجموع یکی از نتایج این وضعیت، ممانعت از شکل گیری بلوک قدرت اصلی در غرب آسیا و تولید کانون بحران در حاشیه قدرت های رقیب آمریکا و غرب است./
با تشکراز جناب سردار سنایی راد که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.

منبع : آمریکا از طریق برجام های ۲ و ۳ به دنبال مدیریت رفتار ایران است  / بصیرت

 

موضوعات: بصیرت, سیاسی
 [ 04:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مهدی جان من ... ...

عکس نوشته های مذهبی و آموزنده


موضوعات: تصویر نوشته
[دوشنبه 1395-01-30] [ 04:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  روایتی جالب از تفحص شهداء ...

شهید اسماعیل زاده   ماجرایی جالب و خواندنی از تفحص شهدا  shahid5443543

طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد…
یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود.

لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود.
معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است.

اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.
پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. ۵۵۵ و ۵۵۶ .

فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند.

معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند.

..در کامپیوتر به اسامی مراجعه کردیم .

دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است.

پدری سر پسر را به دامن گرفته است.

شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر.

شهید اسماعیل زاده ماجرایی جالب و خواندنی از تفحص شهدا

 منبع : روایتی جالب از تفحص شهداء / بوریا

موضوعات: مذهبی, داستان
 [ 04:19:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ملاک ها و معیارهای تشخیص حق و باطل ...

در آموزه های اسلامی، حقایق و واقعیاتی وجود دارند که حق و باطل بودن همه چیز و عملکرد انسان ها با آن ها تطبیق داده شده و حق و یا باطل بودن آن ها تشخیص داده می شود.
این همان نگرشی است که امیرالمومنین(ع) بدان اشاره نموده که معیار آن است که اهل حق را با شناخت حق بشناسید، نه این که حق را به واسطه مردمان بشناسید.
باور ما این است که رفتار و گفتار معصومان(ع) با واقعیات و حقایق همسویی دارد، از این رو رفتار و گفتار آن ها یکی از راهکارها و معیارهای شناخت حق از باطل شناخته شده، حتی در برخی از روایات سخن از آن به میان آمده که ائمه و عملکرد آن ها عین واقعیت و حقیقت است. پیامبر اسلام(ص) در مورد علی(ع) فرمود: “هو (علی) الفارق من الحق و الباطل؛ او است که میان حق و باطل جدایی می اندازد”
با این حساب مبنا و معیار موارد زیر خواهند بود:
1- طبق آیات قرآن کریم می دانیم که خداوند حق است:
ذلک بان الله هوالحق؛ (حج، آیه 6)
ذلکم الله ربکم الحق، (یونس، آیه 32)
الحق من ربک، (بقره، آیه 147).

2-پیامبر(ص) حق است:
یا ایها الناس قد جائکم الرسول بالحق من ربکم، (نسا، آیه 170).

3- کلام خدا حق است:
نزل الکتاب بالحق، (بقره، آیه 176).

4- امامان نیز حق اند: به این دلیل که قرآن می فرماید: ما آتاکم الرسول فخذوه؛

و پیامبر (ص) نیز در حدیث ثقلین فرمود: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن تضلوا ان تمسکتم بهما ابدا و انما لن یفترقا…

اما راه های شناخت حق:
برای تشخیص حق در هر زمان باید ببینیم که آیا رفتارمان مطابق رضای خدا و کلام الهی و سنت پیامبر(ص) و گفتار امامان معصوم(ع) هست یا نه؟! بعضی موارد حق روشن است و با کمترین توجه، انسان حق را تشخیص می دهد. در مواردی که تشخیص حق برای انسان دشوار است به استناد احادیث، لازم است که به علمای زمان مراجعه شود زیرا علما مجرا و کانال ارتباط ما با کتاب و عترت هستند که تعبیر رجوع به «روات احادیثنا» و «من عرف احکامنا» و…، اشاره به همین معنا دارد.

درنتیجه برای تشخیص حق و باطل میتوان به سه محور اساسی و عمده اشاره کرد:

1. علم و آگاهی:

علم و آگاهی زیر بنای اصلی شناخت و تشخیص امور را تشکیل می دهد که بدون آن انسان گرفتار گمراهی و انحراف خواهد شد. برای تشخیص حق و باطل نقطه آغازین کسب علم و شناخت حق و باطل و به تعبیر دیگر شناخت سره از ناسره است بدون علم و آگاهی انسان قادر به رسیدن به شناخت صحیح نخواهد بود و چه زیبا حضرت علی علیه السلام می فرمایند: انسان نادان را نمی بینی مگر اینکه در میان افراط (زیاده روی) و تفریط(کند رو) (نهج البلاغه،حکمت،70) حرکت در مسیر اعتدال و مصون ماندن از زیاده روی و کند روی که انحراف را به دنبال خواهد داشت، در گرو کسب علم و معرفت است. به ویژه تشخیص حق و باطل در دین، نیازمند شناخت و آگاهی کامل نسبت به مبانی و اصول دینی از منابع اصیل و کارشناسان متعهدعلوم دینی است چه در غیر این صورت خطر افتادن در ورطه خطا و گمراهی وجود دارد.

2. معیار قرار دادن حق و سنجش افراد بر اساس آن:

یکی از معیارهای مهم تشخیص حق و باطل، شناخت حق و باطل و سنجش افراد بر اساس آن است نه اینکه افراد ملاک و معیار سنجش حق و باطل قرار بگیرند حضرت علی علیه السلام می فرمایند: همانا حق به شخصیتها شناخته نمی شود، خود حق را بشناس تا پیروان آن را بشناسی (محمدی ری شهری،محمد،میزان الحکمه،قم،دار الحدیث،1377، ج3،ص1238) همچنین فرمودند: همانا دین خدا با موقعیت اشخاص شناخته نمی شود بلکه با معیار و نشانه حق شناخته می گردد، پس حق را بشناس تا اهلش را بشناسی(همان) در پاره ای موارد انحرافات و کجروی ها به دلیل معیار قرار دادن افراد بجای محور قرار دادن حق و باطل و سنجش افراد بر اساس آن است . در این راستا حضرت علی علیه السلام فرمودند: بنگر به آنچه گقته شده نه به گوینده سخن( آمدی , عبد الواحد , غرر الحکم , ترجمه محمد علی انصاری , ج 1, ص 394)

3. آگاهی وشناخت نسبت به زمان و مقتضیات و شرایط زمانه:

از معیارهای مهم شناخت حق و باطل علم و آگاهی نسبت به احوال و مقتضیات زمان است که بدون توجه به آن نمی توان حق و باطل را در زمان خویش به صورت صحیح تشخیص داد. امام صادق علیه السلام فرمودند: کسی که به زمان خویش آگاه باشد مورد هجوم اشتباهات قرار نمی گیرد. (مجلسی،محمد باقر،بحار الانوار،تهران،مکتبه الاسلامیه،ج 78،ص269)

منبع : ملاک ها و معیارهای تشخیص حق و باطل / خدمت

موضوعات: مذهبی, اخلاقی
 [ 04:10:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شعری زیبا در مورد تولد امام جواد (ع) ...

پدرت شاه خراسان و خودت گنج مقامی
پدرت حضرت خورشید و خودت گنج تمامی
غنچه ای نیست که عطر نفست را نشناسد
تو که ذکر صلواتی و درودی و سلامی
ولادت امام جواد (ع) مبارک باد

منبع : دوستی ها

موضوعات: مناسبت
 [ 04:01:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سيره امام خميني (ره) در خانواده به روايت خاطرات ...

اگرچه بارها و بارها درباره ابعاد شخصيتي امام خميني(ره) از منظر بينش اسلامي، سياسي و فرهنگي شان صحبت شده است و انديشمندان زيادي در اين عرصه دست به قلم برده اند، اما خالي از لطف نيست که نگاهي دوباره بيندازيم به رفتار و منش ايشان در نهاد خانواده.امام خميني(ره) سلامت محيط زندگي و احترام به همسر و فرزندان را بخشي از سلامت و سعادت جامعه مي دانست و بر خلاف برخي از افراد که به واسطه اشتغال، تحصيل و … خانواده را رها مي کنند، با ظرافت خاصي به امور خانواده توجهي توأم با عطوفت و محبت داشت و برنامه هاي متراکم علمي، اجتماعي ، سياسي و… مانع از اين ارتباط نبود. در سيره امام خميني، «زن» به عنوان يک خدمتکار يا عنصري که در خانه بايد تدارکات را انجام دهد، تلقي نمي شود، ايشان همسر خويش را به عنوان يک همراه، همراز و چه بسا يک هم فکر مي دانست.

ادامه »

موضوعات: اخلاقی, روانشناسی اسلامی
[یکشنبه 1395-01-29] [ 10:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیین همسر داری از منظر امام خمینی (ره) ...


شخصیت دهی و احترام گزاری به همسر

رفتار حضرت امام خمینی رحمه الله با خانواده بر اساس حرمت گذاری و شخصیت دادن به آنان بود. یکی از اعضای خانواده امام در این باره چنین می گوید:

ویژگی امام در برخورد با مسائل خانواده، حرمت نهادن و درک شخصیت همسر بود، یعنی همسر را به عنوان خدمت کار یا عنصری که باید تدارکات و خدمات خانه را عهده دار شود، نمی دانست، بلکه همسر را یک همراه، هم راز و چه بسا یک هم فکر می دانستند. بارها شنیده اید که ایشان، هیچ گاه به همسرشان فرمانی ندادند.

امام خمینی در بیان قدردانی از همسر خویش چنین گفته است: «فداکاری ای که خانم در زندگی کرده اند، هیچ کسی نکرده است. همسر امام در پاسخ به این پرسش که امام چگونه همسری است و در طول سال های زندگی با شما چگونه رفتار کرده است، می گوید:

رفتار ایشان با من، بسیار خوب بوده است. من از ایشان، خیلی راضی هستم. همیشه احترام مرا داشته اند. هیچ وقت با تندی صحبت نمی کنند. اگر لباس و حتی چای بخواهند، می گویند: ممکن است، بگویی به من فلان لباس را بدهند! حتی گاهی خودشان چای خودشان را می ریزند. امام، محیط زندگی را و احترام به همسر و فرزندان را، بخشی از سلامت و سعادت جامعه آینده می دانند.
پیام متن:

امام خمینی رحمه الله با پیروی از آموزه های دینی، رفتاری احترام آمیز با همسر خویش داشت، در همه حال قدردان او بود و از امر و نهی کردن او پرهیز می کرد.

2. انسان نباید، برای خود امتیازی نسبت به همسر قائل شود، و بر این اساس باید رفتارش نسبت به همسر احترام آمیز باشد.
خوش خُلقی با همسر

انسان به طور معمول در کنار خانواده، به دور از هرگونه تکلیف و ظاهر سازی رفتار می کند و به راحتی پرده از درون خویش برمی دارد. ازاین رو، رشد یا پس رفت اخلاقی هر کس، در محیط خانه بیش از هر جای دیگر آشکار می شود. همسر، فرزندان و خدمت گزارانی که سالیانی دراز در کنار امام خمینی بودند، همگی به حُسن رفتار امام راحل در محیط خانواده گواهی داده اند. همسر امام در این باره می گوید:

امام، احترام ویژه ای برای من قائل بودند و حتی در اوج عصبانیت نیز هرگز نسبت به من بی احترامی و اسائه ادب نمی کردند. همیشه جای خوب را به من تعارف می کردند و همیشه تا من سر سفره نمی آمدم، شروع به خوردن غذا نمی کردند. به بچه ها هم می گفتند: صبر کنید تا خانم بیاید.

امام حتی کوچک ترین مزاحمتی برای اهل خانه ایجاد نمی کرد. یکی از یاران امام می گوید:

ایشان هنگامی که برای نماز شب برمی خیزد، از یک چراغ قوه کوچک استفاده می کند. لامپ را روشن نمی کند و به آرامی راه می رود، مبادا که برای خانواده ایجاد مزاحمت شود و از خواب بیدار شوند.
پیام متن:

رفتار امام خمینی با همسر، بر پایه حُسن خلق بود تا آن جا که همواره، حال ایشان را مراعات و از ایجاد مزاحمت برای وی و اهل خانواده به شدت پرهیز می کرد.

موضوعات: اخلاقی, روانشناسی اسلامی
 [ 10:46:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  معنی هم کفو بودن در ازدواج چیست ؟ ...

از شرایط بسیار مهم ازدواج هم کفو بودن زوجین است. کفو در لغت به معناى شبیه و مانند است، در مسئله ازدواج تا حدّى باید از نظر ظاهر و باطن بین دختر و پسر شباهت وجود داشته باشد.

کفو بودن به معنی مثل و شبیه هم بودن نیست بلکه به معنی متناسب بودن استکه ممکن است گاهی این تناسب در شبیه بودن باشد یا گاهی در هم جهت بودن ویا گاهی نیز در مکمل بودن نهفته باشد.

مهمترین موضوع در کفویت، ایمان است. در احادیث داریم مؤمن کفو مؤمن است درمسئله ازدواج باید به دو منظر توجه داشته باشیم یکی توجه به وضع موجودودیگری توجه به چیزی که آرزویش را داریم یا بعبارت دیگر باید فقط ایمانبرای ما مطرح باشد باید ببینیم چقدر در امور زندگی ایمان را در رأس کارهایمان قرار می دهیم.

بی گمان از مهم ترین عوامل پیوند پایدار و ازدواج موفق و زندگی آرام، هم شأن بودن زن و مرد است. اسلام به هم شأن بودن زوجین در امر خطیر ازدواج تأکید فراوان کرده و با واژه «کفو» از آن یاد کرده است؛

مسئله هم کفو بودن در لسان امروزی مردم برابری از جهت خانواده و فرهنگ و تمکن مالی و علمی است اما در روایات ما همکفو بودن تنها در ایمان است !

رسول حق فرمود:

اَنْکِحُوا الاَْکْفاءَ وَ انْکِحُوا مِنْهُمْ وَ اخْتارُوا لِنُطَفِکُمْ.

زمینه ازدواج هم کفوها را فراهم کنید، و با هم کفو ازدواج کنید و آنان را براى بوجود آمدن فرزندان شایسته به عقد خود درآورید.

البته بر خانواده ها لازم است در مسئله هم کفو بودن، سختگیرى نکنند، وقتى پسر و دختر از نظر اعتقاد و اخلاق و عمل اسلامى، و از نظر قیافه و هیکل ظاهر نزدیک به هم باشند، این دو از نظر شرع مقدس هم کفو و شبیه و همانند یکدیگرند، و در ازدواج آنان رحمت و برکت حق تجلّى خواهد کرد.

بنابراین هم قبیله بودن، همشهرى بودن، به اندازه هم ثروت داشتن، موجب هم کفوى نیست، بنا به حکم اسلام، عرب را بر عجم، سپید را بر سیاه، قرشى را بر غیر قرشى امتیازى نیست، امتیاز به تقواست و دو مرد و زن مسلمان با داشتن ایمان و تقوا و اخلاق و امانت و عفت و پاکى و طهارت و سلامت هم کفو یکدیگرند گرچه یکى عرب و دیگرى عجم

یکى شهرى و دیگرى روستایى، یکى غنى و دیگرى فقیر، یکى سپید و دیگرى سیاه، یکى قبیله دار و دیگرى بى قبیله باشد.

اصول کافی یک باب در این زمینه دارد که کاملا گویایی این نکته هست حتی در روایات ذکر شده برتری به تقوی است و ارتباطی بهاصل و نسب و شهرت و خانواده ندارد.

منبع : معنی هم کفو بودن در ازدواج چیست ؟ / مشاوره حقوقی خانواده

 

موضوعات: اخلاقی, روانشناسی اسلامی
 [ 10:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه پیشوایان در رفتا ر با همسر ...

مقدّمه

خداوند متعال، رسول خدا صلی الله علیه و آله 1 و اهل بیت علیهم السلام او را برای اهل عالم، به ویژه پیروانشان، به عنوان الگو آفریده است. مسلمانان جهان وظیفه دارند در تمام شئونات زندگی ـ اعم از فردی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و غیره ـ به آنان اقتدا نمایند.

یکی از نکات قابل توجّه در سیره پیشوایان معصوم علیهم السلام نحوه رفتار آنان با همسران شان است. هر چند به خاطر طبیعت موضوع و نیز شرایط اجتماعی، حجم شواهد و مواردِ بر جای مانده در تاریخ، در این خصوص فراوان نیست؛ همین اندک نیز بسیار ارزشمند و گویاست.

ادامه »

موضوعات: اخلاقی, روانشناسی اسلامی
 [ 10:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اگه نمی تونی گناه رو ترک کنی بخون ...

انسان ها با توجه به محیطی که در آن به دنیا می ایند تربیتی که در خانواده می شوند خصوصیاتی که اصطلاحا ارثی هستند، مدرسه ای که می روند، معلمان و اساتیدی که خواهند داشت، دوستانی که در آینده با آنها نشست و برخواست می کنند و … یک سری صفات خوب و بد را ممکن است بدون زحمت داشته باشند.
نفس
یک نکته ی قرآنی: برسد به دست هرکسی که فکر می کنه گناهی داره که نمی تونه ترکش کنه
شح نفس یعنی بخل شدید قلب که با حرص همراه است.
تعبیر قرآن این است : شح را برای انسان به منزله یک دشمن تلقی کرده‏ است. در آیه 14 سوره تغابن قرآن می خوانیم: «ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم، برخی از همسران و فرزندان شما دشمنان شما هستند ، و بعد خداوند چنین فرمود: «انما اموالکم و اولادکم فتنه، اموال شما و فرزندانتان صرفا (وسیله) آزمایشند» (تغابن/15)

ادامه »

موضوعات: مذهبی, اخلاقی, روانشناسی اسلامی
[شنبه 1395-01-28] [ 05:03:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  راههای کنترل خشم و غضب در اسلام ...

بسم الله الرحمن الرحيم

ميان همه مردم جهان رسم است که هر کار مهم و پرارزشي را با نام بزرگي از بزرگان آغاز مي کنند و نخستين کلنگ هرمؤسسه ارزنده اي را به نام کسي که موردعلاقه آنهاست بر زمين مي زنند، يعني آن کار را با آن شخصيت مورد نظرازآغاز ارتباط مي دهند .اما آيا بهتر نيست براي پاينده بودن يک برنامه جاويد ماندن يک تشکيلات ، آن را به موجود پايدار و جاويداني ارتباط دهيم که فنا در ذات اوراه ندارد ؛ چرا که همه موجودات اين جهان به سوي کهنگي و زوال مي روند ، تنها چيزي باقي مي ماند که با آن ذات لايزال بستگي دارد.

اگر نامي از پيامبران و انبياء باقي است به علت پيوندشان با خدا و عدالت و حقيقت است که کهنگي در آن راه ندارد و اگر في المثل اسمي از ((حاتم )) بر سر زبانها است به خاطر همبستگي اش با سخاوت است که زوال نا پذير است. از ميان تمام موجودات آن که ازلي و ابدي است تنها ذات پاک خدا است و به همين دليل بايد همه چيز وهر کار با نام او آغاز کرد ودر سايه او قرار داد و از او استمداد نمود لذا در نخستين آيه قرآن آمده ((به نام خداوند بخشنده بخشايشگر ))

خواجه عبدالله انصاري در تفسير اين آيه مي گويد : آغاز کتاب خدا بر نام الله و رحمن و رحيم از آن جهت است که همه معاني در آن سه نام جمع است و آن معاني سه قسم است : قسمي جلال و هيبت و آن در نام الله است ، قسمي نعمت و تربيت و آن در نام رحمن است ، قسمي رحمت و مغفرت و آن در نام رحيم است . اين که آغاز به نام الله و بعد رحمن و سپس رحيم شده جهت آن است که سر آغاز همه ، آفرينش است و بعد قدرت و پرورش و سپس رحمت وآمرزش . يعني که به قدرت بيافريدم و به نعمت بپروردم و به رحمت بيامرزيدم.

عبدالله بن يحيي از دوستان اميرالمومنين(ع) به خدمتش رسيد و بدون گفتن بسم الله بر تختي که در آنجا بود نشست، ناگهان بدنش منحرف شد و بر زمين افتاد و سرش شکست ، علي (ع) دست بر سر او کشيد ، زخم او التيام يافت بعد فرمود: آيا نمي داني پيامبر از سوي خدا براي من اين حديث را نقل کرد : هر کاري که بدون نام خدا شروع شود بي سرانجام خواهد بود. گفتم : پدر و مادرم به فدايت باد مي دانم و بعد از اين ترک نمي گويم ، فرمود : در اين صورت بهره مند و سعادتمند خواهي شد .

امام صادق (ع) هنگام نقل اين حديث فرمود: (( بسيار مي شود: بعضي از شيعيان ما بسم الله را آغاز کارشان ترک مي گويند و خداوند آنها را با ناراحتي مواجه مي سازد تا بيدار شوند و ضمنا اين خطا از نامه اعمالشان شسته شود.))

الحمد الله رب العالمين

امام صادق (ع) مي فرمايد : شکر نعمتها اجتناب از گناهان است و اتمام شکر به گفتن الحمد الله است.(3)

الرحمن الرحيم

اصل ، در خدا رحمت است اگر شما غضب مي بينيد غضب خدا نوعي رحمت است ؛ مثلا جراح که دراتاق عمل شکم را پاره مي کند آيا خشم و غضب دارد يا رحمت ؟ عمل او رحمت است و مزد هم مي گيرد.

خدا گاهي انسان را تنبيه مي کند تا بيدار شود. ((اخذنا هم بالباساء و الضراء لعلهم يتضرعون )) ( انعام / 42) گرفتارشان مي کنيم تا آن ها را بيدار کنيم .گاهي آنچه ما مصيبت مي ناميم چوب رحمت خداست . اين بيدار باش وسيله نجات ماست.

«بهشت ، رحمت خداست و جهنم ، نتيجه عمل ماست . »ما بکم من نعمه فمن الله » (نحل /53) هر نعمتي به شما برسد از جانب خداوند است .

در قرآن «سي» مرتبه رحمان و «سي » مرتبه رحيم به کار رفته است ، هر جا کلمه رحمان در قرآن آمده منظور فقط خداست ، رحمان براي غير خدا بکار نرفته است . اما «رحيم هم به خدا ، هم به پيغمبر و هم به مومنين گفته شده است .

«محمد رسول الله والذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم »(فتح/29)محمد رسول خداست و کساني که با او هستند بر کفار سختگيرند و بين خودشان مهربانند.(4)

مالک يوم الدين

امام رضا (ع)مي فرمايد : مالک يوم الدين ؛ اقرار به برانگيخته شدن بعد از مرگ ، محاسبه و مجازات است .

ممکن است گفته شود که مگر خدا فقط مالک روز قيامت است ؛ جواب مي دهيم : خير ، بلکه دردنيا هم ، مالک حقيقي و اصلي خداست . در دنيا افراد داراي ملکيتي اعتباري وغير حقيقي هستند در حالي که روز قيامت همين را هم از دست مي دهند ، همان جا که مال و زبان و چشم و گوش عليه انسان شهادت مي دهند و انسان ديگر بر آنها تسلط و ملکيتي ندارد . اين اموال در حقيقت امانت است که خداوند به ما داده است . پست و مقام مي دهد تا ببيند پشت ميز رياست چه مي کني ، در اصل ثروت و فقر همگي براي امتحان است .

اياک نعبد و اياک نستعين

عبادت مي کنيم نه عبادت مي کنم ؛ در اسلام من معني ندارد .اسلام ما را به دعاي دسته جمعي ، نماز جماعت و کلا ما را به جماعت و ديگر خواهي و حتي تقدم ديگران برخود ، يعني ايثار و انفاق دعوت مي کند . خدا دوست دارد ديگران مخصوصاً اهل بيت (ع)را در دعا شريک کنيم ، لذا از شرايط استجابت دعا اين است که صلوات بفرستيم و براي فرج امام زمان (عج) دعا کنيم و همچنين به ديگران دعا کنيم .

در قرآن نيز دعا به جمع آمده است «ربنا اتنا في الدنيا حسنه و في الاخره الحسنه (بقره /201)» . اين دعاي ما نيست که بايد جمع باشد دعاي خدا و ملائکه نيز همينطور است «ان الله و ملائکه يصلون علي النبي يا ايهاالذين امنواصلوا عليه و سلموا تسليما»(احزاب /56)

در وجه جمع بودن اياک نعبد و اياک نستعين اين نکته مهم است که ما مي توانيم نماز را به فرادا بخوانيم ، اما اسلام تاکيد زيادي بر جماعت دارد و همين آيه به خودي خود دال بر برتري نماز جماعت است .اگر بندگي خدا نکرديم بندگي غير ، خواهيم کرد.(6)

اهداناالصراط المستقيم

مومنان مي گويند: بار خدايا راه خود بما و آنگاه ما را بر آن روش دار و آنگاه از روش به کشش رسان . پس نمود راه به آنست که خداوند آيات خود را نمايش داد ، روش آنست که مرتبه به مرتبه مقرر داشت ، کشش آنست که او را نزديک خود خواست . مومنان در اين آيت ، نماش و روش و کشش هر سه مي خواهند ، که هر که راه ديد راه ديد در راه برفت و هر که رفت بمقصد رسيد .

صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و الضالين

شخصي خدمت امام باقر (ع) عرضه داشت : يا بن رسول الله (ع) صراط چيست ؟حضرت فرمود : دو صراط وجود دارد يکي در دنيا و ديگري در آخرت . صراط دنيا ولايت ما اهل بيت است. آري دوست داستن آنها مقدمه اطاعت آنهاست . « قل ان کنتم تحبون الله فاتبعوني يحببکم الله » (تسنيم /ج 1/ص506)

ولايت حقيقي مصداقش پيروي و اطاعت است . امام صادق (ع) مي فرمايند :«کونو النازينا و لا تکونوا علينا شيناً» براي ما زينت و آبرو باشيد نه مايه شرم . کاري نکنيد که مردم به يک ارمني بيشتر از يک مسلمان اعتماد داشته باشند.

طبق اين آيه راه ها سه نوعند: راه کساني که متنعم به نعم الهي شده اند که همان راه انبياء و اولياء ، شهدا و صديقين است . دوم ؛راه کساني که مورد غضب خدا قرار گرفته اند و سوم ؛راه گمراهان . راه دو گروه ، راه ضلالت است.(7)

بني اسرائيل زماني بر تمام مردم روزگار خويش برتري داشتند و قرآن درباره آنها فرموده است «فضلتکم علي العالمين “لکن بعد از آن فضيلت به خاطر کردار و رفتار خودشان دچار قهر و غضب خداوند شدند که قرآن در اين باره مي فرمايد : و باو وا بغضب من الله (8)

خداوندا ما را از آنان مگردان که بخودشان بازگذاشتي تا به تيغ هجران خسته و به ميخ ردّ بسته شدند آري چه باري کشد حبل گسسته» (9)

پي نوشت ها:

1-تفسير نمونه/آيت الله مکارم شيرازي

2-تفسير ادبي و عرفاني / خواجه عبدالله انصاري

3-بحارالانوار،ج 96، ص57

4-تفسير کلمه طيبه/سيد مجتبي مير دامادي

5-من لا يحضرهالفقيه ،ج1،ص296

6- تفسير کلمه طيبه

7-همان

8- تفسير نور، حجت الاسلام قرائتي

9- خواجه عبدالله انصاري /تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد

منبع : زیر نور قرآن / سازمان تبلیغات اسلامی مازندرانخ

موضوعات: روانشناسی اسلامی
 [ 04:35:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  روش سلوک حضرت آیت الله بهجت (ره) ...

ویژگی اول: جامعیت در سلوک

سه روش در مورد سیر و سلوک وجود دارد: روش «معرفة النفس»، روش «ریاضت» و روش «عشق و دلدادگی به خدا و اهل بیت عصمت و طهارت:». بعضی از بزرگان ما یک روش داشتند و این روش را تا آخر رفتند؛ ولی ایشان هر سه روش را با هم داشتند. آیت الله بهاءالدینی(ع) فرموده بود که الآن ثروتمندترین مرد جهان آیت الله بهجت است. مقصود چیست؟ اشاره کرده بودند به همین مسئله که بعضی از یک مسیر به کمال رسیدند، بعضی از دو مسیر؛ اما ایشان از سه مسیر رفتند؛ یعنی میان «معرفة النفس»، «ریاضت» و «عشق و دلدادگی» جمع کرده بودند. و به عبارت دیگر، آیت الله بهجت(ره) بین ذکر و فکر و عشق جمع کردند. ناگفته پیداست سخن دربارة این روش ها در مجال این مقاله نیست از این رو تنها به گام های ریاضت بسنده می کنیم و اینکه در مباحث مربوط به شیوه های تربیت از عشق و دلدادگی سخن خواهد رفت.
گام های ریاضت

توضیح: در همة ادیان و ملل و نحله ها و رویکردهای معنوی ریاضت وجود داشته و دارد. حضرت امیر7 در نامة 45 می فرماید: «و اِنّما هِیَ نَفْسی اُروضُها بِالتَّقوی» این نفس من است که با پرهیزگاری و تقوا به او ریاضت می دهم. و کلمة ریاضت چند بار در همین نامه آمده است.

ریاضت، شش رکن عمده دارد:

1. اولین رکن آن، دل کندن از جاذبه ها و دل بستگی های مادی است. که انسان از تعلقات دنیوی و جاذبه های مادی مانند مقام، شهرت، پول پرستی و دنیاداری بگذرد. البته بایستی زندگی انسان به طور آبرومند اداره شود؛ اما نباید بیش از اندازه و نیاز باشد و انسان را سرگرم کند و از خدا غافل شود. دنیا و وابستگی های آن آیت الله بهجت(ره) را آلوده نساخت و همواره سعی داشت افراد را از تعلقات دنیا پرهیز دهد.

2. دومین گام، انس با اذکار است. انسان باید اهل ذکر باشد. ذکر زبانی، ذکر عملی و ذکر قلبی. چه خوب است که انسان به جای حرف های لغو و بیهوده و پوچ، ذکر بگوید. از ایشان سؤال شد که بهترین ذکر را چه می دانید؟ ایشان فرمودند: صلوات بر محمد و آل محمد؛ به این دلیل که توحید و نبوت و امامت و معاد در این ذکر جمع است. «اللهم» نشانه اعتقاد به خدا و توحید است. «صل علی محمد»، نبوت است. «و آل محمد»، امامت است. از آن طرف می گویید: «صلّ»؛ یعنی رحمت بفرست؛ این به معنای اعتقاد به پاداش است یعنی اعتقاد به قیامت است. ایشان می فرمود: من کسی را می شناسم که چون دید اطراف ضریح حضرت ثامن الحجج7 خیلی شلوغ است و دوست داشت که بوسه ای به ضریح بزند، با چند صلوات راه برای او باز شد و خیلی راحت رفت، بوسید و برگشت. از این سخن فهمیده شد که خودشان را می گویند.

3. سومین رکن ریاضت این است که همه هدف ها، آرمان ها، خواسته ها و لذت ها در یک هدف و آرمان خلاصه بشود و آن بندگی خداست. این رکن ریاضت واقعاً مشکل است. بندة خدا شدن و دل دادن به خدا دشوار است.

4. چهارمین گام، مهار وسوسه ها و تخیلات درونی است. مخاطرات درونی و وسوسه هایی که به ذهن انسان می آید، او را مغلوب خودش می کند. حضرت امام راحل1 برای مهار کردن این تخیلات در کتاب چهل حدیث چند راه را بیان کرده است.

5. پنجمین رکن، از اجتماعات معنوی غافل نماندن است؛ مانند نماز جماعت. ایشان حتی در 96 سالگی، با وجود سن بالا در نماز جماعت حضور می یافت. برخی از همراهان بسیار نزدیک آقا می گفتند که ما بارها به ایشان می گفتیم امروز به نماز جماعت نروید؛ و گاهی با اینکه چند روز مریض بودند و ما برنامه ای برای رفتن به مسجد نداشتیم و می گفتیم امروز به جماعت نروید می گفتند امروز باید برویم.

6. ششمین رکن ریاضت، بهره گیری از فرصت های درست در ایّام الله است. ماه رجب، شعبان، رمضان و دیگر مناسبت ها از ایام الله به شمار می روند. بعضی از بزرگان این سه ماه را پشت سر هم روزه می گرفتند؛ ولی متأسفانه اینها فراموش شده. حضرت آیت الله بهجت در حالی روزه می گرفت که 96 سال داشت، کهولت سن و ضعف مزاج و ضعف بنیه مانع از این کار نمی شد.
ویژگی دوم: عمیق و وثیق بودن تهذیب باطن

دومین ویژگی سلوکی آیت الله بهجت(ره) این بود که او معتقد بود که تهذیب نفس، باید از درونْ وثیق و عمیق باشد

زیرا درمان واقعی این نیست که مثلاً در هفته، دعای کمیلی بخواند و حالت خوشی پیدا کند سپس به زندگی همراه با گناه خود ادامه دهد. لذا ایشان می گفتند اولین قدم ترک حرام و انجام واجب است. اگر انسان همة نمازها و نوافل و دعاها را بخواند، ولی گناه کند، اثر نمی کند. گناه مانند علف هرزه است. اگر در باغ وجودمان علف هرزه داشته باشیم، در آن گل رشد نمی کند.
ویژگی سوم: سلوک تدریجی

ایشان معتقد بودند که سیر و سلوک تدریجی و مرحله ای است. نباید انسان بپندارد که با یک ریاضت و عبادت در مدت کوتاهی، می توان نتیجه گرفت. می گفتند راه طولانی است و باید استواری و صبوری کرد تا به نتیجه رسید. ایشان از صاحب مکتبشان آسید علی قاضی1 و او از ملاحسینقلی همدانی1 نقل می فرمودند که تا انسان گناه می کند، درهای ملکوت به روی او باز نمی شود. راه رسیدن به ملکوت، ترک گناه است.
ویژگی چهارم: توجه به ظرفیت ها

مسئلة دیگری که در واقع از ارکان مکتب تربیتی ایشان است، توجه به ظرفیت ها و استعدادهاست. افراد متفاوت اند و ظرفیت وجودی بعضی با دیگری فرق می کند، که اگر در عبادات و دستورالعمل ها از تفاوت در ظرفیت ها و استعدادها غفلت شود، سالک آسیب می بیند. ایشان بین افراد تفاوت قائل بود و به بعضی از آنها مسائل را می گفتند و به بعضی دیگر نمی گفتند.
ویژگی پنجم: عمل به دانسته ها

ایشان می فرمودند: آنچه را می دانید عمل کنید. راه کمال از اینجا آغاز می شود مثلاً می دانید که نماز اول وقت، باب عرفان است و برکاتی را به دنبال دارد. نماز را اول وقت بخوانید – می دانید گناه مانع کمال است؛ ترکش کنید. روش بزرگان عمل به دانسته ها بود. این همان روشی است که قرآن کریم به آن توجه داده است و در مورد عالمان بی عمل می فرماید: «کمثلِ الحِمارِ یَحْملُ اسفاراً». و در روایات با تعابیر متعدد آمده است: «مَنْ عَمِل بِما عَلِم عَلَّمَه اللهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَمْ؛1 هر کس به آنچه می داند عمل کند خدا آنچه را که نمی داند به او می آموزد». از این رو عمل به دانسته ها، بسیار بسیار مورد تأکید و توصیة آیت الله بهجت(ره) بود.
ویژگی ششم: عشق به اهل بیت: و توسل به آنها

آیت الله بهجت(ره) می گفتند توسل راه کمال را باز می کند البته این اندیشه را از استادش گرفته بود. حضرت آیت الله سید علی قاضی1 فرموده بود که من هر چه دارم، از دو چیز است: یکی تلاوت قرآن، دیگری زیارت عاشورا و توسل. آیت الله بهجت(ره)، شیفته و عاشق اهل بیت: بود. به حضرت سید الشهداء(ع) عشق می ورزید. یک عمر برنامة هر روزه اش این بود که بعد از نماز صبح به حرم حضرت معصومه3 مشرف شود. در زمانی که در نجف هم بودند برنامه روزانه ایشان تشرف به حرم حضرت امیرمؤمنان7 بوده است و زمانی که به مشهد نیز مشرف می شدند، زیارت حرم هر روز انجام می گرفت.

ایشان از سابق روزهای جمعه در منزلشان مجلس روضه داشتند که این برنامه بعدها در مسجد برگزار می شد، و هرگز ترک نشد. بارها دیده بودم که ایشان قبل از درس فقه و اصولشان مخصوصاً صبح ها، دل ها را به ساحت مقدس قطب عالم امکان حضرت ولی عصر(ع) توجه می دادند، و همیشه در صحبت هایشان به امام زمان7 توجه ویژه ای داشتند.
پی نوشت ها

1. بحار الانوار، ج75، ص189.

منبع : سلوک ناب روش سلوکی و تربیتی آیت الله بهجت(ره) / پایگاه اطلاع رسانی حوزه

موضوعات: مذهبی
 [ 04:20:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت