نقش خانواده در رویارویی با آسیب های اجتماعی جنگ نرم

مقدمه :

خانواده بزرگترین و تاثیر گذارترین واحد تربیتی در جوامع به شمار می آید.به طوری که این نهاد میتواند منشاء تحولات عظیم فردی – اجتماعی و رشد ارزش های انسانی در میان اعضا باشد.خانواده مهمترین نهادی است که فرد در آن پرورش میابد.بنابراین سرمایه گذاری و افزایش تسهیلات رفاهی ، آموزشی، مشاوره ای ،بهداشت و سلامت، و توجه هرچه بیشتر به خانواده در دستور کار دولتها ،نهادها و همه ی افراد نیک اندیش قرار گرفته است.

 

اهمیت و جایگاه خانواده:

تدبیر الهی در آفرینش بر این تعلق گرفته است که تنها شهوت ، میان زن و مرد حاکم نباشد و عشق به خانواده متولد شود.سپس برای تربیت آدمی محفلی ایجاد گردد که هر یک از آن دو، خود در آن به تکمیل شخصیت نایل آیند، و هم کانونی برای پرورش نسل آینده و جامعه گردند.از سویی شکل و ساختار خانواده ها ، همچنین طرز ارتباط هر یک از اعضای خانواده با یکدیگر و جامعه ای که خانواده در آن به سر می برد در تمام موارد یکسان نیست.بنا براین تاثیر خانواده ها در افراد جامعه  و حتی فرزندان  مختلف است.گاهی والدین آگاهانه چیزهایی به کودک می آموزند، اما در موقعیت های متعدد دیگر ، کودکف خود از روش رفتار والدین چیزهایی را فرا میگیرد که خود آنها متوجه نیستند.کودک در خانه تجارب فراوانی کسب میکند.از طریق این محیط کوچک است که با محیط بیرون  آشنا میگردد. و با کودکان دیگر و بزرگسالانی که با او تماس دارند رفت و آمد میکند.بنابر این کودک یاد میگیرد که کارها را با هیجان انجام دهد.کودک علاوه بر این از مشاهده رفتار والدین ، به تدریج آنها را میشناسدو همین طور راه و رسم زندگی و مهارت های زندگی را نیز با تقلید از آنها یاد میگیرد.مثلا اگر همیشه پدرش با خشونت رفتار کندیا با ملدرش دعوا و مشاجره داشته باشد، به نظر او همه مادرها و پدرها همین وضع را دارند.و او آنچه نسبت  به پدر و مادر کسب میکند به دیگران تعمیم میدهد.محیطی که کودک در آن تعلیم میابد و رشد میابد، مهمترین نقش را در چگونگی رفتار دوران کودکی او دارد.از آن مهمتر ، این محیط عمیق ترین تاثیر را در رفتار عمر جوانی او نیز خواهد گذاشت.

 

خانواده و آسیب های اجتماعی:

بررسی آسیبهای اجتماعی و روانی پدیده های گروه های ضد فرهنگ و ضد ارزش نشان میدهدکه ظهور گروه های رپ ، راک،هاردراک،هوی متال،…. که در ابتدا واکنشی اعتراض آمیز به فناوری پیشرفته و مدرنیسم غرب بود و تا حد توصیه به زندگی  به شیوه ی قبایل ابتدایی و بی توجهی به سنت ،اخلاق و بریدن تمام قید و بند های زندگی اجتماعی پیش رفت.به این معنی است که انسان غربی با  وجود تمام شعار های  جذاب مکاتب سیاسی و اجتماعی عملا به پوچی و نوعی تناقض حل نشده ی درونی رسیده است که زندگی را برایش ملال آور نموده است.

دنیای امروز دنیای رنگ و نور و صداست و اهرم های جدی قدرت در دهکده جهانی در اختیار دنیای انفورماتیک است. و تمدن های مسلط میدانند چگونه با استفاده از سیستم های قوی ارتباطی و شناخت مبانی نظری روان کاوی،بر جان و روح انسان ها مسلط شوند.فیلم ها و نرم افزارهای چند رسانه ای غرب از ابزارهای مهم هالیوود در تخدیر فرهنگی جوامع و تغییر ارزش های بومی و فرهنگی ملت هاست.

در حال حاضر با وجودی که انسان از لحاظ علم و فناوری و صنعت به بالاترین رشد خود رسیده است،از نظر اخلاق روز به روز بیشتر سقوط میکندو آنگاه در آشفته بازار بحران معنا و هویت است که این گروه ها ، قدرت ابراز وجود پیدا میکنند و در صدد کشاندن جوانان معصوم به دام رفتارهای خلاف هنجارهای اجتماعی ، خوناشامی،خشونت،اعتیاد و زوال تمام ارزش های اخلاقی و حتی انسانی میشوند.بنابراین در چنین شرایطی نا آشنایی با شیوه های مدرن و جذاب تبلیغی ، همانا امکان پاسخ گویی و ارتباط با نسل جوان برای انتقال فرهنگ ارزشی به آنها از ما سلب  خواهد شد.

تاکیدات مقام معظم رهبری در خصوص جنبس نرم افزاری و استفاده مناسب از هنر متعهد میتواند راهکار موثری در مقابله با این تهدید خطرناک ، و درمان آسیب های اجتماعی جنبه های پلید و شوم  فناوری روز به ویزه اینترنت که در پی می آید ،باشد.

 

آسیب های اجتماعی – خانوادگی اینترنت:

1-      افسردگی و انزوا:

کاربران بیشتر ترجیح میدهند در فضای آرام و خلوت از اینترنت استفاده کنندتا هم بهتر بتوانند از مطالب ان بهره ببرند ، و هم با تمرکز و سرعت بیشتر از اتصالات طولانی مدت جلوگیری کرده هزینه های حاصل از آن را کاهش دهند.اما این خلوت گزینی در طولانی مدت ،برخی مشکلات روانی مانند گوشه گیری و در نهایت افسردگی را در پی دارد.کیسلر و همکارانش معتقدند:” بسیاری از روان شناسان این نگرانی را داشته اند که آسانی ارتباط های اینترنتی، چه بسا افراد را وا میدارد تا آنان زمان بیشتری را به تنهایی بگذرانند و به صورت آن لاین با غریبه ها صحبت کنند.همچنین با برقراری ارتباط سطحی، این کارها را به قیمت از دست دادن گفت و گو های رو در رو و ارتباط های دوستانه و فامیلی انجام میدهند.بنا به برخی از پژوهش های پیمایشی،ارتباط های اجتماعی از طریق اینترنت،ضعیف تر از ارتباط های واقعی استو در دراز مدت ، به انزوای اجتماعی فرد میانجامد.

 

2-      بازداری زدایی:

گمنانی و نامرئی بودن کاربران از دیگر ویژگی های روابط اینترنتی است که موجب پیدایش آسیب های جدی اخلاقی و روانی  در افراد میشود.در فضای سایبری شخص میتواند هر نقابی را بر خود بپوشاند و بدین وسیله هر چه میخواهد بگوید.بگوید و هر کاری که میخواهد انجام دهد.بدون این که ترس از شناسایی یا رسوا شدن داشته باشد.این ویژگی موجب کاهش خویشتن داری و بازدارندگی کاربران در برابر اعمال ناهنجار اخلاقی و ضد اجتماعی خواهد شد.هدف از اجرای بسیاری از مجازات ها در سطح جامعه ، ایجاد حس بازدارندگی در میان افراد جامعه به ویژه مجرمان و افراد دارای حالت های خطرناک است.این صفت روانی به سبب ظرفیت بالای ارتکاب جرم در فضای سایبری کاهش پیدا کرده و موجب ارتکاب گسترده ی بعضی جرایمبه ویژه جرایم سایبری و جرایم جنسی مجازی شده است.چنان چه این صفت در میان افراد جامعه کم رنگ شود.احساس بازدارندگی در افراد کاهش میابدو چه بسا در کثرت ارتکاب جرایم میان مردمی تاثیر به سزایی دارد.

 

3-      بحران هویت و اخلال در شکل گیری شخصیت:

عناصر سه گانه هویت یعنی :شخص،فرهنگ و جامعه.هر یک در تکوین شخصیت فردنقش مهمی را ایفا میکنند.هویت شخصی ،ویژگی بی همتای شخص را نشان میدهد.هویت اجتماعی در پیوند با گروه ها و اجتماعات مختلف قرار گرفته و شکل گیری آن متاثر از ایشان است.و در نهایت هویت فرهنگی بر گرفته از باور هایی است که در عمق وجود فرد به واسطه ی تعامل او با محیط پیرامون و آموزه های آن ،از بدو تولد تا کهنسالی جای گرفته است.

از آنجا که فضای سایبری صحنه ای فرهنگی و اجتماعی استکه فرد خود را در موقعیت های متنوع ، نقش ها و سبک های زندگی قرار میدهد ، خود زمینه ای است برای آسیب پذیری شخصیت کاربر که در نتیجه، موجب چند شخصیتی شدن کاربر میشود.در فضای سلیبری بیش از آن که هویت ظاهری آن مطرح گردد ،درون مایه های افراد بروز میکند.هر کس در صدد بیان علاقه مندی و عقاید خویش است.و از این روست که ساختار  و چینش پایگاه های شخصی weblog به گفته میلر نشان از شخصیت آن کاربر است.مطرح نشدن هویت شخصی و مشخصات فردی در اینترنت موجب تقویت شخصیت های چند گانه و رشد و استحکام آن میگردد.

جوانان در این محیط  از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند و به ویژه در دورانی که هویت آنان شکل میگیرد این خطر پر رنگ تر میشود.محمد عطاران معتقد است که با امکانات و گزینه های فراوانی  که رسانه های عمومی از جمله اینترنت در اختیار جوانان میگذارند، آنان همواره با محرک های جدید  و انواع مختلف رفتار آشنا میشوند.چنین فضایی هویت نا مشخص و پیوسته متحولی را  می آفریند.به ویژه برای نسلس که در مقایسه با نسل قبل با محرک های فراوانی مواجه است.همچنین از طریق رسانه های جمعی ، افراد ،خط مفروض میان فضای عمومی و خصوصی را تجدید سازمان می کنند. و این مکانی است که جوانان فعالانه از آن بهره می برنند.جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکل گیری هویت  اوست  و همواره به دنبال کشف ارزش ها و درونی کردن آن ها میباشد، با اینترنت و با حجم گسترده و حیرت انگیز و گوناگون اطلاعات مواجه میشود و ناچار است که در این دنیای مجازی ، هویت خود را از طریق جست و جو پیدا کند و بدین سان ممکن است برخی و شاید تعداد زیادی از نوجوانان را در اینترنت گم کنندو دوران هویت یابی خود را پیش از پیش با بحران سپری نمایند.

از سوی دیگر گاهی برخی از ویژگی های شخصیتی مانند:سن، تحصیلات ،محل سکونت،و حتی جنسیت در اینترنت از بین میرود.به عنوان مثال بسیاری از انسان هایی که در اتاق های گپ زنی مشغول میشوند با مشخصات غیر واقعی ظاهر شده و از زبان شخصیتی دروغین که از خود ساخته اند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفی کرده اند صحبت میکنند و با این حال همین شخصیت های نا شناس تاثیرات مختلفی بر یکدیگر دارند.

 

4-      اعتیاد مجازی:

اعتیاد مجازی ،استفاده بیش از حد از اینترنت است.تا آن جا که بدون استفاده از آن فرد احساس کمبود میکند و روابط او با محیط متاثر از استفاده ی مکرر و دیوانه بار فرد شده و از حالت عادی خارج میشود.

نبود روابط پایدار و صمیمی با دیگران ، نداشتن اعتماد به نفس  و به طور کلی شکست در عرصه های گوناگون زندگی، زمینه را برای اعتیاد افراد به اینترنت فراهم میکند.نتایج پژوهش یانگ در این زمینه نشان داد  که یکی از دلایل اصلی اعتیاد به اینترنت در افرادی که روابط عمومی کمتری دارند، به دست اوردن کمک های اجتماعی است. زیرا حمایت های اجتماعی با اعمالی چون ورود به اتاق گپ زنی در میان اعضا در فضای سایبر زودتر به وجود می آید.

این اختلال روانی در کشورهایی که استفاده از اینترنت آسان و ارزان بوده ، بسیار چالش زا است.تا آنجا که نهاد های مختلف را در گیر کرده.در  کشوری مثل آمریکا تعداد معتادان به اینترنت از تعداد سایر معتادان بیشتر است.تا جایی که بعضی معتادان 18ساعت از وقت روز خود را در اینترنت صرف میکنند.این در آمریکا به قدری فاجعه بار است که کلیساها و پیشوایان مذهبی با فریادهای کمک خواهی زن و شوهر ،یا یکی از آنها برای رهایی از این نوع اعتیاد مواجه هستند.موسسه های مشاوره ای مسیحی در حال تدوین مشاوره های اعتیاد به اینترنت هستند.پیامد های استفاده زیاد از اینترنت ،نتایج و پیامدهای زیان بخشی برای فرد و جامعه در پی داشته و آسیب های شدید جسمانی / مالی / خانوادگی /اجتماعی و روانی به همراه دارد.

افزون بر کناره گیری های اجتماعی یکی از پیامد های اعتیاد اینترنتی مشکلات آن و تاثیرات آن بر روی روابط زناشویی، فرزندان و والدین است.امروزه اصطلاح “بیوه ی اینترنتی"به همسر معتاد به اینترنت اطلاق میشود.امار نشان میدهد که اعتیاد به اینترنت میتواند منجر به فروپاشی خانواده و طلاق شود.شاید باور این که شخصی همسر خود را به خاطر رابطه با فرد دیگر در اینترنت ترک میکند برای کسانی کهبه اینترنت اعتیاد پیدا نکرده اند وحشتناک به نظر برسدولی این مسئله هر روز در دنیای اینترنت  اتفاق می افتد.یانگ معتقد است که اگر چه تنها زمان در تعریف اعتیاد به اینترنت تعیین کننده نیستولی عموما معتادان بین 40 تا 80 درصد از وقت خود را با جلساتی که ممکن است هر کدام تا بیست ساعت طول بکشدصرف میکنند و این کار باعث میشود تختلالاتی در میزان و زمان خواب کاربر به وجود آید.در موارد شدید حتی قرص های کافئین برای تسهیل زمان طولانی ” در اینترنت بودن ” مصرف میشود.این اختلال خستگی بیش از اندازه در بدن ایجاد میکند که کارکرد درسی و شغلی را تحت تاثیر قرار میدهد.و ممکن است نظام ایمنی بدن را ضعیف کند.و فرد نسبت به بیماری ها آسیب پذیری بیشتری پیدا کند. افزون بر این به دلیل عدم ورزش و حرکات مناسب مشکلات عصب های مچ و درد پشت، چشم درد و مانند آن به وجود می آیند.در مواردی اعتیاد به اینترنت باعث از دست دادن شغل هم شده است.

 

5-      انحرافات اخلاقی و جنسی:

از جمله آثار مخرب فضای مجازی ، به وجود آمدن اختلالات و انحرافات جنسی است. اینترنت به دلیل رویکرد آزاد اندیشی در روابط جنسی از سوی گردانندگان اصلی آن (غرب و به ویژه آمریکا) و نگرش تجاری نسبت به مسائل جنسی، موجب پدید امدن هرزگاری po rnography   و هنر پلید شهوانی و رواج سرسام آور آن گردیده است.این پدیده مرزهای اخلاقی را در هم میشکندو تهدیدی برای فرهنگ ها به ویژه فرهنگ های دینی به ویژه فرهنگ اسلامی است.

اصولا هرزه نگاری به عنوان نمایش تصویری و یا کلامی رفتارهای جنسی است که با هدف ارضای خواسته های جنسی دیگران تعریف میشود.این گونه مطالب و  تصاویر که در پی تحریک جنسی دیگران عرضه میشودمعمولا به ارضای غیر طبیعی جنسی مراجعه کنندگان آن می انجامد.نکته دیگر این که رجوع به اینترنت برای دسترسی به مطالب مستهجن صرفا به افراد نا بهنجار خلاصه نمیشود.و حجم قابل توجهی از مراجعان را افراد معمولی شامل میشود.در این عرصه بیشترین خطر  متوجه کودکان و نوجوانان است.لاسر بعد از پژوهشی که در این باره انجام دادبا اشاره به پیامدهای منفی هرزه نگاری بر بهداشت روانی میگوید:"این امکان وجود دارد که کودک یا نوجوان در اثر دیدن مطالب و تصاویر های مستهجن، رفتارهای جنسی از خود بروز دهد.در مورد بزرگسالان نیز هرزه نگاری اینترنتی میتواند به بروز رفتارهای جنسی نا معقول و یا گاهی اعتیاد جنسی بیانجامد.اصولا اینترنت به جوی دامن زده است که در سایه ی ویژگی های خاص خود به تدریج به شکل گیری نا هنجاری های جنسی در کاربران خود می انجامد.

 

منابع:

1.خنیفر،حسین و پور حسینی،مژده (1385)،مهارت های زندگی،تهران،نشر هاجر.

2.صادقی،روانشناسی و آسیب شناسی اینترنت،نشریه ی روان شناسی و دین، سال اول،شماره 1،بهار1387.

3.itiran

4.چئول کیم،سئونگ،امپریالیسم فرهنگی در فضای سایبر،مترجم نادر جعفری،cultural

 imperialism on the internet،پایگاه اینترنتی باشگاه اندیشه.

موضوعات: بصیرت
[پنجشنبه 1394-09-19] [ 11:01:00 ق.ظ ]