روزی حضرت علی (ع) نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند: آن شبی که به دستور عثمان ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای عثمان به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با عثمان بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین فرمود: شما دو توهین به من کردید . اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید و دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم.آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان علی در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان عثمان محکم بست سه شبانه روز بود او و خانواده اش هیچ نخورده بودند و از گرسنگی سنگ به شکم خود بسته بودند…

مواظب باشیم برای دو لقمه بیشتر؛علی فروشی نکنیم.

 در این اوضاع بداقتصادی وفرهنگی و انتخابات پیش روی که داریم و کشور به انسانهایی نیازدارد که جامعه را در نظر بگیرند و نه فرد و طایفه را آیا ما ابوذر وار حق را انتخاب میکنیم یا دنیا را…

باید کسی را انتخاب کنیم که طبق فرمایش رهبر عظیم الشان انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله درد مردم را بداند و از جنس خود مردم باشد نه اینکه شخص مرفه بی دردی را انتخاب کنیم علی ای حال کسی را انتخاب کنیم که بتوانیم روز قیامت پاسخگوی انتخابمان باشیم.

 کمی تامل کنیم،حق یا دنیا…

موضوعات: داستان
[چهارشنبه 1394-11-28] [ 10:41:00 ب.ظ ]