تداوم سناريوي تحريف و علامه سازي | ... | |
از ايام انتخابات خبرگان و با ايجاد کانالي در تلگرام از سوي آقاي هاشمي رفسنجاني تلاش شد تا ايشان به عنوان يک مفسر زبردست به مردم معرفي شود. حضور چشمگير ايشان در عرصه سياسي و دور شدن از فضاي تحقيق و تدريس حوزوي و حتي دانشگاهي سبب شده هاشمي کاملاً يه يک سياستمدار تبديل شود. وي به تازگي با تلاش رسانههاي فراواني که در اختيار دارد، دست به تلاش ويژهاي زده است تا اعتبار علمي خود را به گونهاي جبران کند. وي چندي قبل نيز در با بيان خاطرهاي از سال ۱۳۸۶ مدعي شد قانون تغيير ارث زنان از “ابينه اشجار” به “کل ماترک” به خاطر برداشت وي از قرآن بوده و به همين خاطر رهبري فتواي خود را تغيير داده است! با بيان اين خاطره و توضيحات “خانم ولي مراد” مشخص شد که آقاي هاشمي نقش کوچکي در اين بين داشته و کارهاي علمي و فقاهتي اين امر توسط جمعي از بانوان و سپس مقام رهبري انجام شده است. نمونه ديگر در راستاي ارتقاء علمي آقاي هاشمي، انتشار کتابي با عنوان «ديالوگ با خدا» توسط نويسندهاي از ارادتمندان آقاي هاشمي است که روزنامه خاندان هاشمي (آرمان) آن را در اختيار مخاطبان خود قرار داده است! در اين کتاب نويسنده سعي کرده با بزرگنمايي تفسير راهنما و فرهنگ قرآن هاشمي رفسنجاني، چهرهاي علمي از وي ارائه کند نويسنده سوگمندانه نوشته است: «اگر ۹۹ درصد مردم ايران آيتا… هاشميرفسنجاني را به عنوان يک سياستمدار ميشناسند، همين تعداد از مردم ايشان را به عنوان يک مفسر قرآن نميشناسند! و در واقع حدود ۳۵ سال است که قفلي بر اين موضوع زده شده و ما تصميم گرفتهايم اين قفل را بشکنيم.» البته روشن است آنچه به اسم آقاي هاشمي چاپ شده است تلاش محققان مخلفي است که به خاطر جايگاه و مقام ايشان پس از انقلاب توانستهاند با هزينههاي خاص و توسط برخي نهادهاي خاص، کار علمي کنند و اثري به اسم وي منتشر کنند! البته تا اينجاي کار نميتوان به آن ايراد جدي گرفت چه آنکه از اين دست کارها در کشور ما زياد انجام ميشود که حاصل فکر و دست رنج علمي عدهاي به نام افراد مشهور تمام ميشود! منتهي بايد مشخص شود که آقاي هاشمي آيا فقط ناظر کار است يا آنکه واقعاً کار تحقيقي و علمي هم انجام ميدهد؟ براي مثال هر کس تفسير نمونه را مشاهده کند به روشني از روي جلد آن ميفهمد که آيت الله مکارم شيرازي با همکاري جمعي از محققين که اسم آنها نيز در کتاب ذکر شده است، دست به کاري بزرگ در تفسير زده و مباحث تحت اشراف ايشان تدوين شده است. امروز کسي نميتواند به علامه جوادي آملي مفسر نگويد و ايشان نيازي ندارد براي مفسر نشان دادن خود نويسندگاني را اجير کند تا از ايشان مفسر بزرگ بسازند، بلکه جامعه علمي کشور به خوبي درک ميکند که مباحث و تفسير ايشان چه جايگاه بالا و والايي دارد. همچنين اين بحث در مورد علامه مصباح يزدي و جايگاه علمي ايشان نيز صادق است. به نظر ميرسد آقاي هاشمي در تقابل سياسي با برخي افراد در خود کمبودهايي ديده است که سعي دارد اين خلأ را به گونهاي پر نمايد! يکي از خيانتهاي بزرگ به علم و دانش همين است که با قدرت و سياست به سراغ آن رفته و و با رانت قدرت دانشمندسازي و علامه سازي و مفسرسازي شود! اما اينکه بخش زيادي از مردم تفسير هاشمي را نميشناسند جاي تعجب ندارد، چه آنکه بسياري از مردم در اين حوزهها ورود نميکنند. اما بحث اينجاست که اين تفاسير در مجامع علمي چه جايگاهي دارد؟ در پايان نامههاي قرآني چه مقدار مورد استفاده قرار ميگيرد؟ آيا اين تفسير بين جامعه علمي هم ناشناخته است يا اينکه جامعه علمي با وجود تفسيرهاي وزينتر و علميتر جايي براي رجوع به اين تفسير براي مطالب علمي خود نميبينند! نويسنده کتاب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته است: «نكته حائز اهميت در اينجا اين است كه در كشور ما عدهاي تفكرشان بر اين پايه قرار گرفته كه جلوه و شخصيت قرآني آيتا… رفسنجاني براي مردم روشن نشود. اينكه اين موضوع يك تعمد يا غفلت بوده را من داوري نميكنم، اما به هر حال چنين اتفاقي براي اين شخصيت افتاده است.» اين گونه کلي سخن گفتن و مظلوم نمايي به خوبي وزن علمي کتاب را مشخص ميکند. شايد نويسنده محترم به ياد ندارند سالهايي که اين تفسير به صورت رايگان به مساجد هديه داده ميشد و يا چندين بار از شبکه قرآن صدا و سيما در مورد تفسير ايشان برنامه ساخته و پخش شد. مهم اين است که جامعه علمي کشور با تبليغ سراغ يک اثر نميرود و اصولا اثر علمي با مواد غذايي فرق دارد! جامعه علمي به خوبي درک ميکند که براي غناي علمي خود به چه کسي و کدام آثار بايد مراجعه کند! در بخشي ديگر از اين گفتگو نويسنده با تلاش فراوان ميکوشد هاشمي را يک قرآن پژوه معرفي کند که همه زندگي او بر پايه قرآن بوده است. او آنگاه در همين رابطه انتقادات هاشمي به شوراي نگهبان در روز ۱۲ بهمن را نيز ناشي از نگاه قرآني وي ميداند و ميگويد: «حتي در رابطه با شخص سيدحسن آقا خميني بسياري از چهرهها در رابطه با رد صلاحيت ايشان سكوت كردند، اما ميبينيم در حالي كه آيتا… هاشمي تأييد صلاحيت شده بودند، روز ۱۲ بهمن ۹۴ در سخنراني خود اعتراض خود را نشان دادند. چون اين نگاه را از سياست نياموخته و آن را از قرآن گرفتهاند.» جا دارد روشن شود کجاي قرآن اعتراض به يک نهاد قانوني و اهانت به آن را روا ميدارد؟ چرا بايد با آسمان ريسمان بافتن به هم رفتارهاي نادرست يک فرد را نه تنها توجيه که آن را مستند به قرآن کنيم! آيا عملکرد ناصواب در انتخابات ۸۸ هم برگرفته از قرآن بوده است؟!
[سه شنبه 1395-01-31] [ 04:22:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |