بصیرت سرا
ولا یحمل هذه العَلَم الا اهل البصر و الصبر




اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




جستجو





رتبه


 
  انقلاب اسلامی در عرصه؛ پیامدها و دستاوردها ...

چکیده:

انقلاب اسلامی، پس از دو دهه مبارزه امام خمینی رحمه الله ، مردم و روحانیت با رژیم پهلوی، در بهمن 1357 به پیروزی رسید. پیروزی این انقلاب، تعجب همگان را برانگیخت؛ زیرا اولاً مردمی بدون سلاح، رژیمی با سابقه تمدنی 2500 ساله را به زیر کشیدند. ثانیا قدرتهای حامی آن، بویژه آمریکا، نتوانستند مانع سقوط یکی از مهمترین متحدین خود در منطقه خاورمیانه شوند، اما آیا این انقلاب عظیم، به استثنای ساقط کردن رژیم پهلوی، پیامد و دستاورد دیگری هم داشته است؟ نوشتار حاضر می کوشد پاسخی برای پرسش فوق بیابد.

ادامه »

موضوعات: بصیرت
[یکشنبه 1394-11-04] [ 09:12:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  امام خمینی (ره) مجسمه عابدان عصر ...

 

کاظم میرزایی *


« عبادت » در نظر و عمل امام خميني (س ) جايگاهي رفیعی داشته است و تمام تلاش و تكاپوي او براي آراستن جان به اين زينت رباني و تحفه ملكوتي بوده است . پيامبر اكرم (ص ) اشرف آفريدگان خداوند و عارف ترين آنان به ذات پاك او است می فرماید: « ما عبدناك حق عبادتك » چرا كه « ما عرفناك حق معرفتك » (1 ) و خلف صالح اش امام خمینی میفرماید: « فتح باب عبادت و عبوديت يكي از نعمت هاي بزرگي است كه تمام موجودات رهين آن نعمت اند و شر آن نعمت را نتوانند كنند بلكه هر شكري فتح باب كرامتي است كه از شكر آن نيز عاجزند . » (2 )« خداي تعالي در اين هدايت و راهنمايي بلكه در اين عبادت ها و اخلاص ها و بندگي ها بر ما منت هاي عظيم جسيم دارد . » (3 )

ادامه »

موضوعات: بصیرت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  وظايف شوراي نگهبان ...

 

وظايف شوراي نگهبان چيست؟

وظايف و اختيارات شوراى نگهبان در قانون اساسى عبارتند از:
1. نظارت بر قوانين و مقررات، به منظور پاسدارى از احكام اسلامى و قانون اساسى به موجب اصول، 4 و 91 و 93 و 94 و 95 و 96 و 97 قانون اساسى.
2. تفسير قانون اساسى بر اساس اصل 98 قانون اساسى.
3. نظارت بر داوطلبى، انتخابات و همه پرسى، بر اساس اصل 99 قانون اساسى، و اصولى نظير اصل 110 و 118

ادامه »

موضوعات: بصیرت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون معیارهای نماینده یک ملت انقلابی، مؤمن و شجاع: ...


اولین شرط تقواست
هر کس که به این نظام معتقد و پایبند است، می تواند وارد میدان انتخابات شود. کسانی که این نظام و قانون اساسی را قبول ندارند، آمدنشان به مجلس خطاست و خودشان هم بایستی بدانند که از نظر این ملت آمدن آن ها به مجلس خطاست. معلوم است کسانی که این قانون اساسی و این ملت و کار ها و شعار ها و راه و اهدافش را قبول ندارند، نباید به مجلس بیایند؛ اما آن کسانی که نظام، اسلام، قانون اساسی و امام را قبول دارند، باید به میدان رقابت بیایند؛ منتها رقابت سالم و نه رقابت لجوجانه و عنادآمیز. این جناح ها و خطوط و احزاب هم از نظر بنده اعتباری ندارند. بعضی خودشان که کشمکش می کنند هیچ، سعی می کنند که رهبری و دستگاههای نظام را هم وانمود کنند که در دعواهای جناحی و خطّیِ این ها واردند! این مطلب درست نیست. بنده حزب و شخصیت نمی شناسم؛ بنده این را می شناسم که کسی که می آید به مجلس، باید با تقوا باشد. اوّلین شرط تقواست: «انّ اکرمکم عنداللَّه اتقاکم». دیگر این که باید طرفدار محرومین باشد؛ بداند که در کشور محرومیت هست و سعی و همّت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضدّ فساد هم باشد و با فساد مالی و اقتصادی به شدّت و به جد، از بُن دندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند. البته توانمند، با اخلاص و عالِم هم باشد. صلاحیت بر اساس این مسائل است.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم قم در آستانه سالروز قیام ۱۹ دی 18/10/1382

ادامه »

موضوعات: بصیرت
 [ 04:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پروژه نفوذ آمریکا و واکاوی راه های نفوذ دشمن ...
 

این روزها در ادبیات و بیانات مقام معظم رهبری عناوینی چون “پروژه نفوذ” به وفور قابل مشاهده و پیگیری است به عنوان نمونه مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانواده های آنان در تاریخ 15/07/94 به این پروژه خطرناک دشمن اشاره داشتند و فرمودند: مذاکرهی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها می خواهند راه را برای تحمیل باز کنند.

ادامه »

موضوعات: بصیرت
 [ 04:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  راههای نفوذ دشمن در بیان علی علیه السلام ...

دشمنان تلاش می کنند تا باظاهر فریبی ها چشمها را خیره کنند و عقلها را بربایند و فرد به جای اینکه با تعقل به تمام جوانب مساله بیندیشد، فریب ظاهر را بخورد.

دکتر فرزاد جهان بین

خبرگزاری فارس: راههای نفوذ دشمن در بیان علی علیه السلام

ادامه »

موضوعات: بصیرت
 [ 04:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  متن کامل نامۀ رهبر انقلاب اسلامی به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در موضوع برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ...
حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی

حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی

دفتر مقام معظم رهبری متن کامل نامۀ رهبر انقلاب اسلامی به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در موضوع برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را منتشر کرد.

حضرت آیت الله سید علی خامنه‌ای در این نامه با اشاره به بررسی‎های دقیق و مسئولانه برجام در مجلس شورای اسلامی و شورای‌عالی امنیت ملی و عبور این موافقتنامه از مجاری قانونی، دستورات مهمی را در خصوص رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور صادر کردند.

ادامه »

موضوعات: بصیرت
 [ 04:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  راههای کنترل خشم از دیدگاه اسلام و روان شناسی ...

 

از دیدگاه اسلام و روانشناسی توضیح دهید که چگونه مي توان خشم و غضب خود را كنترل كرد؟

از اين كه اين مجموعه را پاسخگوي سوالات خود قرار مي دهيد صميمانه سپاسگزاريم.
از ديدگاه اسلام كه دين توحيدي است، ابتدا بايد از خود سوال كنيم كه نيروي خشم و غضب را خداي متعال براي چه به انسان داده است؟ براي اينكه از خودخواهي هاي خود دفاع كند يا براي اينكه در برابر دشمنان خدا بايستد و از دين خود دفاع كند؟ كاربرد خشم آيا داخلي است يا خارجي؟
از نظر اسلام معيار خشمگين شدن، خدا است. قرآن كريم مي فرمايد : محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم. اصولا كاركرد خشم در مقابله با كفار و دشمنان خدا و اولياي خدا است و نسبت به مومنان خشمگين شدن خطا است، زيرا خشم ما در حقيقت به خداوند باز مي گردد.
ريشه خشم بايد ايماني باشد و تعصب انسان مومن نسبت به خداوند است. اگر كسي به ساحت خدا بي حرمتي كند و يا به ساحت مومنان به خدا، آنگاه جاي خشم و غضب است و در غير اين صورت خشم انسان خدا پسندانه نيست. راهكار درمان واقعي خشم روش توحيد است. از ديدگاه توحيد مردم دو دسته اند : دوستان خدا و دشمنان خدا. غضب تنها در مورد برخورد با دشمنان خدا آن هم بر سر دفاع از خدا و دين و دوستان خداوند كاربرد دارد و بايد بدانيم كه خشمگين شدن در ميان دوستان خدا خطا است و كاربرد ندارد؛ پس باید خشم خود را كنترل و در جاي خود به كار بگيريم و از انفعال آن نيز جلوگيري كنيم.
اما از ديدگاه روانشناسي، خشم و غضب در واقع يك حالت نفسانى و درونى است كه آدمى را وادار به رفتارى پرخاشگرانه و غلبه و انتقام نسبت به ديگرى مى ‏كند. البته اصل «قوه غضب» در انسان وجود دارد و در حفظ و بقاى وى نقش به سزايى ايفا مى ‏كند؛ اما اين قوه نيز مانند ساير قواى نفسانى بايد كنترل و در جهت صحيح از آن استفاده شود و از افراط و تفريط نسبت به آن اجتناب گردد؛ زيرا افراط در آن موجب ناكارآمدى فكر و عقل مى‏ شود و خطرات و خسارات جبران ناپذيرى را در پى دارد. تفريط در آن نيز موجب جبن و خوارى مى ‏شود و از پيامدهاى بد آن بى ‏غيرتى و بى ‏تفاوتى نسبت به مسئوليت‏هاى فردى و اجتماعى است. البته بحث ما در اينجا، بيشتر مربوط به جنبه افراطى غضب (عصبانيت) است؛ از اين رو زيان‏هايى كه ناشى از شعله‏ور شدن غضب است را به اختصار بيان مى ‏كنيم، سپس به عواملى مى‏ پردازيم كه موجب شعله ور شدن غضب و بروز عصبانيت و پرخاشگرى مى ‏شود و در پايان راه‏كارهايى به منظور كنترل آن بيان مى ‏كنيم.

پيامدهاى غضب و خشم‏ :
1. غضب، فكر و عقل انسان را ناكار آمد و زمين گير مى‏ كند؛ چنان كه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «غضب، دل مرد دانا را هلاك مى ‏كند» (بحار الانوار، ج 73، ص 226، ح‏20).
2. پيامبر(ص) فرمود: «غضب، ايمان را فاسد مى‏ گرداند ؛ همان گونه كه سركه عسل را فاسد مى ‏كند» (كافى، ج‏2، ص 303، ح‏3 ؛ بحار الانوار، ج‏72، ص 274، ح‏24).
3. غضب كليد هر بدى است و شيطان همه وجود فرد غضبناك را تسخير مى ‏كند و او را به هر عمل زشتى وا مى ‏دارد(همان).
4. از آثار بد غضب اين است که فرد غضبناك و عصبانى، رفتارهاى نادرستى - مانند فحش دادن و پرخاشگرى كلامى، شماتت، مسخره كردن، فاش كردن اسرار و بدگويى از ديگران - را از خود بروز مى‏ دهد. علاوه بر اين موجب دشمنى دوستان و شماتت دشمنان، انزواى اجتماعى، افسردگى و بيمارى‏هاى جسمانى و روانى مى ‏شود. بنابراين كنترل خشم امرى بايسته و اجتناب‏ناپذير است؛ وگرنه موجب هلاكت انسان و خسارات جبران ناپذيرى مى‏ شود.

عوامل غضب و خشم :
خشم مى‏ تواند عوامل گوناگونى داشته باشد، از جمله :
1. صفات رذيله‏ اى مانند، حسادت، كبر و غرور، حرص، حب جاه و مال و …؛
2. كم‏ حوصلگى و كم‏ ظرفيتى؛
3. ضعف و ناتوانى مزاج؛
4. عدم اعتماد به نفس؛
5. حساسيت‏هاى افراطى؛
6. منفى ‏بافى و سوء ظن به ديگران؛
7. يادگيرى و همانند سازى و تقليد از والدين، همسالان ، همكلاسان و دوستان.

راهكارهاى كنترل خشم :
اما دليل آن - هر چه كه باشد - با راه‏ كارهايى كه ارائه مى‏ شود، مى‏ توان تا حدود زيادى از آن پيشگيرى نمود :
1. هنگامى كه عصبانى مى ‏شويد، در خودتان يك تغيير حالت فيزيكى ايجاد كنيد؛ مثلاً مقدارى قدم بزنيد و سعى كنيد در آن لحظات تصميم نگيريد و اگر آب در دسترس شما است، مقدارى آب خنك ميل كنيد و دست و صورت خود را با آن شست و شو دهيد.
2. اگر امكان دارد، هنگام عصبانيت يا بى ‏حوصلگى و كسالت، يك دوش آب ولرم بگيريد.
3. چند لحظه دراز بكشيد و چشمان خود را ببنديد و همه ماهيچه ‏هاى خود را شل كنيد تا آرامش عضلانى پيدا کنید، و فكر خود را از آنچه موجب عصبانيت شما شده است، منصرف كنيد و به عضلات بدن خود تمركز يابيد.
4. به خودتان تلقين كنيد كه اتفاق خاصى نيفتاده؛ مگر آسمان به زمين آمده است؟ ديگران در چنين مواردى چه مى‏ كنند؟ آيا همه عزا مى ‏گيرند؟ هر كس به كارى مشغول مى ‏شود و به اين گونه موارد اعتنايى نمى ‏كند.
5. هميشه فضاى ذهنى و روانى خود را براى شنيدن و دريافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازيد؛ به اين معنا كه هميشه انتظار داشته باشيد ديگران با شما، به بدترين شكل برخورد كنند؛ اگر كسى مدتى چنين كند، به تدريج صفت حلم در او به وجود مى ‏آيد و علاوه بر اين، حسن خلق نيز براى او حاصل مى‏ شود و خود را براى تحمل آن آماده می کند.
6. اگر گاهى سريع سخن گفتيد و عجولانه تصميم گرفتيد و رفتار نابجا از شما سر زد، به سرعت خود را سرزنش و حتى در لفظ، اظهار پشيمانى كنيد و وعده‏ ها و قول ‏هاى خود را در ذهن خویش، حاضر سازيد.
7. از خود ارزندگى نابجا و شخصيت قائل شدن بيش از اندازه براى خود بپرهيزيد و تنها هنجارها را رعايت كنيد. از اين رو به رفتارهاى متواضعانه - همانند تقدم در سلام، ابراز ارادت به كوچك‏ترها، مصافحه و احوال‏پرسى، تفريح و صحبت با ديگران - اقدام كنيد.
8. ذكر «لا حول و لا قوة الا باللَّه» را زياد بر زبان جارى سازيد و سوره «والعصر» را زياد بخوانيد. تكرار اذكار «استغفراللَّه ربى و اتوب اليه» و «اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم» نيز مفيد است.
امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند به برخى از انبيا وحى كرد : اى فرزند آدم! در وقتى كه غضبناك گرديدى، مرا ياد كن تا من هم تو را در وقت غضبم ياد كنم و تو را هلاك نسازم» (بحار الانوار، ج‏73، ص 276، ح‏29). بنابراين ياد خدا علاوه بر اينكه آتش خشم را خاموش مى ‏كند، موجب آرامش انسان مى ‏شود و در قيامت نيز آثار مثبتى به دنبال دارد.
9. به هنگام احساس عصبانيت، سريع تغيير وضعيت و موقعيت دهيد و از آن محيط دور شويد؛ مثلاً اگر در منزل اين حادثه رخ داد، لباس پوشيده و منزل را ترك كنيد.
10. وقتى كه با امور عصبانيت آفرين مواجه هستيد، براى مدتى (حدود 10 تا 15 دقيقه) راه دريافت‏هاى حسى خود را سد سازيد. براى مثال جلوى گوش های خود را بگيريد و چشمان خود را ببنديد و سر خود را پايين اندازيد تا دريافت‏هاى عصبانيت تحت كنترل شما در آيند و موجب تحريك بيشتر شما نشوند.
11. اگر رفتار و يا صفتى كه در شخصى هست، موجب عصبانيت شما شده، آن را شوخى تلقى كنيد و به شكلى خود را از تيررس او دور در نظر بگيريد؛ يعنى از در نظر گرفتن خويش به عنوان مخاطب رفتارهاى ديگران پرهيز كنيد؛ مثلاً از مشاهده كسى كه فحش مى ‏دهد با خود بگوييد مخاطب او من نيستم و در اين هنگام از صحنه دور شده و راه دريافت‏هاى حسى را سد سازيد تا بيشتر مورد هجوم قرار نگيريد.
12. براى توجيه رفتارهاى خلاف انتظار ديگران، توجيه مناسبى داشته باشيد و آنها را مقصر تلقى نكنيد؛ مثلاً بگوييد : خودم از اين فرد بدتر رفتار مى ‏كنم، او اشتباه گرفته و مقصر نيست. اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.
13. به نظرات و عقايد ديگران احترام بگذاريد و محترمانه با آنها رفتار كنيد.
14. در كارهاى مهم، با مشورت خواستن از ديگران، تصميمات خود را استحكام بخشيد و از اقدامات عجولانه و خام بپرهيزيد.
15. بيشتر با افراد حليم، صبور، غيرعصبى و خوش مشرب معاشرت كنيد و حرف شنوى از افراد تند مزاج نداشته باشید و از دوستی با آن ها بپرهيزيد.
16. هميشه خود و رفتارتان را درست و صحيح تلقى نكنيد و احتمال خطا در كارهاى خود را بدهيد.
17. به عنوان تمرين گاهى با افرادى كه سليقه آنها را نمى‏ پسنديد، برخورد كوتاه مدت داشته باشيد.
18. روايات و آثارى كه در مذمّت غضب رسيده، مطالعه كنيد و احاديثى كه در مدح و ثواب حلم و خود نگاه دارى وارد شده، مورد توجه قرار دهيد. ‏(ر.ك : محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ج 9، باب غضب؛ ج 3، باب حلم ؛ بحارالانوار، ج 71، باب الحلم والعفو و كظم الغيظ)
19. با رعایت موارد بالا در برنامه ای منظم، و نمره دادن به عملكرد خود ، سعى در تقليل موارد تخلف داشته باشيد و همت خود را به افزايش صبر و تحصيل سعه صدر معطوف بداريد.

آثار و فوائد كنترل خشم در روايات :
1- ايمني در قيامت
ـ امـام بـاقـر(ع) : كسى كه خشمى را فرو خورد در حالى كه مى تواند آن را اعمال كند، خداوند در روز قيامت دلش را از ايمنى و ايمان آکنده کند.
2- خشنودي در قيامت
ـ امام صادق (ع) : هر كه خشمى را فرو خورد كه اگر بخواهد مى تواند آن را به كار بندد (و از طرف خود انتقام بگيرد)، خداوند در روز قيامت دلش را از خشنودى خود پر سازد.
3- افزايش ايمان
ـ پيامبر خدا (ص) : هر كه خشمى را فرو خورد، خداوند درون او را از ايمان پر كند.
4- عيب انسان پوشيده مي شود
ـ امام صادق (ع ) : هر كه خشم خود را نگه دارد، خداوند عيب او را بپوشاند.
5- راه رسيدن به خدا
ـ پيامبر خدا (ص) : از محبوب ترين راهها به سوى خداى عزوجل دو جرعه است : جرعه خشمى كه با بردبارى آن را فرو برى و جرعه مصيبتى كه با شكيبايى كردن آن را فرو برى .
6- عاقبت به خيري
ـ امـام عـلـى(ع ) در نـامـه اى بـه حـارث هـمـدانـى مـى فـرمايد : خشم را فرو خور و به هنگام توانايى، گذشت كن و در هنگام عصبانيت، بردبار باش و در وقت چيرگى، ببخشاى تا سرانجامت نيكو باشد.
7- پيروزي بر شيطان
ـ امام علي(ع) : هـر كـه بـر خـشـم خـویش چـيـره شـود، بـر شيطان پيروز شود و هر كه مقهور خشم خويش شود، شيطان بر او پيروز گردد.
8- مصون ماندن از هلاكت
ـ امام علي(ع) : خويشتن دارى به هنگام بروز خشم، از افتادن در ورطه هاى هلاكت مصون مى دارد.
9- نشان انسانيت
ـ امام علي(ع) : بالاترين انسانيت، تسلط داشتن بر خشم است و ميراندن خواهش نفس.
10- نشان قدرت انسان
ـ امام باقر(ع ) : هيچ قدرتى مانند جلوگيرى از خشم، نيست .
ـ پيامبر خدا (ص): پهلوانى، به زمين زدن حريف نيست، بلكه پهلوان كسى است كه در هنگام خشم خويشتن دار باشد.
( اين روايات از ترجمه ميزان الحكمه ج8، ص 251 الي ص 426 گرفته شده)


موضوعات: بصیرت
[یکشنبه 1394-10-13] [ 12:37:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کدام یک جذاب تر است ... ؟ ...

به نظرشما کدام شهید جذابتر است و انسان را بیشتر متحول می کند؟
انتخاب سخته مگه نه ….؟

شهیدی که نشانی قبر خود را داد
شهید حمید (حسین) عربنژاد

شهیدی که قرضهای یک نفر را داد
شهید سید مرتضی دادگر درمزاری

شهیدی که بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت
شهید محمدرضا شفیعی ۱۴ ساله

شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت
شهید محمودرضا ساعتیان

شهیدی که در قبر خندید
شهیدمحمدرضا حقیقی

شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند
شهید عباس صابری

شهیدی که روز تولدش شهید شد
شهید سید مجتبی علمدار

شهیدی که هرهفته مادرش را سر قبر صدا میزد
شهید مستجاب الدعوه سید مهدی غزالی

شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید
شهید علیرضا حقیقت

شهیدی که غرور امریکایی ها را شکست
شهید نادر مهدوی

شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است
شهید هادی ثنایی مقدم ۱۵ ساله

شهیدی که پیکرش هنگام نبش قبر سالم بود
شهید رخشانی از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد

شهیدی که سیدحسن نصرالله سخنرانی خود را با نام او نامگذاری کرد
شهید احمد علی یحیی

شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد
شهید سیداحمد پلارک

شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت
شهید رجبعلی غلامی از افغانستان

شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
شهید علی اکبر دهقان

شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد
شهید بروجعلی شکری

شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین سالم بود
شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز

شهیدی که عاشورا متولد شد واربعین به شهادت رسید
شهید مهدی خندان

شهیدی که با پیشانی بند “یاحسین شهید” ایرانی بودنش محرز شد
از شهدای گمنام هستند

شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود
ایشان غواص بودند دوست نداشت کسی ان تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند

شهیدی که بحرمت مادرش در قبر خندید
شهید حاج اکبر صادقی
شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد ، شهادت ، اسارت و زنده ماندان و در وصیت خود نوشت ای برادر عراقی که مرا به درجه شهادت رساندی اولین کسی را که در ان دنیا شفاعت می کنم تو هستی چرا که مرا به این درجه رساندی
شهید حاج علی محمدی پور فرمانده گردان ۴۱۲ رفسنجان

موضوعات: بصیرت
[دوشنبه 1394-10-07] [ 08:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چگونه غیبت نکنیم ...

بیماری که فقط برای جسم نیست ! خیلی از ما – بدون تعارف- روح و روان بیمار داریم و گرفتار عادت های غلط اخلاقی هستیم. یکی از این عادت های زشت بیماری غیبت کردن است که این روزها در جامعه خیلی فراگیر شده.

 

 

 

 

بیماری که فقط برای جسم نیست ! خیلی از ما – بدون تعارف- روح و روان بیمار داریم و گرفتار عادت های غلط اخلاقی هستیم. یکی از این عادت های زشت بیماری غیبت کردن است که این روزها در جامعه خیلی فراگیر شده. خود شما اگر حساب کنید که در طول همین یکی دو روز گذشته غیبت چند نفره را کرده اید و غیبت چند نفره را شنیده اید. احتمالا گفته های ما را تایید می کنید. اگر واقعا به دنبال راهکاری برای ترک این عادت زشت هستید. حتما نسخه های درمانی بزرگان دین را در این خصوص بخوانید.

 

۱- با محبوب خدا دشمنی نکنیم
امام (ره) در کتاب «چهل حدیث» درباره درمان غیبت نوشته اند: « بدان که علاج این خطیئه عظیمه چون خطیئات دیگر به علم نافع و عمل توان کرد. اما علم پس چنین است که انسان تفکر کند در فایده این عمل و آن را مقایسه کند با نتایج سود و ثمرات زشتی که دارد. سپس آن را در میزان عقل گذاشته و از آن نتیجه گیرد. البته انسان با خود دشمنی ندارد و تمام معاصی از روی جهالت و نادانی و غفلت از خود گناه و نتایج آن از او سر می زند. تنها فایده خیالی آن، این است که انسان به قدر چند دقیقه از روی شهوت نفسانی سخن می گوید.» به فرموده امام (ره) این رذیله اخلاقی آثار سوء فراوانی دارد. از جمله آثار غیبت این است که انسان از چشم مردم می افتد و اطمینان آنان از او سلب می شود. نکته بعد این است که بیان نقص و زشتی برای غیبت کننده هم خوشایند نیست بنابراین اگر کار را از حد بگذراند و آبروی مردم را ببرد، خداوند او را در همین عالم رسوا می کند. انسان باید از رسوایی ای که به دست حق تعالی صورت می گیرد بترسد.»

 


۲- به کرامت درونی خودمان توجه کنیم
آیت الله میر محمد یثربی درباره افکار درمانی غیبت می گوید: «الغیبت جهد العاجز / انسان ناتوان از غیبت می کند.» انسان ناتوانی که موقعیت خود را در خطر می بیند و برای سر و سامان دادن به آن هر کاری می کند. برای تحقیر شخصیت دیگری و فرو نشاندن آتش حسد خم خود به غیبت روی می آورد. این نشان از حقارت درونی و نفسانی اوست. در واقع غیبت کننده در مرداب درونی خود دست و پا می زند و بیشتر در آن فرو می رود. در حالی که اگر بداند وقتی غیبت می کند خودش را پست و حقیر کرده و عزت نفسش را زیر سوال می برد. برای ممانعت از این کار غیبت را کنار می گذارد. راهکار این است که انسان به عواقب دنیوی و اخروی انجام این رذیله اخلاقی فکر کند. در روایات در خصوص عقوبت دنیوی غیبت آمده: «اگر انسان از دیگری غیبت کند و با این کار عیوبش را بر ملا کند، خداوند متعال نیز دنبال عیوب او خواهد بود و آنها را برملا می کند؛ حتی زمانی که در کنج خانه اش باشد.»

 


۳- خودمان را جریمه کنیم
حجت الاسلام علی الماسی به نقل از مرحوم ملا مهدی نراقی در کتاب «جامع السعادت» راه درمان غیبت را این طور بیان می کند: « وقتی فردی پشت سر مسلمانی صبحت می کند مثل این است که گوشت برادر دینی خود را خورده باشد. اگر انسان این موضوع را در نظر بیگرد که موقع غیببت کردن در حال انجام چنین کاری است، مسلما به آن ادامه نخواهد داد. راه حل دیگری که بیشتر برای افراد عادی به کار برده می شود این است که غیبت کننده مجازاتی را برای خودش تعریف کند و با هر بار غیبت، آن را جاری کند؛ البته مجازاتی که در محدوده شرع قرار گیرد و فرضا مبلغی را به عنوان صدقه کنار بگذارد و به دفعات مقدار آن را بالا ببرد. در صورتی که عادت غیبت کردن را ترک کند، تنبیه سخت تری را در نظر بگیرد؛ مثلا روزه مستحبی بگیرد. راه دیگر حلالیت طلبی از فردی است که پشت سرش غیبت کرده ایم البته در صورتی که باعث بروز اختلاف نشویم به هر حال لازمه حلالیت طلبی این است که فرد غرورش را بشکند.»

 


۴- به خاطر غمخواری غیبت نکنیم
شهید ثانی در کتاب رسائل خود می نویسد: « یکی از راه های درمان غیبت این است که غیبت کننده ریشه های غیبت را پیدا کرده و هنگام بروز آن عوامل، خلافش را انجام دهد.» هفت عاملی که به غیبت منجر می شوند عبارتند از خشم و غضب، مجالس بیهوده، حسد، خودشیرینی، تمسخر، برائت از عمل نادرست و از همه مهم تر غمخواری برای دیگران. زمانی که انسان از شخص یا رفتاری دچار خشم می شود شروع به بدگویی می کند و مرتکب غیبت می شود در چنین وضعیتی بهتر است انسان با فرو خوردن خشم خود، از ارتکاب به غیبت پرهیز کند. مجالس بیهوده ای که ذکر خدا در آن نباشد، جولانگاه شیطان خواهد بود.
بنابراین بهتر است انسان از حضور در چنین مجالسی دوری کرده و از صحبت درباره دیگران خودداری کند. وقتی فرد عمل زشت و ناصوابی انجام می دهد، برای پوشاندن رفتار ناشایست خود به صحبت درباره رفتارهای ناصحیح دیگران می پردازد و در حقیقت غیبت دیگران را می کند. برای جلوگیری از این رذیله اخلاقی بهتر است فرد به جای میزان کردن اعمال دیگران، درباره رفتار و کردار خود تأمل کرده و برای بهتر شدن آن تلاش کند.»

 


۵- اختیار زبانت را داشته باش!
راهکار آیت الله بهجت برای درمان اخلاق زشت غیبت کردن، به ویژه برای کسانی که این کار برایشان به صورت یک عادت درآمده این است که قبل از هر چیز بر زبان و صحبت هایشان نظارت دقیق داشته باشند و از دوستانی که آنها را به غیبت تشویق می کنند و همچنین از مجالسی که به نظر می رسد برای غیبت آماده شده اند، پرهیز کنند. راه دیگر ایشان، توجه به این نکته است که غیبت کردن یکی از نشانه های ناتوانی، فقدان شخصیت و عقده خود کم بینی است. فرد با غیبت کردن، پرده از این صفات خود برمی دارد و قبل از اینکه شخصیت اجتماعی دیگری را بشکند، شخصیت خودش را درهم می شکند. و موجبات سلب اعتماد دیگران را فراهم می آورد.
همچنین غیبت کننده باید به این نکته توجه کند که نیروهای انسان محدود است؛ بنابراین اگر نیرویی را که برای ریختن آبروی اشخاص و شکستن موقعیت اجتماعی آنها صرف می کند، در رقابت های صحیح و سازنده به کار بگیرد، در زمان کوتاهی از رقیبان خود پیشی می گیرد بدون اینکه ضربه ای بر افراد وارد کند.
 
۶- به نتیجه غیبت فکر کنیم
طبق نظر آیت الله مکارم شیرازی مهم ترین راه برای درمان غیبت، توجه به پیامدهای سوء مادی، معنوی و فردی و اجتماعی آن است؛ « اگر انسان به این نکته توجه کند که باعث غیبت او را از چشم مردم می اندازد و به عنوان فردی خائن، حق نشناس و ناتوان در جامعه معرفی می شود این رذیله اخلاقی را انجام نمی دهد. غیبت اعتماد و اطمینان را در جامعه متزلزل می کند، حسنات را از بین می برد و بار سیئات دیگران را به دوش غیبت کننده می گذارد مهم تر از همه اینکه عبادت فرد تا چهل روز پذیرفته نمی شود و در دسته کسانی قرار می گیرد: قبل از همه وارد دوزخ می شوند. از طرفی اگر توبه کند و توبه او پذیرفته شود جزو آخرین کسانی است که وارد بهشت می شود. همچنین به این حقیقت توجه داشته باشید که غیبت، حق الناس است چرا که آبروی خلق خدا را می برد و ارزش آبروی هر کس مثل ارزش جان و مال اوست و تا صاحب حق راضی نشود، خدا او را نمی بخشد. همچنین ممکن است مرتکب غیبت شود و نتواند حلالیت طلبی کند. بنابراین بار این گناه برای همیشه بر دوشش خواهد ماند. اگر غیبت کننده، به این مسائل توجه کند، یقیناً از کار خود منصرف می شود.»

 


۷- شبه غیبت هم نکنیم
حجت الاسلام سید کاظم ارفع معتقد است برای اینکه از غیبت نجات پیدا کنیم، باید به مفاسدی که در زندگی فردی و اجتماعی شخص ایجاد می شود، توجه کنیم. این رذیله اخلاقی در آخرت هم گرفتاری هایی ایجاد می کند. کافی است غیبت کننده بداند که پیامبر (ص) فرموده اند کسی که پشت سر مسلمانی غیبت کند، خداوند چهل شبانه روز نماز و روزه اش را قبول نمی کند، مگر آنکه از کسی که غیبتش را کرده حلالیت بطلبد.
پس مراقب زبانمان باشیم و با فکر و مطالعه حرف بزنیم که اگر شبه غیبت هم هست چیزی نگوییم، که طبق فرمایش پیامبر(ص) رستگاری مومن در حفاظت از زبان اوست. نکته دیگر اینکه علت این همه پافشاری قرآن و عترت در مذمت غیبت، به دلیل مفاسد فردی و اجتماعی آن است؛ زیرا غیبت هدف بزرگ شارع مقدس اسلام را که وحدت و الفت بین مسلمین است به هم می زند. شرع مقدس از ما می خواهد مردان و زنان، با ایمان و در صلح و صفا و فکر و روح آزاد با یکدیگر زندگی کنند.

 


۸- ریشه غیبت را پیدا کنیم
آیت الله محمد هادی فقهی از شاگردان علامه طباطبایی در خصوص راه درمان غیبت می گوید: « درمان اصلی هر بیماری جسمی، روحی و اخلاقی تنها با ریشه یابی عوامل و قطع آن امکان پذیر است و از آنجا که عوامل بسیاری در بروز این صفت زشت موثرند باید به سراغ آنها رفت. حسد، کینه توزی، انحصارطلبی، انتقام جویی و خود برتربینی از عواملی است که آدمی را به سمت غیبت می برد و تا زمانی که اینها از وجود انسان ریشه کن نشوند، رذیله غیبت از بین نخواهد رفت. راه حل اصلی برای غلبه بر رذیلت اخلاقی این چنینی، توجه به مسئله تقواست. علامه طباطبایی برای انجام هر چه بهتر مسائل اخلاقی، شاگردانش را به تقوا سفارش می کرد. در قرآن نیز در خصوص مسئله تقوا و صفات متقین آیاتی وجود دارد. در سوره شمس می خوانیم که خداوند متعال بعد از چند بار قسم خوردن، مسلمانان را به تقوا دعوت می کند برای اجتناب از غیبت، راهی جز تقواپیشگی نیست. تقواپیشگی تمام صفات ناشایستی را که در انسان وجود دارد از بین برود.»

 

 منبع : همشهری آیه سال چهارم اردیبهشت 91

 

موضوعات: بصیرت
[شنبه 1394-10-05] [ 09:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نسخه‌ی جدیدی از فتنه در راه است؛ گره خوردن فتنه اکبر و داعش! ...

به گزارش فتن، آیت الله قرهی اظهار کرد: ما در دورانی هستیم که دوران امامت حضرت حجت(عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) است امّا در پرده غیبت است کسی نمی‌تواند بگوید امامت نیست، ثانیاً اتفاقاتی رخ خواهد داد من سربسته بیان کنم: اتّفاقاتی برای همین نظام مقدس و هم جهان تشیع و هم بلاد اسلامی رخ خواهد داد، به خصوص در اواخر سال و اردیبهشت آینده که باید منتظر باشیم. بعضی‌هایش مبارک و میمون است و بعضی گرفتاری دارد که باید مراقب بود؛ مثل فتنه 88 که آیت‌الله مولوی قندهاری فرمودند: فتنه‌ای هست و فتنه اکبری که اگر مراقب نباشیم بعد از آن بوجود می‌آید، و من سربسته بیان کنم تا بعد نکاتش را بیان کنم که بدانید، یکی همین مجلسین است که اگر از دست دادیم، اتفاقاتی خواهد افتاد که من اشاره می کنم در اردیبهشت اگر مجلسین از دست رفت، فتنه و داعش به هم گره می‌خورد
خیلی باید مواظب و مراقب باشیم، یکی از نشانه‌های محبّین اهل بیت(عليهم صلوات المصلّين) و آخرالزمان این است که شیعه باید بصیر باشد، فتنه زیاد است، حضرت هم فرمود: فتنه های زیادی در آخرالزمان بوجود می‌آید، فتن کثیره است عزیز دلم! این فتن کثیره گرفتارمان نکند گاهی طوری می‌شود در فتنه اکبر که کسانی که از خصّیصین هم بودند، شاید پایشان بلغزد!!

بگویند: خب حالا اصل، حفظ نظام است دیگر حالا زید نشد عمرو!! حالا ایشان هم رهبر نباشد چه می‌شود مگر؟ خیلی دقت کنید، من اجمالاً دارم بیان می‌کنم تا تفصیلش را آرام آرام بیان کنم، اتفاقاتی می‌افتد که اتفاقاً اتفاقاتش هم اتفاقات سختی خواهد بود
البته من حالا سربسته دارم می‌گویم و می‌بینم که مثل یک پرده ای که باز می‌شود روی یک میز اگر مراقب نباشیم می‌بینید که چه اتفاقاتی می‌افتد، آنچه که اعاظممان برای ما ترسیم کردند، اتفاق خواهد افتاد، نعوذبالله و نستجیر بالله، مراقب باشید مواظب باشید، هشیار باشید، این بار مجلسین از جنگ مهم تر است، مجلسین از همه چیز مهم تر است، باور کنید اتفاقاتی در راه است، باور کنید که بعضی که مع الاسف بویی از خدایی بردن ندارند، کارهایی می‌کنند
تا دیروز مارا سفیه می‌دانستند و خود را اصلاح طلب امّا امروز…

امروز با قبل فرق دارد، قرآن می‌گوید: وقتی بهشان گفتید که شما بیایید فساد نکنید «واذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون الا انهم هم المفسدون ولکن لا یشعرون» می‌گفتند ما اصلاح طلبیم «الا انّهم هم المفسدون و اذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس قالوا انومن کما امن السفها». البته بگذریم که آن بابا هم خراب کرد و ما هر چه می­کشیم، از اوست، ولی یادتان هست که چه می­گفتند؟ می­گفتند یک مشت گری گوری به فلان کس رأی دادند، طرف دو هفته سه هفته حمّام نرفته، مسخره می­کردند و به سخره می­گرفتند وقتی می­گفتی «و اذا قیل لهم امنو کما امن الناس قالوا انومن کما آمن اسفها الا انّهم هم السفها ولکن لا یعلمون
.

امّا فتنه الان این است: امروز قرآن می­فرماید: « واذا لقوا الذین امنوا قالوا آمنا» این دفعه می­گویند: رهبر معظم انقلاب، حضرت اقا فرمودند. « و اذا خلوا الی شیاطینهم قالو انا معکم انما نحن مستهزئون» امّا وقتی با شیاطینشان خلوت می‌کنند، می­گویند ما با شماییم و اینها را مسخره می‌کنیم. بگذریم که روی منبر نمی­شود یک چیزهایی را گفت: ولی اتفاقا همین هم هست و ضبط هم شده که رهبر معظم را به سخره گرفتند و بعد خندیدند!! و اذا قیل لهم آمنوا قالو امنا و و اذا خلوا الی شیاطینهم قالو انا معکم انما نحن مستهزئون الله یستهزی بهم و یمدهم فی طغیانهم یعمهون» …

ظهور نزدیک است؛ از نشانه‌های منتظرین، حفظ قرآن و توسل به حضرت حجّت(اروحنا فداه) است

یقین بدانید اخرالزمان است، کسی نمی‌تواند وقت تعیین کند اما علایم نشان می­دهد نزدیک است، یقین بدانید که 1400 در 1400 دیگر باید لحظه شماری کرد.

تفسیر قرآن کریم و مجید الهی – حضرت آیت‌اللّه قرهی(مدّ ظلّه العالی) 29/09/94

.

موضوعات: بصیرت
[جمعه 1394-10-04] [ 09:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بلند همتان ...

بغض كرده بود. از بس گفته بودند:
«بچه است؛ زخمي بشود آه و ناله ميكند و عمليات را لو مي دهد.»
شايد هم حق داشتند. نه اروند با كسي شوخي داشت، نه عراقي ها.
اگر عمليات لو ميرفت، غواصها - كه فقط يك چاقو داشتند - قتل عام مي شدند.
فرمانده كه بغضش را ديد و اشتياقش را، موافقت كرد…
…توي گل و لاي كنار اروند، در ساحل فاو دراز كشيده بود.
جفت پاهايش زودتر از خودش رفته بودند.
يا كوسه برده بود يا خمپاره.
دهانش را هم پر از گِل كرده بود كه عمليات را لو ندهد.

موضوعات: بصیرت
 [ 09:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سن عشق ...

 

رزمنده ۱۴ ساله ای را به اسارت گرفته بودند. فرمانده‌ی عراقی وقتی او را دید و متوجه سنش شد، پرسید مگر سن سربازی ۱۸ سال نیست؟ خمینی سن سربازی را پایین آورده؟
رزمنده در جواب عراقی گفت نه، سن سربازی همان ۱۸ سال است، خمینی سن عشق را پایین آورده.

 

خاطره از: سیدناصر حسینی‌پور، جانباز دفاع مقدس و نویسنده کتاب «پایی که جا ماند»

موضوعات: بصیرت
 [ 08:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برنامه سعادت در دنیا و آخرت ...
مي خواهم در دنيا و آخرت سعادتمند شوم شما چه برنامه و چه اعمالي را پيشنهاد مي كنيد؟
قرآن كريم و اولياي معصوم الهي، راه رسيدن به كمال و سعادت انسان را كه همان صراط مستقيم و شاهراه مطمئن بندگي است براي ما بيان كرده اند و نيروي عقل ما و الهامات خوبي و بدي در درون ما نيز ما را در تشخيص راه درست ياري مي كنند.
براي رسيدن به كمال و سعادت، بايد صلاحيت و شايستگي ايجاد كرد و ايمان و عمل صالح مشخص ترين و روشن ترين راهبرد و رهنمود قرآن كريم براي رسيدن به صلاحيت و كمال و سعادت است.
دوري از وسوسه هاي شياطين و عبادت خداوند كه با عمل به احكام الهي و خواسته هاي ربوبي و قدم برداشتن در راه بندگي واقعي حاصل مي شود همان صراط مستقيم الهي است: «الم اعهد اليكم يا بني آدم الا تعبدوا الشيطان انه لكم عدو مبين و ان اعبدوني هذا صراط مستقيم» (يس، آيات 60 و 61). .
بنابراين براي رسيدن به كمال و سعادت حقيقي كه همان نزديك شدن به خداوند و قرب حق مي باشد، راهي مطمئن تر و كوتاه تر و استوارتر از عمل به تكاليف شرعي و پيروي از دستورات الهي و پيامبر(ص) و اهل بيت پاك او(ع) نداريم و اگر راهي بهتر و كوتاه تر و مطمئن تر وجود داشت بدون شك خداوند متعال و اوليائش آن را براي ما بيان مي كردند و ما را از آن محروم نمي كردند. توجه داشته باشيد كه تكاليف الهي و واجبات و محرمات و مستحبات و مكروهات، تنها باري بر دوش ما و اثبات خدايي خداوند نمي باشد، بلكه اگر با دقت در آنها نظر شود، منطبق با فطرت خداجو و كمال طلب ما و راه مستقيم تكامل و رسيدن به سعادت و هدف مي باشند و عمل به سفارش و دستورات معصومين(ع) به عنوان كساني كه خود راه سعادت را پيموده اند و با اين راه و آفات و خطرات و موانع آن آشنايي كامل دارند و در واقع تكاليف الهي را به روشني براي ما تفسير و بيان كرده اند ضامن رسيدن به سعادت انساني و الهي است.
بنابراين مي توان گفت تنها راه سعادت دنيا و آخرت آن است كه :
1- انسان صادقانه و خالصانه فرمانهاى خدا را اطاعت و از نواهى او پرهيز نمايد. مهمترين عامل شكوفايي چشم بصيرت و رسيدن به مقام ولايت اين است كه انسان بنده خدا و گوش به فرمان او باشد. تمامي اولياي الهي نيز از همين راه به قدرت علمي و ارادي رسيده اند و اينكه مي شنويد برخي از ايشان طي الارض داشته اند و يا كارهاي خارق عادت ديگر، سرش در اطاعت خداوند است. خالص كردن دين براي خدا.
2- به آنچه خداوند پيش مى آورد؛ مانند فقر و ثروت، سلامت و بيمارى و … راضى باشد و بكوشد از امتحانات الهى سرافراز برآيد. 3- پيوسته به خدا توكل نموده وسعادت و كمال و خير دو جهان را از او طلب نمايد (ضمن تلاش و جديت).
4- همواره در حال خوف و رجا و انابه باشد.
5- از هواهاى نفسانى دورى گزينيد.
عواملي كه مانع پيمودن راه كمال و نيل به سعادت انسان، فراوان است ولي مهمترين آنها عبارتند از:
1. تعلقات دنيوي: تعلقات مادي از موانع بزرگ سعادت انسان است. علاقه افراطي و خارج از چارچوب به مال و ثروت و جاه و مقام و رياست، انسان را از حركت و هجرت و سلوك به سوي سعادت حقيقي كه همان قرب حق است باز مي دارد. قلبي كه با محسوسات انس گرفته و شيفته و دلباخته آنهاست، چگونه مي تواند به طرف سعادت و به عالم بالا، صعود كند؟ دلي كه جايگاه محبت امور فاني دنيوي است چگونه مي تواند تجليگاه انوار الهي باشد؟ حضرت صادق(ع) مي فرمايد: «حب الدنيا رأس كل خطيئه؛ محبت دنيا ريشه هر گناهي است» (بحارالانوار، ج 73، ص 90). .
2. پيروي از هواي نفس: پيروي از هوا و هوس و تمايلات نفساني و خواهش هاي دل مانع بزرگي در راه وصول به سعادت جاويد است.
تمايلات نفساني همانند دودهاي غليظ، خانه دل را تيره و تار مي سازند و چنين دلي لايق تابش انوار پاك معنوي نمي باشد. هواها و هوس ها دايما قلب را آشفته و مضطرب مي سازند و آن را به اين طرف و آن طرف مي كشانند و فرصت خلوت با خدا و انس با او را به قلب نمي دهند. فردي كه شبانه روز به دنبال برآوردن خواسته هاي دلش مي باشد، چه وقت مي تواند از دنيا هجرت كند و از افق طبيعت و ماده به بارگاه قدس ربوبي پر بكشد؟
3. ضعف اراده: سستي اراده وعدم قدرت بر تصميم گيري از موانع بزرگ راه است كه انسان را از شروع در عمل باز مي دارد ضعف اراده خود از پي نبردن به ارزش مقصد والا و سعادت ابدي انسان سرچشمه مي گيرد. اگر انسان به عظمت مقصد و اهميت سعادت خود پي ببرد، به طور جدي وارد عمل مي شود و يأس و نااميدي و سستي را از خويش دور مي سازد.
4. پرحرفي و سخنان غير ضروري و بي فايده: عادت به پرحرفي و بيان حرف هاي ناسنجيده و بيهوده، انسان را از حركت و نيل به سعادت و مقصد باز مي دارد و مانع توجه و حضور قلب مي شود. زياد حرف زدن و پراكنده گويي، فكر را پريشان مي سازد و قدرت انديشيدن صحيح و تشخيص صواب از ناصواب را از انسان مي گيرد. پرحرفي نشانه كم عقلي است. علي(ع) در حديثي مي فرمايد: «اذا تم العقل نقص الكلام؛ وقتي عقل كامل گردد سخن گفتن كم مي شود» (بحارالانوار، ج 71، ص 290). .
5. پرخوري و شكم پرستي: انسان با شكم انباشته از غذا نمي تواند حال عبادت و دعا داشته باشد و طعم مناجات را بچشد. پرخوري باعث قساوت قلب و تحريك شهوت مي گردد. كم خوري و گرسنگي بهترين كمك براي كنترل نفس و شكستن عادت هاي آن مي باشد. زياده روي در غذا باعث تنبلي و كسالت روح و مريضي بدن و بي رغبتي به عبادت و سخت دل و غفلت از ياد خدا مي گردد و صفاي روح و نورانيت و حال خوش معنوي را از انسان مي گيرد.
براي آگاهي بيشتر ر.ك: - انسان و ايمان، شهيد مطهري - ايمان، شهيد دستغيب - خودسازي (تزكيه و تهذيب نفس)، استاد ابراهيم اميني.
موضوعات: بصیرت
[چهارشنبه 1394-10-02] [ 11:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تاثیر وحدت بر تمدن اسلامی ...

 

 


وحدت میان مذاهب مختلف بویژه وحدت بین شیعه و سنی از جمله مسایل مورد تاكید امام خمینی (ره) بوده است، چراكه این وحدت می تواند بر اعتلای اسلام و در نتیجه اعتلای تمدن بزرگ اسلامی تاثیرگذار باشد.


 

البته باید توجه داشت كه وحدت بین ادیان و مذاهب به معنای پذیرفتن عقاید سایر ادیان یا دست کشیدن از عقاید خود نیست؛ بلکه بدین معناست كه نباید بین ادیان و انشعابات دینی نزاع وجود داشته باشد و ضروری است بر روی اشتراکات اتحاد و اتفاق نظر وجود داشته باشد.

 

شیعه و سنی

 

در برهه ای از تاریخ، اهل تسنن مانند حکومت عثمانی به واسطه قدرتی كه پیدا کرده بودند، علیه شیعه موضع گیری کردند و در برهه ای نیز برخی حکومت های شیعی علیه اهل تسنن موضع گیری کرده اند، اما پس از آنكه در مقاطع مختلف تاریخی نزاع های كوچك و بزرگ میان شیعه و سنی در می گرفت، امام خمینی (ره) صحبت از ضرورت وحدت شیعه و سنی و حتی وحدت جهان اسلام به میان آوردند.

 

در همین راستا، روایات رسیده از بزرگان تشیع و خاصه ائمه اهل البیت علیهم السلام حاکی از سفارش آن حضرات به حفظ وحدت و در عین حال حفظ حدود حقیقی تشیع است. ائمه علیهم السلام سفارش کرده اند که تفرقه ایجاد نشود و حتی به نماز خواندن پشت سر برادران اهل سنت، جهت تقویت شوکت جهان اسلام سفارش و تشویق كرده اند.

 

امام خمینی نیز به عنوان معمار و رهبر انقلاب اسلامی ایران درباره ضرورت وحدت شیعه سنی بیانات زیادی داشته اند که از جمله آنها میتوان به این اشاره کرد که فرمودند: «ما با مسلمین اهل تسنن یكی هستیم واحد هستیم كه مسلمان و برادر هستیم . اگر كسی كلامی بگوید كه باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود بدانید كه یا جاهل هستند یا از كسانی هستند كه می خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. قضیه شیعه و سنی اصلا در كار نیست ما همه با هم برادریم.»

 

مقام معظم رهبری نیز در سخنان مختلفی در همین رابطه، با اشاره به فهم متفاوت شیعه و سنی درباره واقعه غدیرخم تاکید کردند: «با وجود این، شیعه و سنی در اصل وقوع حادثه غدیر و عظمت شخصیت امیرمۆمنان، هم نظرند و آحاد امت اسلامی، حضرت علی ابن ابیطالب رضی الله عنه  را، نقطه عالی و قله دست نیافتنی علم و تقوا و شجاعت می دانند.»

 

در برهه ای از تاریخ، اهل تسنن مانند حکومت عثمانی به واسطه قدرتی كه پیدا کرده بودند، علیه شیعه موضع گیری کردند و در برهه ای نیز برخی حکومت های شیعی علیه اهل تسنن موضع گیری کرده اند، اما پس از آنكه در مقاطع مختلف تاریخی نزاع های كوچك و بزرگ میان شیعه و سنی در می گرفت، امام خمینی (ره) صحبت از ضرورت وحدت شیعه و سنی و حتی وحدت جهان اسلام به میان آوردند

 

حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با تأکید بر لزوم هوشیاری کامل شیعه و سنی در مقابله با توطئه های تفرقه انگیز افزودند: «اعتقاد عمیق به امامت امیرمۆمنان رضی الله عنه  بعد از نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم پایه اصلی عقیده شیعی است و شیعیان، این اعتقاد و دیگر معارف و علوم درخشان خود را حفظ کرده و خواهند کرد اما به هیچ وجه اجازه نمی دهند که این اعتقاد، در جهان اسلام مایه اختلاف و دعوا قرار گیرد.»

 

یکی از دلایلی که موجب شده است بحث وحدت در بین مسلمانان از گذشته تا کنون مورد توجه و تاکید بزرگان باشد و حتی سخن از امت واحده اسلامی به میان بیاید این است که وحدت بین شیعه و سنی می تواند سبب اعتلای اسلام و در نتیجه اعتلای تمدن اسلامی شود.

 

به دلیل همین تاثیرگذاری است که دشمنان همواره سعی کرده اند بحث اختلاف و تفرقه افکنی میان مسلمانان را پیگیری کنند چراکه به خوبی می دانند تشکیل یا تقویت امت واحده اسلامی می تواند برای حکومت های غیردینی و حتی غیراسلامی خطرآفرین باشد.

 

وحدت

 

یکی از نکاتی که همواره درباره اسلام گفته شده این است که اسلام دینی است که با فطرت انسان ها سر و کار دارد و بویژه زمانی که مردمی تحت ظلم، ستم، تبعیض و بی عدالتی هستند، اسلام حرف های زیادی برای گفتن دارد و همین امر سبب می شود که انسان ها در صورت پرورش صحیح اسلامی، آگاه تر شوند و در نتیجه مطالباتی داشته باشند که برآورده کردنش برای برخی دولت ها گران تمام شود.

 

بر همین اساس و به دلیل همین اهمیت فراوان است که می بینیم مبتکر تعیین هفته ای با عنوان هفته وحدت، حضرت امام خمینی (ره) بودند تا توطئه های دشمنان اسلام مبنی بر ایجاد اختلاف میان امت اسلامی و شیعه و سنی را نقش بر آب کنند.

 

امام خمینی(ره) نظرشان این بود که برادران شیعه و سنی با استفاده از مشترکات فراوانی از جمله قرآن، قبله، شهادتین، نماز و سایر احکام اسلامی در مقابل دشمن مشترک به خصوص آمریکا و اسرائیل بایستند.

 

تلفیق آموزه های اسلامی با تفکرات اصلاحی و انقلابی، چیزی بود که در نهضت امام خمینی به وضوح مشاهده شد و این مساله، به خودی خود خطر گسترش اسلام را برای مخالفانش خطرناک تر می کرد، چه رسد به اینکه این تفکر بخواهد گسترش یابد، از مرزهای ایران فراتر رود و دیگر مذاهب اسلامی را تحت تاثیر خود قرار دهد.

 

بر این اساس، امام خمینی برادران اهل سنت را به پرهیز از گرفتار شدن در دام اختلاف و تفرقه توصیه می کردند: «عوامل اجانب كه منافع خود و اربابشان را در خطر می بینند برای تحریك برادران اهل سنت و دامن زدن به برادر كشی، قضیه شیعه و سنی را طرح نموده و می خواهند با شیطنت بین برادران اختلاف ایجاد كنند. در جمهوری اسلامی همه برادران سنی و شیعه در كنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوی هستند. هر كس خلاف این را تبلیغ كرد دشمن اسلام و ایران است و برادران كُرد باید این تبلیغات غیر اسلامی را در نطفه خفه كنند.»

 

یکی از نکاتی که همواره درباره اسلام گفته شده این است که اسلام دینی است که با فطرت انسان ها سر و کار دارد و بویژه زمانی که مردمی تحت ظلم، ستم، تبعیض و بی عدالتی هستند، اسلام حرف های زیادی برای گفتن دارد و همین امر سبب می شود که انسان ها در صورت پرورش صحیح اسلامی، آگاه تر شوند و در نتیجه مطالباتی داشته باشند که برآورده کردنش برای برخی دولت ها گران تمام شود

 

ایشان همچنین تاکید کردند: «من مكرر اعلام كرده ام كه در اسلام نژاد زبان قومیت و ناحیه مطرح نیست . تمام مسلمین چه اهل سنت و چه شیعی برادر و برابر و همه برخوردار از همه مزایا و حقوق مسلمین اسلامی هستند. از جمله جنایتهایی كه بدخواهان به اسلام مرتكب شده اند ایجاد اختلاف بین برادران سنی و شیعی است . من از همه برادران اهل سنت تقاضا دارم كه این شایعات را محكوم و شایعه سازان را به جزای اعمالشان برسانند.»

 

ضرورت وحدت میان مسلمانان، دغدغه امروز و دیروز نیست بلکه مدتهاست این دغدغه مطرح است و همواره این انتظار به همراه امیدهای فراوان وجود داشته است که شاید روزی دولتمردان کشورهای اسلامی بیشتر به این مساله و تاثیر آن در شکل گیری یک تمدن بزرگ اسلامی توجه کنند و این مساله را در رفتار و عملکرد خود نیز نشان دهند.

موضوعات: بصیرت
 [ 11:07:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اونايي که ازدواج کردن حتما بخونن ...

اونايي كه ازدواج كردن حتما بخونن!

اونايي که ازدواج کردن حتما بخونن

 

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

روزی زنی به شوهرش گفت امروز مقاله ای خواندم در یک مجله برای بهبود رابطه زناشویی حاضری امتحانش کنیم؟! مرد گفت: بله حتما.
زن گفت در مقاله نوشته بود: هر کدام ما یک لیست جداگانه از چیزهایی که دوست نداریم طرف مقابل انجام دهد یا تغیراتی که دوست داریم در همسرمان رخ دهد تهیه کنیم و بعد از یک روز فکر کردن و اصلاح آن روز بعد آن را به همسرمان بدهیم.
شوهرش با لبخند پاسخ مثبت داد و کاغذی برداشت و به اتاق نشیمن رفت و زن هم به اتاق خواب رفت و شروع به نوشتن کرد
صبح روز بعد هنگام خوردن صبحانه زن به همسرش گفت حاضری شروع کنیم؟ و سپس گفت من اول شروع کنم؟ شوهرش گفت باشه شما شروع کن.
زن چند ورق کاغذ درآورد که لیست بلندبالایی در آنها نوشته بود و شروع به خواندن کرد:
عزیزم من دوست ندارم شما…و همینطور ادامه داد از کارهای کوچک و بزرگی که همسرش انجام می دهد و او را اذیت می کند.
مرد سکوت کرده بود و همسرش همچنان لیستی از تغییراتی که باید شوهرش در خود ایجاد می کرد را میخواند تا اینکه زن احساس کرد همسرش ناراحت شده است و پرسید: عزیزم دوست داری ادامه بدم؟ مرد گفت: اشکالی نداره عزیزم شما ادامه بده!
بالاخره لیست زن تمام شد و به شوهرش گفت: حالا تو شروع کن.
مرد کاغذی از جیبش درآورد و گفت: دیروز خیلی فکر کردم و از خودم پرسیدم که دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم حتی یک چیز هم به ذهنم نرسید چون تو رو همینجور که هستی قبول کرده ام! سپس کاغذ را که سفید سفید بود به زنش نشان داد و ادامه داد از نظر من تو در نقص هایت کاملا بی نقصی!
زن بغض کرده بود و شوهرش ادامه داد من تو را با تمام نقاط مثبت و منفی که داری قبول کرده ام.
من کل این مجموعه رو دوست دارم و من واقعا عاشقتم. همین
زن کاغذهایی که نوشته بود مچاله کرد و خود را محکم به آغوش همسرش انداخت.
به یاد بیاورید چگونه عاشق همسرتان شدید؟
اگر او را بخاطر اینکه شوخی می کرد و آدم پرحرف و شادی بود دوست داشتید پس چرا حالا دوست دارید او زیپ دهانش را بکشد؟
اگر آدم ساکت و قوی و جدی بود و بخاطر این موضوع عاشقش شدید چرا حالا می خواهید او پرحرف و شوخ طبع باشد؟
اگر بخاطر گذشت و مهربانیش عاشق او شدید پس چگونه اکنون اورا بخاطر دل رحمیش سرزنش می کنید؟
دست از مقایسه بردارید:

قابل توجه متاهلین عزیز…
«««آویزه گوشمان باشد….
هیچ کدام از آنهایی که همسرت را با آنها مقایسه
می کنی ، هنوز با تو زندگی نکرده اند تا نقاط
ضعفشان را هم ببینی ….!!!!
از دور همه در زندگیشان قهرمانند ……
اما نه …!!!!!!
قهرمان واقعی کسی است که با
خوشی و ناخوشی ، عاشقانه در کنارت
زندگی می کند ……
قهرمان زندگیت را عاشقانه باور کن!!

موضوعات: بصیرت
[سه شنبه 1394-10-01] [ 02:32:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  وظیفه شیعیان در زمان غیبت امام زمان (عج) ...

 

به نام خدا

 

 

با توجه به تبلیغات مسموم مفرضین ومخالفان و با عنایت به وظیفه سنگین شیعیان لازم است در زمینه‌ای مختلف فعالیت‌ها باهوشیاری کامل انجام گیرد، یکی از مسائل،وظایف مسلمانان در عصر غیبت امام زمان می‌باشد.

 

چکیده:
تحولات روز افزونی که در زمینه پیشرفت علوم و فنون در قرن اخیر و ورودبه هزاره سوم پدید آمده است باعث تفکرات فلسفی و سیاسی و اجتماعی در بین جوامع شدهاست باورهای دینی مردم را دچار شک و تردید نموده و از نظر شیعیان این مسأله مطرحاست که وظایف ما در زمان غیبت حضرت امام زمان چیست؟ به طور کلی شیعه عصر غیبت ازنظر هویت تاریخی و عقاید احکام فرعی و وحدت کلمه و محاسن اخلاقی و حقیقت طلبی وانجام وظایف شرعی و دینی چه وظایف مهمی را باید به عهده داشته باشد؟ در این مقالهسعی شده است به عمده‌ترین این وظایف اشاره گردد.

 

وظایف شیعیان در عصرغیبت با شیعیان صدر اسلام که کنار پیامبر (ص) و ائمه طاهرین زندگی می‌کردند علاوهبر آنکه تغییر نکرده حساس‌تر و سنگین‌تر هم شده است زیرا به هنگام انجام فرائض ووظایف در آن زمان امام و رهبر در کنار آنها به صورت عینی و ملموس بود و امروز درحجاب غیبت است.وظیفه شیعه در عصر غیبت آن است که بر آنچه از حق و حقیقت به او رسیدهثبات قدم داشته باشد و چنگ بزند به آن حبل متین تا محفوظ بماند این وظایف عصر غیبتدر قرآن کریم و روایات و سنت پیامبر (ص) و ائمه با الفاظ مختلف مشخص شده است که بهاهم آن می‌پردازیم:

 

۱-شناخت امام زمان (عج)
شناخت امام زمان (عج) یکی از اهم وظایف مسلمانان است زیرا وقتی او را بشناسیم و به صفات و خصوصیات آنحضرت آشنا شویم بهتر به وظایف خود به عنوان یک مسلمان می‌پردازیم. این شناخت تا آناندازه اهمیت دارد که بنا به قول حضرت پیامبر (ص) و معصومین هر کس بمیرد و امامزمان خود را نشناسد چون کسی است که زمان جاهلیت مرده باشد «من مات و لم یعرف امامزمانه مات میتاً جاهلیه » (مجلسی / ج ۳ ص ۳۸۲)

 

 

 

 

 

این شناخت باید ما رامصون بدارد از شک و شبهه نسبت به وجود آن بزرگوار و ما را از اقوال و اعمال وتبلیغات گمراه کننده مدعیان دروغین نجات دهد، «برای چنین شناختی باید دو نوع معرفتداشت اول شناخت نسبت به شخص امام زمان (عج) از نظر نام و نشان و زندگی و … و دومشناخت صفات و ویژگیهای آن حضرت (موسوی اصفهانی – ج ۱ ص ۵۱۲)

 

شناختویژگیها و صفات آن حضرت در زمان حاضر اهمیت بسیار زیاد دارد. زیرا وقتی شناخت حاصلشد دیگر امام زمان خود را از یاد نمی‌بریم و هر گاه از او یاد می‌کنیم فقط یک نامدر ذهن ما نقش نمی‌بندد بلکه یک شخصیت کامل باصفات عالیه مجسم می‌گردد که حتی نام والقاب ایشان الگو دهنده به شیعیان خواهد بود.

 

این شناخت بر ساخت زندگیفردی و اجتماعی تأثیر می‌گذارد و به دلها گرمی می‌دهد و به همین علت است که بایددعا کنیم که : «الهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک خللت عن دینی» (کلینی / ج ۵ /۳۳۷)

 

۲- انتظار فرج:
شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین » به سند خوداز عبدالعظیم حسنی روایت می‌کند روزی بر آقایم محمد بن علی بن موسی بن جعفر بنمحمدبن علی بن الحسین بن ابی طالب وارد شدم و می‌خواستم که دربارة قائم از آن حضرتسؤال کنم که آیا همان مهدی است یا غیر او، پس خود آن حضرت آغاز سخن کرد و گفت « یاابا القاسم، ان القائم منا هوالمهدی الذی یجب ان ینتظر فی غیبه و یطاع فی ظهوره هوالثالث من ولدی» (شیخ صدوق / ج ۲/ص ۳۷۷)

 

یعنی ای ابوالقاسم به درستی کهقائم از ماست و اوست مهدی که واجب است در زمان غیبتش انتظار کشیده شود و در ظهورشاطاعت گردد و او سومین (امام) از فرزندان من است.

 

امام خمینی (ره) درصحیفة نور می‌فرمایند : انتظار فرج انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرتاسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور آن انشاء الله تهیه شود.«امام خمینی / ج ۲/ ۱۹۸)

 

برای منتظران موعود آخر الزمان در روایات معصومین چنان مقام ومنزلتی بر شمرده‌اند که انسان تعجب می‌کند منجمله شیخ صدوق از قول امام صادق (ع) نقل کرده است : « المنتظر لامرنا کالمتشحط بدمه فی سبیل الله » (شیخ صدوق / ج ۲ ص ۳۷۸) یعنی منتظر امر (حکومت) ما مثل آن است که در راه خدا در خون خود غلتیده باشد.

 

در همان کتاب به نقل از امام صادق (ع) روایت دیگری به این شرح در فضیلتمنتظران آن حضرت نقل شده است « طوبی لشیعه قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبه والمطیعین له فی ظهوره اولئک اولیاء الله الذین لا خوف علیهم و لا یحزنون » (شیخصدوق / ج ۲ ص ۳۷۵)

 

یعنی خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتشمنتظر ظهور اویند و در هنگام ظهورش فرمانبردار از او آنان اولیای خدا هستند، همانهاکه نه ترسی بر ایشان هست و نه اندوهگین شوند.

 

انتظار فرج امام زمان (عج) تا آن اندازه با ارزش است که مقام شیعه را تا اولیاء الله بالا می‌برد و چنانحالتی به انسان دست می‌دهد که ترس و اضطراب و اندوه در درون او نخواهد بود و به قولحضرت امیرالمؤمنین (ع) بهترین اعمال در نزد خداوند بزرگ انتظار فرج است.

 

مرحوم مجلسی از قول حضرت علی (ع) نقل کرده است : « انتظروا الفرج ولاتیأ سوا من روح الله فان احب الاعمال الی الله عزوجل انتظار الفرج» (مجلسی / ج ۱۸ص ۱۲۶) یعنی منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند نا امید نشوسید به درستی کهخوشایند‌ترین اعمال نزد خداوند عزوجل انتظار فرج است.

 

۳- تهذیب وخودسازی:
وظیفه شیعه منظر صاحب الزمان خود سازی برای اساس معیارهای اصلی است،گوهر وقتی پاک شد قابل فیض می‌شود و انسان وقتی مهذب گردید شایسته خدمت به حضرتامام زمان می‌گردد. خودسازی و تهذیب نفس خود به خود انجام نمی‌گیرد این وظیفه دردوران کودکی و از دامان مادر باید شروع شود و نظامهای تعلیم وتربیت و جامعه بایدمیدانی را فراهم سازند که در بستر آن افراد به سجایای اخلاقی و معیارهای اسلامیآشنا شوند و متخلق به صفات نیکو گردند.

 

در توقیع شریفی از جانب آن حضرتبه شیخ مفید صادر شده است عامل طولانی شدن غیبت ایشان گناهان و اعمال ناشایسته‌ایاست که از شیعیان آن حضرت صادر می‌شود « فما یحسبنا عنهم الا ما یتصل بنا عمانکرهه، و لا نؤئره منهم» (النعمانی / ج ۱۶ ص ۲۰۰)یعنی تنها چیزی که ما را از آنان (شیعیان) پوشیده می‌دارد همان چیزهای نا خوشایند است که از ایشان به ما می‌رسد وخوشایند ما نیست و از آنان انتظار نمی‌رود.

 

۴- پیوند با مقام ولایت:
از حضرت امام محمد باقر (ع) نقل شده که در تفسیر «یا ایها الذین آمنوا اصبروا وصابروا و رابطوا و اتقو الله لعلکم تفلحون» (آل عمران – آیه ۲۰۰) فرمودند : « اصبروا علی اداء الفرائض و صابروا عدولکم و رابطوا امامکم (المنتظر) » (نعمانی ص ۱۹۹) یعنی : بر انجام واجبات صبر کنید و با دشمنانتان پایداری کنید و پیوند خود رابه امام منتظر مستحکم نمایید.

 

پیرو آن حضرت باید دائم به فکر تجدید وادامه عهد و پیمان با آن حضرت باشد ائمه ما سفارش به بیعت و وفای به عهد با امامزمان کرده‌اند پیوند دائمی شیعیان با ولایت حجت خدا دائمی و نا گسستنی است.هنگامیکه هر روز دعا برای فرج امام زمان می‌خوانیم و با او تجدید بیعت می‌کنیم متوجهوظایف خود نسبت به امام زمان می‌شویم هرگز تن به خواری و بی عدالتی و سستی و رکود وگناه نخواهیم داد و از خود بیگانه نخواهیم شد و هویت خود را از دست نمی‌دهیم.

 

۵- الگو قرادادن آن حضرت:
کسی که امام زمان خود را شناخت بایدرفتار وکردار اورا سرمشق خود قرار دهد. کلمات، فرمایشات ایشان را آویزة گوش کند. اهداف و آرمانهای او را بشناسد حتی به معانی و مفاهیم القاب ایشان توجه داشته باشد. اقتدا و تأسی همراه با شناخت ایشان عین اطاعت از فرامین خدا و حضرت رسول الله (ص) است.

 

وقتی آن حضرت را مظهر عدالت گستری می‌دانیم، عدالتخواهی را پیشهمی‌کنیم، هنگامی که می‌فهمیم ایشان زهد پیشه هستند و بی توجه به مادیات،ما نیز آنرا سرمشق قرار می‌دهیم. زمانی که متوجه می‌شویم ایشان از وظیفه شناسی و مسؤولیتپذیری و وفای به عهد خوشحال می‌شوند آن را الگو قرار می‌دهیم.

 

۶- تکریمو احترام:
امام زمان (عج) که رهبری و هدایت ما را به عهده دارد شایسته تکریماست، او را که دوست می‌داریم و به او عشق می‌روزیم برای ما ارزشمند و قابل احتراماست، تنها بزرگواری که با ذکر نام او همه از جا بلند می‌شوند و مستحب است اینبرخاستن امام زمان است. حضرت امام رضا (ع) هنگام ذکر نام مبارک ایشان از جا بلندمی‌شدند و دست بر سر می‌نهادند و می‌فرمودند: خدایا فرجش را نزدیک فرما و قیامش راآسان گردان. (صافی ص ۵۰۶)

 

این برخاستن و تعظیم کردن و تکریک کردن فقطاحترام گذاشتن تنها نیست. بلکه نشانه‌ای از بیسج شیعه است جهت قیام و همراهی و همسوئی ما در احترام گذاشتن به ایشان حرمت نهادن به ارزشهای اخلاقی است حرمت نهادن بهترویج اعتقادات است. تکریم خوبیها و بزرگواریهاست بزرگداشت امام و مولی و ولیشیعیان است.

 

۷-به یاد امام عصر (عج) بودن
حضرت امام زمان (عج) خطاببه شیعیان می‌فرمایند «انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا سنین لذکرکم» (طبرسی / ج ۲ ص ۵۹۸) ما در مراعات حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یادتان را از خاطر نمی‌بریم.

 

وقتی آن حضرت به یاد شیعیان است ما نیز به ایشان که ذخیره هستی و ثمرههمه رسالتها و کمالات و سر چشمه همه خوبیها و خیرات و زیبائیهاست باید یاد کنیم،وظیفه شیعیان است که با ذکر نام او و دعا برای سلامتی و فرج و بیان خصال ونیکوئیهای او هر روز از ایشان یاد کنند هر چه این یاد آوری همراه با آگاهی زیادترباشد شناخت بیشتر خواهد بود.

 

۸-محبت و دوستی:
در قرآن کریم خداوندفرمود: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» (شوری – آیه ۲۳) یعنی: بگواز شما جز مودت و محبت خویشاوندانم اجر و مزدی برای رسالت نمی‌خواهم لذا محبت نسبتبه پیامبر واهل بیت اوواجب است این دوستی سبب ارتباط روحی، روانی و معنوی در راهخداست.

 

محبت نسبت به حضرت امام زمان (عج) سبب اطاعت همراه با عشق وعلاقه به اوست این محبت نسبت به معصومین پایه دین است بلکه به قول امام صادق (ع) برابر با آن است « هل الدین الا الحب » (عیاشی ج۱ / ص ۱۶۷) دوستی اهل بیت سبباستقرار دین خداوند و جهانی شدن آن خواهد بود.

 

۹-اشتیاق به دیدار آنحضرت:
حضرت امام صادق (ع) که خود را از مشتاقان دیدار جمال امام موعود هستند دردعای ندبه با سوز و گداز ار این اشتیاق فرازهای فروانی گفته‌اند « عزیز علی ان اریالخلق و لا تری» یعنی برای من دشوار است که مردم را ببینم و تو دیده نشوی « متیترانا و تراک » کی شود که ما تو را ببینیم و تو ما را ؟ کسی که شوق دیدار آن حضرترا دارد جز به دیدار او نمی‌اندیشد و همیشه به یاد اوست و در رفتار و اعمال خودرضای او را می‌طلبد که رضای خداوند در خشنودی اوست.

 

۱۰-تحقیق و پژوهش:
تحقیق و پژوهش در شناخت ویژگیهای حضرت امام زمان یکی دیگر از وظایف شیعیان استتا متوجه شود آن که مایه رستگاری بشریت و گسترش عدالت و ریشه کن کننده ظالمان وستمگران است کیست ؟باید جستجو کرد که او چه نقشی در حیات ما دارد. ؟آن که خداونداین جایگاه رفیع و این نقش بزرگ را به او عطا فرموده است چه کسی است؟ این جستجو وتحقیق نوعی تکلیف است که شیعه در دوران غیبت وظیفه دارد که بنا به تعهدات خویش درمسیر اهداف ولایت که همان غایت رسالت است تلاش کند. زیرا جستجو برای شناخت حضرتامام زمان (عج) به منظور تحقق همان اهداف است.

 

۱۰-خدمت کردن به امامعصر (عج)
حضرت امام زمان (عج) در جهان حاکمی است عدالت گستر، برقرار کنندهحکومت توحیدی با شایستگیهای ویژه که نظیر آن در جهان مشاهده نشده است. پیامبرانبزرگی چون حضرت عیسی (ع) در رکاب او جهت خدمت کردن خواهند بود. حضرت امام صادق (ع) می‌فرمایند : «لو ادرکته لخدمه ایام حیاتی » (مجلسی / ج ۵۱ ص ۱۴۸) یعنی اگر دوراناو را درک می‌کردم برای همه عمر خدمت او را می‌کردم.

 

وقتی پیامبرانمشتاق خدمت کردن به او هستند وظیفة شیعیان مشخص است که باید کمر بسته در خدمت ایشانباشند. زیرا آنان که در دوران غبیت از جان و دل در خدمت افکار و اندیشه‌های امامزمان هستند قطعاً در زمان ظهور نیز شایستگی حضور در خدمت ایشان را خواهند داشت.

 

۱۱-ادای حقوق:
در دعای ندبه می‌خوانیم: «واعنا علی تأدیه حقوقالیه» ما را در دای حقوق او یاری فرما. حقوقی که آن حضرت دارند حق هدایت وراهنمایی، حق امامت، مواظبت بر اطاعت از ایشان، نرنجانیدن قلب مبارکشان پاسداری ازآرمانهایشان، پرداخت حقوق شرعیه که ادای این حقوق به نفع شیعیان است زیرا رعایت اینحقوق دراستحکام بخشیدن به حفظ دین و ایمان شیعیان تأثیر مثبت خواهد داشت.

 

۱۲-تقوا و خودسازی و ساختن دیگران:
در زمره شیعیان حضرت مهدی (عج)بودن با شعار تحقق پذیر نیست و باید انتظار کشید و در عرصه عمل و تلاش پرهیزکارو متقی بود. این تلاش با پذیرفتن مسئوولیت و بر اساس تقوا و ورع باید باشد نه بهخاطر هوای نفس و مال و ثروت و مقام و جاه. حضرت امام صادق (ع) فرمودند : « من سرهان یکون من اصحاب القائم فلینتظرو لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر » (مجلسی ج ۵۲ / ص ۱۴۰)

 

هر کس می‌خواهد از یاران حضرت قائم باشد بایدانتظار بکشد و در عین انتظار به تقوا و خوش خلقی رفتار نماید.

 

با بیمبالاتی و عدم پرهیز از گناه و خود فراموشی عدم تزکیه نفس و باور نداشتن نمی‌توانخود را یاور همیشه حضرت دانست، شیعه امام زمان (عج) مبادی آداب است، از گناه پرهیزمی‌کند هویت خود را می‌شناسد، خود را سرباز امام زمان می‌داند از جان ایثار می‌کنداز وسوسه‌های شیطانی دوری می‌گزیند. در راه ارزشهای ولایت از مال و توانائیهای خودمایه می‌گذارد و اسیر فریبندگیهای دنیا نمی‌شود.

 

شیعه امام زمان (عج) علاوه بر خود سازی به آگاه سازی دیگران می‌پردازد، دیگران را به تقوا دعوت می‌کنداهل امر به معروف و نهی از منکر است. می‌کوشد تا جامعه رااصلاح کند و دیگران را بهصلاح و تقوا و تزکیه دعوت کند. رفتار او از نظر شوق و تقوا و تزکیه برای دیگرانالگوست. غافلان را هدایت می‌کند، بیچارگان را دستگیر است، گناهکاران را ارشادمی‌کند و خود را مسئول می‌داند.

 

۱۳- پرهیز از شک و تردید:
از حضرتامام صادق نقل شده است : «… فایاکم و اولئک و الاریتاب انفو عن انفسکم الشکوک وقد حذرتم فأحذروا من الله … » (صدر الاسلام همدانی ص ۲۷۹) پس بپرهیزید از شکودودلی و تردید. شکها را از خود برانید و به تحقیق که شما بر حذر داشته شدید پس ازخدا پرهیز کنید….

 

با توجه به سیطره بی اعتقادی و لا مذهبی در جوامعبشریت و وجود و توسعه مکاتب مادی گرایی و فضل فروشی عالمان غیر متعهد و تک بعدی واظهار نظر اشخاص غیر متخصص عوامل متعدد سبب تخریب عقاید مسلمانان شده است و آنهارادچار شک و تردید می‌کند. البته اگر شک مقدمه‌ای برای تحقیق و شناخت بهتر باشد خوباست ولی اگر شک سبب پشت پا زدن به حقایق دینی باشد مخرب است. پس در صورت بروز شکباید مسأله را از علمای فاضل و آگاه و مسئوول سؤال کرد و به تحقیق و مطالعه پرداختتا یقین حاصل شود.

 

نتیجه:
با توجه به تبلیغات مسموم مفرضین ومخالفان و با عنایت به وظیفه سنگین شیعیان لازم است در زمینه‌ای مختلف فعالیت‌ها باهوشیاری کامل انجام گیرد، یکی از مسائل،وظایف مسلمانان در عصر غیبت امام زمان می‌باشد.

 

مهمترین این وظایف در درجه اول شنلخت نسبت به آن حضرت است هرچه شناخت کاملتر گردد شور و اشتیاق و ارادت و محبت شیعه آگاه نسبت به آن حضرتزیادتر می‌شود آنگاه سفارش شده است به انتظار فرج آن حضرت و آمادگی کامل داشتن کهباید به تهذیب نفس پرداخت و پویند خود را با ولایت بیشتر کرد و رفتار و کردار آنامام همام را سر مشق قرار داده دائم به یاد ایشان بود که این به یاد بودن شوق واشتیاق را زیادتر و آتش عشق و محبت به دیدار را شعله ورتر می‌سازد در نتیجه صبر،خدمت کردن را پیشه می‌سازد و حقوق ایشان را ادا می‌کند و از شک و تردید رهامی‌گردد.

 

فهرست منابع:

 

۱-قرآن کریم :ترجمه الهی قمشه‌ای

 

۲- امام خمینی (ـــ) صحیفه نور مجموعه رهنمودهای امام زمان ج ۲۰

 

۳- جعفریمیرزا محمد تقی عیوز (ـــ) مکیال المکارم ج ۲

 

۴- حائری قزوینی سید مهدی (ـــ) سیمای حضرت مهدی در قرآن

 

۵- شیخ عباس قمی ( ۱۳۸۰ ) مفاتیح الجنان

 

۶- شیخ صدوق (ابن بابویه) ابو جعفر علی بن الحسین « کمال الدین، اتمامالنعمه ج ۲

 

۷- شیخ مفید « کلمه الامام المهدی (عج) » / ج ۲

 

۸- صدرالاسلام همدانی « پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی (تکالیف الانام فی غیبه الامام)

 

۹- طبرسی « احتجاج » ج ۶

 

۱۰- عیاشی « تفسیر قرآن ج ۱

 

۱۱- کلینی، محمد بن یعقوب « اصول کافی » ج ۵

 

۱۲- مجلسی ملا محمد باقر « بحارالانوار » ج ۳

 

۱۳- مجلسی ملا محمد باقر « بحار الانوار » ج ۱۸

 

۱۴- مجلسی ملا محمد باقر « بحار الانوار » ج ۵۱

 

۱۵- النعمانی محمد بن ابراهیم « الغیبه » ج ۱۶
برگرفته از سایت :المهدویه

موضوعات: بصیرت
[دوشنبه 1394-09-30] [ 01:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  خود سازی از دیدگاه آیت الله بهجت (رحمه الله علیه) ...

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مهر، بر اساس آیات قرآن و روایات، گام اول خودسازی و سیر و سلوک، ترک محرمات و انجام واجبات است. باید واجبات الهی را به اندازه ­ای که علم دارد، انجام داده و محرمات الهی را نیز به اندازه ای که می داند، ترک کند. این مسئله باعث می شود خداوند علم های جدیدی به ما عطا کند.

مفهوم شناسی خودسازی

در قرآن کریم از مسئله خودسازی با عنوان تزکیه و تزکی یاد شده است و معنای لغوی آن عبارت است از: پاک نمودن خود از ناپاکی ها. در آیات متعددی از قرآن مجید بر اهمیت این پاک­سازی تأکید شده است؛ مثلاً در سورۀ شمس می خوانیم: “به تحقیق کسانی که نفس خود را پاک کردند، به رستگاری رسیدند و کسانی که آن را آلوده و ضایع کردند، ضرر دیدند”؛ همچنین در آیه ۱۹ سوره فاطر و آیات ۱۴ و ۱۵ سوره اعلی، بر این مسئله تأکید شده است.

مراحل آغازین خودسازی و تزکیۀ نفس

نقطه شروع خودسازی و تزکیه نفس برای افراد مختلف، متفاوت است. برای فرد غیر مسلمان، اوّلین راه و نقطه شروع، اسلام آوردن است. به طوری که عده ای از علمای اخلاق، همین مطلب را درجه بندی کرده و گفته اند: اول اسلام، بعد ایمان، در مرحله سوم هجرت و بعد از آن جهاد فی سبیل الله است که در این راه وجود دارد”.

اما نسبت به کسانی که وارد حریم امن اسلام و ایمان شده اند و مورد خطاب آیات قرآنی: “ای مؤمنان به فکر خود باشید” و یا آیه ای که می فرماید:  “ای ایمان آوردندگان ایمان خود را تجدید کنید”. قرار گرفته اند، باید گفت اوّلین مرحله خودسازی، تنبه و بیداری است. به این که باید شروع کرد و خود را از ناپاکی ها جدا کرد. بعد از این تنبه و آگاه شدن، این سؤال پیش می آید که از کجا باید شروع کرد؟ می توان گفت کسی که اوّلین مرحله را گذرانده است؛ با فکر و عقل، به این نتیجه رسیده است که “این عالم جای ماندن نیست و این همه امکانات و بعثت انبیا برای حیوانی زیستن نیست”.

بعد از این مرحله (تفکر و تنبه) نوبت به مرحله «توبه» می رسد؛ یعنی جبران آن چه از دست رفته است. جبران حقوق دیگران که ضایع کرده ایم و جبران حقوق خداوند که بر گردن ما باقی مانده است. البته این توبه به همراه عزم است. توبه از آن چه کرده ایم و عزم به سوی آن چه می خواهیم پیش برویم، به همین جهت، عده ای از علمای اخلاق، منزل دوم را توبه و عده ای عزم گفته اند.مرحله بعدی برای  این امر ترک معصیت و انجام واجبات است.

آیت الله بهجت در جواب سؤالی که پرسیده شده: تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟ می گوید: ترک معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد. پس در این مرحله باید واجبات الاهی را به اندازه ­ای که علم داریم، انجام داده و محرمات الاهی را نیز به اندازه علم­مان ترک کنیم. این مسئله باعث می شود خداوند علم های جدیدی به ما عطا کند و به این وسیله، در سیر و سلوک خود رشد پیدا کنیم. ما هر چه می دانیم عمل می کنیم و خداوند علم به ندانسته ها را به ما عنایت می کند و تا وقتی که ما به وظیفۀ خود عمل کنیم، این چرخه ادامه دارد. پیامبر (صلی الله علیه واله) فرموده اند: هر کس آن چه را می داند انجام دهد، خداوند علم مجهولات را به او می فهماند. این روایت، مطابق با آیه قرآنی است که می­ فرماید: “کسانی که در راه ما تلاش کنند، راه های خود را به آنان نشان داده و هدایت شان می کنیم”. علاوه بر این، باید دانست انسان تا زنده است، هیچ گاه ساکن نیست؛ یا به سوی نور (هدایت) در حرکت است و یا به سوی ظلمت (گمراهی)، و مطلب مهم، رهبری این حرکت به سوی نور است .

لزوم وجود استاد در مسیر تزکیه و خود­سازی

مسلماً وقتی علوم ظاهری و تجربی؛ مانند طبابت جسم نیاز به استاد داشته باشد، طبابت روح که سخت تر و دقیق تر است حتماً به طبیب و استاد احتیاج دارد. اما این، مسیری است که در پیمودن آن بزرگ ترین استاد، انسان را راهنمایی می کند. استاد اوّلیه برای همۀ انسان ها و راهنمای آنان، خداوند است. در قرآن آمده است: “خداوند سرپرست ایمان آورندگان است و آنها را از تاریکی ها به سوی نور می کشاند”. و  یا می فرماید: “کسانی که در راه ما تلاش کنند قطعاً آنها را  به راه­های خود هدایت می کنیم”.  پس با استعانت و توکل بر او می توان در این راه گام نهاد و اگر در این مسیر، خداوند شخصی وارسته، صالح و متقی را در مسیر انسان قرار داد، از او استفاده می کند، اما اگر چنین نعمتی نبود، این راه تعطیل نمی شود، بلکه با عمل به آن چه می دانیم خداوند علم به مجهولات را به ما عنایت می کند.

در سؤالی از محضر آیت الله بهجت پرسیده شد: آیا این مسیر نیاز به استاد دارد؟ در جواب فرمودند: “استاد تو علم تو است، به آن چه می دانی عمل کن، آن چه را نمی دانی کفایت می شود”. پس استاد اوّلیه خداوند است و به همین جهت پیامبرانش را برای هدایت خلق فرستاده است و پس از آنها ائمۀ اطهار (علیهم السلام) و بعد از آنها انسان های وارسته، متقی و راه پیموده، سمت استادی خواهند داشت. انسان در نبود استاد خاص می تواند با استعانت از خداوند متعال و روح پیامبر اعظم (صلی الله علیه واله) و ائمۀ اطهار (علیهم السلام) راه را شروع نموده و ادامه دهد و علم خود را مانند معلمی بداند که او را به نیکی ها راهنمایی کرده و از معاصی باز می دارد و همین ترک معصیت و انجام واجبات، موجب رشد در این مسیر خواهد شد.

بهترین راه قرار گرفتن در زمره یاران امام عصر(عجل الله تعالی فرجه)

برای این کار باید دید که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) که خود یکی از امامان و پیشوایان دینی ما است چه اعمالی انجام می دهد و زمانی که ظهور کند چه برنامه هایی را اجرا می کند. همان گونه که می دانیم در دین اسلام بهترین چیز برای رشد و تعالی و رسیدن به خدا، ایمان و عمل صالح است، لذا برای اینکه بتوانیم یار و یاور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) شویم همان اجرای دستورات دینی؛ یعنی انجام واجبات و ترک محرمات بهترین کار و آغاز راه برای خود سازی و تهذیب نفس است.

موضوعات: بصیرت
[شنبه 1394-09-28] [ 10:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آسیب شناسی فضای مجازی (اعتیاد به اینترنب و روش های درمان آن) ...
جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۷ ب.ظ

 

 

آسیب شناسی فضای مجاز/ قسمت اول (اعتیاد به اینترنت و روش های درمان آن)
دو مورد از آسیب های فضای مجازی که مخصوصا جوانان را تحت تاثیر قرار می دهد شامل اعتیاد به اینترنت و هرزه نگاری اینترنتی می باشد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا،به نقل از آل نور،دو مورد از آسیب های فضای مجازی که مخصوصا جوانان را تحت تاثیر قرار می دهد شامل اعتیاد به اینترنت و هرزه نگاری اینترنتی می باشد.

اعتیاد به اینترنت

 

اکثر مردم با شنیدن کلمه اعتیاد، به سراغ اعتیاد به مواد مخدر می روند مثل اعتیاد به تریاک، هرویین، حشیش وسایر اعتیادها را در نظر نمی گیرند.با این حال متخصصان دامنه ی مواد اعتیاد آور را بسیار گسترده می دانند.با پیشرفت علوم و تکنولوژی اعتیادهای جدیدی هم در رابطه با آنها شناخته شده اند مثل اعتیاد به خرید یا اعتیاد به اینترنت. روانشناسان ترجیح می دهند به جای کلمه ی اعتیاد از اصطلاح وابستگی استفاده کنند.این اصطلاح در مورد اینترنت شاید رساتر باشد ولی در این مقاله از همان اصطلاح مرسوم اعتیاد استفاده می کنیم. با رشد و اهمیت کامپیوتر و اینترنت در زندگی روزمره مردم هر روز بیشتر و بیشتر به اینترنت دسترسی پیدا می کنند.این شبکه جهانی آگاهی بخش، مهیج، سرگرم کننده و بسیار جذاب است.افراد از طریق اینترنت فعالیت های بسیار متنوعی را می توانند انجام دهند.اینترنت در کنار فواید بسیار فراوانی که دارد،مضراتی هم می تواند داشته باشد. که یکی از این مضرات اعتیاد به اینترنت می باشد.اختلال اعتیاد به اینترنت، یک اختلال روانشناختی است که با تاب و تحمل فرد و گوشه گیری او در ارتباط است(فریس،2001)و اختلالات عاطفی و قطع روابط اجتماعی ره آورد اعتیاد به اینترنت است.

 

 

عقاید مختلف و گاه متضادی در مورد اعتیاد به اینترنت ابراز می شود.برخی معتقدند به خاطر این که اینترنت می تواند زندگی عادی فرد را مختل سازد اعتیاد زا است.در مقابل برخی دیگر منکر وجود اختلالی به نام اعتیاد به اینترنت هستند.این گروه استدلال می کنند که آن لذت و خوشی که افراد از کوکایین و دیگر مواد مخدر به دست می آورند، قابل مقایسه با لذتی که افراد از اینترنت به دست می آورند نیست.با این وجود، خواه یک اختلال جدی و وخیم وجود داشته باشد یا خیر، اعتیاد به اینترنت زندگی بسیاری از مردم را مختل کرده است.افراد معتاد به اینترنت همانند سایر معتادان همه ی فکر و ذکرشان را معطوف به اینترنت کرده اند و از کارهای روزمره ی خودشان غافل شده اند و همین اختلال در زندگی کافی است که به این پدیده بیشتر توجه کنیم و به فکر راه و چاره باشیم.

 

 

همانطور که گفته شد اعتیاد به اینترنت گستره ی وسیعی را شامل می شود .در میان این گستره ی وسیع نمونه های متفاوت و متمایزی پیدا می شوند.نوجوانی که با شور و اشتیاق زیاد از مدرسه به خانه بر می گردد تا به سراغ بازی های کامپیوتری و اینترنتی برود، یا زن میان سالی که ماهانه مقادیر زیادی از در آمدش را صرف چت کردن می نماید و یا برعکس تاجری که به دنبال برنامه های مالی اش به طور مستمر ان لاین است و نمی تواند خودش را از آن فارغ سازد، همگی نمونه های متفاوتی از اعتیاد به اینترنت می باشند.همچنین نوع فعالیت هایی که افراد معتاد به اینترنت انجام می دهند ممکن است متفاوت باشد مثل بازی های کامپیوتری، چت کردن، وبگردی و حالت وسواسی بررسی ایمیل.

 

 

افراد زیادی هستند که وقت زیادی را به اینترنت اختصاص می دهند ولی لزوما همه ی آنها معتاد به اینترنت نیستند .عامل زمان فقط یکی از شاخص های اعتیاد به اینترنت می باشد.شخص معتاد به اینترنت اغلب مشکلات روانشناختی مختلفی را نیز دارا است.این مشکلات ممکن است که در زمینه ی ارتباط با همسر، اععضای خانواده، رییس و همکاران باشد.ویا همراه با مشکلات کاری، دانشگاهی،یا اضطراب جدایی باشد.استفاده از اینترنت به شخص کمک می کند از مشکلات اجتناب کرده و سپری بین ناخودآگاه ذهن و افکار و احساسات منفی که پایه و اساس مشکل می باشند ایجاد نماید.بنابراین جای تعجب نیست که اغلب اوقات اینترنت برای این افراد به عنوان یک وسیله ی فرار از مشکلات باشد.البته واضح است که درگیری زیاد فرد با اینترنت نه تنها مشکلات وی را حل نکرده بلکه گاهی اوقات اوضاع بدتر هم می شود.ولی این باطن قضیه است و در ظاهر فرد آرامش موقت و لذت بخشی را تجربه می کند. این حالت بیشتر شبیه به تاثیر داروهای مخدر و الکل می باشد که فرد با خود تجویزی این مواد، آرامش ظاهری را تجربه می نماید.اگر اینترنت اولین و تنهاترین مکانیسم کنار آمدن با این احساسات منفی باشد، به احتمال زیاد فرد شدیدا به اینترنت اعتیاد پیدا می کند.با این توصیف مکانیسم اعتیاد به اینترنت تفاوت اندکی با اختلالات اعتیادی-وسواسی مثل قمار بازی،الکلیسم، وابستگی دارویی و…خواهد داشت.

 

 

نشانه های اعتیاد به اینترنت

 

اعتیاد به اینترنت مثل سایراعتیادها، نشانه های خاص خودش را دارد.متخصصین هم با توجه به همین نشانه ها آزمونهای تشخیص اعتیاد را تهیه می کنند.فرینگ(1999)هشت نشانه ی اساسی را برای اعتیاد به اینترنت به شرح زیر بر می شمرد:

 

1-فقدان کنترل-شخص دارای اعتیاد به اینترنت بر روی میزان وقتی که به اینترنت اختصاص می دهد کنترلی ندارد. یعنی قادر نیست که استفاده ی خود را از اینترنت متوقف یا محدود سازد.چنین شخصی همیشه به خود یا دیگران قول می دهد که استفاده از اینترنت را متوقف ساخته یا کاهش می دهد ولی در عمل قادر به این کار نیست و همیشه قولش را زیر پا می گذارد.

 

2-دروغ گفتن-فرد معتاد به اینترنت با دیگران صادق نیست.و همیشه راجع به زمانی که به اینترنت اختصاص می دهد یا نوع فعالیت هایش در اینترنت به اطرافیان دروغ می گوید.

 

3-پیامدهای منفی-فرد معتاد به اینترنت به خاطر این که زمان زیادی را به اینترنت اختصاص می دهد پیامدهایی منفی هم برای خودش و هم برای نزدیکان و خانواده اش به ارمغان خواهد آورد.

 

4-رفتار نادرست-شخص معتاد که از طریق اینترنت با دیگران ارتباط برقرار می کند .معمولا این کار را به صورت بی نام و یا با یک نام مستعار انجام می دهد.در این گونه ارتباطات فرد هیچ گونه ملاحظه ای که افراد در ارتباطات واقعی با یکدیگر رعایت می کنند،رعایت نکرده و این عامل باعث می شود اخلاق و ارزش هایش به مخاطره بیفتد.

 

5-کامپیوتر به عنوان اولین اولویت زندگی-فرد معتاد به اینترنت برای کامپیوتر در زندگی روزانه اش ارزش فوق العاده ای قائل می شود.هر چند که اطرافیانش نسبت به استفاده از کامپیوتر نظری مخالف با نظر وی داشته باشند. شخص وجود مشکل را انکار کرده و اعمال خود را همواره توجیه می نماید.

 

6-افسردگی و ناامیدی-هروقت چیزی باعث محرومیت فرد از اینترنت شود و یا دسترسی او را به اینترنت محدود سازد،احساس افسردگی یا اضطراب و ناامیدی به فرد دست می دهد.

 

7-شیفتگی-هنگامی که فرد از کامپیوتر استفاده نمی کند، تمایل و شیفتگی زیادی به کامپیوتر یا فعالیت های وابسته به کامپیوتر از خود نشان می دهد.فرد معتاد به اینترنت موقعی که مشغول انجام کارهای دیگری مثل شام خوردن، کار روی یک پروژه و …است، دائما به کامپیوتر، اینترنت و سایر فعالیت های وابسته به آن فکر می کند.

 

8-بالا رفتن مخارج-افرادمعتاد به اینترنت در زندگی با مشکلات مالی زیادی روبرو می شوند که همه ی این مشکلات ناشی از هزینه های صرف خرید سخت افزارهای کامپیوتری، سرویس های اینترنت، تلفن ویا هر هزینه ی دیگری که مرتبط با کامپیوتر باشد،بر وی تحمیل می گردد.

 

پیامدهای اعتیاد به اینترنت

 

عموما کاربران اعتیاد به اینترنت 40 تا 50 ساعت در هفته را به اینترنت اختصاص می دهند.برای تطبیق دادن زندگی با این استفاده ی مفرط ، الگوهای خواب این افراد به هم می خورد.چون اکثر شبها بیدار می مانند وصبح هم برای رفتن به مدرسه یاسرکار خود به کمبود خواب دچار می شوند واین بی خوابی بر عملکردهای شغلی یا تحصیلی آنان صدمه وارد می کند.

 

کسانی که دچار اعتیاد اینترنتی شدید هستند معمولا از کافئین استفاده می کنند تا بر خواب خود غلبه نمایند.وقتی به این صورت خواب از بین می رود، خستگی جسمانی ظاهر می گردد و بر عملکرد تحصیلی یا شغلی فرد تاثیر منفی می گذارد.سیستم ایمنی بدن فرد هم آسیب دیده و وی را در برابر امراض آسیب پذیر می سازدبه علاوه نشستن های طولانی فرد پشت کامپیوتر، منجر به کاهش حرکات ورزشی مناسب شده و خطر پذیری فرد را در برابر امراض مچی و ضرب دیدگی پشت یا خستگی چشم را افزایش می دهد.علاوه بر عوامل خطرزای جسمانی که به آنها اشاره شد، استفاده زیاد از اینترنت به روابط خانوادگی، تحصیلی وشغلی فرد آسیب می رساند که در اینجا به طور مبسوط تری مورد بررسی قرار می گیرد.

 

مسائل خانوادگی

 

در موارد متعددی استفاده ی زیاد از اینترنت باعث از هم گسیختگی ازدواج، روابط زناشویی وروابط والدین –فرزندی گردیده است.افراد معتاد به اینترنت وقت کمتری از زندگی شان را به مردم اختصاص می دهند و در عوض بیشتر اوقاتشان را در انزوا صرف کامپیوتر می کنند.روابط زناشویی فرد معتاد به اینترنت بسیار تحت تاثیر قرار می گیرد و با مسوولیت ها و وظایف اودر خانه تداخل می کند.این افراد از اینترنت به عنوان بهانه ای برای طفره رقتن از ضروریات زندگی خانوادگی استفاده می کنند و از روی اکراه وظایف شخصی و وظایف خانوادگی خویش را انجام می دهند.افراد معتاد به اینترنت مثل الکلی ها سعی می کنند که اعتیادشان را مخفی کنند و درباره جلسات طولانی که به اینترنت اختصاص می دهند دروغ می گویند.ویا هزینه هایی را که صرف اینترنت کرده اند را از دیگران مخفی می کنند.این چنین ویژگی های شخصیتی ورفتاری علاوه براین که هزینه های سنگینی را بر خانواده وفرد تحمیل می کندباعث بروز بی اعتمادی در خانواده می شود وبه کیفیت روابط خانوادگی نیز لطمه می زند(فرینگ، 1999).

 

مسائل تحصیلی

 

استفاده از اینترنت در محیطهای دانشگاهی تمامی کشورها در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته است.طوری که دانشگاه همیشه در صف اول استفاده از اینترنت قرار دارد.قبلا تمرکز اصلی بر روی تحقیقات استادان و ارتباطات بود.با ورود سخت افزارها و نرم افزارهایی با کیفیت بالا و قیمت پایین و رشد محیط گرافیکی، استفاده از اینترنت در بین دانشجویان افزایش زیادی داشته است.اینترنت نقش بسیار گسترده ای در تولید علم و توزیع آن داشته است.به عبارت دیگر رابطه ی علم و تکنولوژی با اینترنت یک رابطه دو سویه و تعاملی می باشد.یعنی هردو بر پیشرفت یکدیگر تاثیر می گذارند.نقش مثبت اینترنت در زمینه های علمی و دانشگاهی بر هیچ کس پوشیده نیست ولی در این قسمت نقش اعتیاد به اینترنت و تاثیر آن برروی مسائل تحصیلی و دانشگاهی مد نظر می باشد.دانش آموزان یا دانشجویان و یا حتی معلمان و استادانی که دچار اعتیاد به اینترنت می شوند، دیگر از اینترنت به عنوان وسیله ای برای بالا بردن سطح علمی و پژوهشی خویش استفاده ای نمی کنند بلکه اینترنت برای آنان به عنوان یک هدف و یک منبع کسب لذت در می آید.بدیهی است که وقتی چنین حالتی پیش آید، این افراد نه علاقه و نه امکان استفاده از اینترنت را برای مقاصد علمی خواهند داشت.

 

 

درمان اعتیاد به اینترنت

 

 

اعتیاد به کامپیوتر و اینترنت ، تفاوت زیادی با انواع دیگر اعتیاد مثل اعتیاد به مواد مخدر ، سیگار و قمار بازی ندارد. همه اعتیادها دارای عناصر اساسی معین و معمولی هستند. در این قسمت قبل از اینکه روش‌های درمان اعتیاد اینترنتی ذکر شود ، ‌بعضی از عناصر معمول که در همه اعتیادها به چشم می‌خورد توضیح داده می‌شوند ، زیرا اعتقاد بر این است که شناخت این عناصر اساسی و پایه و تشخیص آنها در موقعیت شخصی فرد ، به وی در درمان اعتیاد کمک خواهد کرد. مورتن سی ارمان1 ( 1996 ) این عناصر اساسی و پایه را که در همه اعتیادها مشترک هستند به این صورت دسته‌بندی کرده و توضیح داده است :

1-انکار :

 

همه افرادی که به چیزی معتاد می‌شوند درجاتی از انکار را دارا هستند . هیچ اعتیادی بدون انکار تثبیت نمی‌شود انکار می‌تواند شکل‌های مختلفی داشته باشد. در یک حالت ملایمتر شخص ممکن است معتقد باشد که :‌« من می‌توانم این مشکل را کنار بگذارم و هر موقع که تصمیم گرفتم ، این کار را خواهم کرد.» در این حالت فرد واقعیت وجود مشکل را می‌پذیرد ولی این احساس وجود مشکل در پایین‌ترین حدخود است. شخص با این گفته به خود اطمینان می‌دهد که قدرت و توانایی آن را دارد که بتواند این مشکل را کنار بگذارد. در حالت دیگر ، انکار اغلب به صورت « کدام مشکل ؟ من که مشکلی ندارم.» اتفاق می‌افتد.

 

انکار بعضی اوقات به اندازه ای قوی است که کل زندگی شخص رو به زوال می‌رود و شخص همچنان اظهار می‌کند که همه چیز کاملاً خوب است و هیچ مشکلی وجود ندارد . فرد ممکن است شغلش را از دست بدهد ، روابط زناشویی‌اش از هم گسیخته شود ،سلامتی‌اش تحت تأثیر قرار بگیرد و همه این چیزها قبل از اینکه فرد مشکل را تشخیص بدهد اتفاق بیفتد .

 

2-قصور و کوتاهی در درخواست کمک

 

دومین عنصری که بیشتر معتادان را تحت تأثیر قرار می‌دهد این است که آنها زیاد تمایلی به کمک گرفتن از دیگران ندارند. تصور اکثر معتادان این است که : « من خودم می‌توانم بر این مشکل غلبه کنم.» معتادان اغلب افرادی مغرور هستند ، زیرا نه تنها از تقاضای کمک طفره می‌روند ، ‌بلکه هنگامی هم که دیگران می‌خواهند به آن‌ها کمک کنند ، به راحتی نمی‌پذیرند . اشتباه دیگر اکثر معتادان این است که هنگامی هم که تصمیم می‌گیرند از کسی کمک بگیرند ، معمو لاً سراغ افرادی می‌روند که اطلاعات زیادی ندارند. این افراد ممکن است اعضای خانواده یا دوستان فرد باشند که اغلب به تنهایی نمی‌توانند زیاد ثمری داشته باشند . بهترین کاری که این افراد باید انجام دهند این است که به متخصصین حرفه‌ای مراجعه نمایند که می‌دانند چگونه افراد معتاد را درمان کنند . به هر حال این افراد نیز زیاد نیستند و اگر کسی مدعی است که توانایی درمان اعتیاد را دارد ، باید به نتایج کارش نگاه کرد و مدت طولانی به آن فرد متکی نبود و چنانچه با این فرد پیشرفتی را در خود مشاهده نکرد ، باید در جستجوی فرد دیگری بود، تا سرانجام آن شخص مناسب را پیدا کرد.

 

3- نداشتن لذایذ و خوشی‌های دیگر

 

چیزی که در مورد اکثر معتادان یا همه آنها صدق می‌کند این است که آنها یا تنها یک لذت و خوشی واحد در زندگی شخصی دارند و یا اینکه یک منبع خوشی در آ نها قوی‌تر است. افراد غالباً به این خاطر معتاد می‌شوند که زندگی‌شان ارضا کننده نیست . به نظر می‌رسد که در زندگی این افراد کمتر لذت و خوشی به چشم می‌خورد . آنها مجبورند که چنین تجاربی را از راه‌های دیگری ایجاد نمایند ، خواه چنین میلی آنان را به طرف قمار بازی ، مواد مخدر و …. بکشد ، یا آنهارا درگیر اینترنت و سرگرمی‌های موجود درآن بکند. این عامل برای افرادی که می‌خواهند اعتیادشان را ترک کنند ، فوق‌العاده مهم است . اگر فردی سعی کند که منبع عمده لذت را در زندگی‌اش از بین ببرد، بدون اینکه قادر به یافتن منابعی دیگر برای کسب لذت جایگزین شود ، بعید است که بتواند اعتیاد را به مدت طولانی کنار بگذارد. هر کسی که قصد ترک اعتیاد را دارد ، در آغاز باید منابع کسب لذت مناسبی را در نظر بگیرد تا کم کم آنها را جایگزین رفتارهای اعتیادآور خویش سازد.

 

4-کمبود مهارتهای اساسی رویارویی و اداره زندگی

 

به اعتیاد هرگز نباید همچون رفتاری نگریسته شود که ذاتاً مشکل‌زاست و یا اینکه مشکلات در ذات آن است. اعتیادها نشانه‌ای از کمبودها و مشکلا ت زیر بنایی هستند. به همین خاطر است که بیشتر درمان‌های اعتیاد ناموفق هستند. برای درمان اعتیاد ، باید به اعتیاد فراتر از خود اعتیاد نگاه کرد و کمبودهای اساسی در مهارتهای رویارویی با چالش‌ها و اداره زندگی را که از علل اصلی اعتیاد محسوب می شوند ، مورد بررسی قرارداد . برای مثال ، افرادی که به الکل و مواد مخدر معتاد می‌شوند معمولاً‌ کمبودهایی اساسی در مدیریت زندگی ، مدیریت استرس و مهارتهای بین فردی دارا هستند. این افراد معمولاً در سنین کودکی و نوجوانی ناکامی و رنج زیادی را تجربه می‌کنند و ارتباط مؤ ثـر بـــا دیگران را نمی‌آموزند . آنها همواره به دنبال یک عامل بیرونی هستند که بتواند آنها را تسکین دهد. این عامل بیرونی ممکن است الکل ، هروئین ، اینترنت و … باشد. این الگوی رفتاری مدتها تکرار می‌شود و باعث ایجاد وابستگی جسمی یا روانی یا هر‌دو می‌گردد که در این صورت ترک اعتیاد هم بسیار مشکل می‌شود.

 

 

در مورد سیگار هم این موارد کاملاً صدق می‌کند ، زیرا بسیاری از افراد خیال می‌کنند که سیگار کشیدن به آنها کمک می‌کند تا با استرس کنار بیایند و تسکین یابند . بنابراین اگر کسی سعی کند که اعتیاد به اینترنت را در خود ریشه‌یابی کند باید از خود سئوال هایی نظیر سئوال‌های زیر بپرسد :

 

· کمبود کدام مهارت‌های اداره استرس و یا مهارت‌های زندگی باعث اعتیاد من گردیده است ؟

· من چه مشکلی در زندگی دارم که اعتیاد کمک می‌کند از آن دوری کنم ؟

· از رفتارهای اعتیاد آور چه فواید یا مزایایی نصیب من شده است ؟

 

 

5-وسوسه شدن :

 

هنگامی که فردی تصمیم به ترک اعتیاد می گیرد ، با موانعی مواجه خواهد شد که باید از قبل آنها را در نظر بگیرد. یکی از این موانع مقابله با وسوسه‌های بعدی است. وقتی فرد تصمیم می‌گیرد از چیزی که به او لذت زیادی می‌دهد جدا شود ، حتماً وسوسه خواهد شد که دوباره به طرف آن برگردد . برخی اوقات وسوسه ممکن است خیلی قوی باشد ، ولی به هر صورت فرد باید در برابر آن مقاومت کند . وسوسه در حقیقت بیش از یک میل درونی قوی نیست و اغلب با افکاری که فوران می‌کنند همراه است. وسوسه فرد را وادار می‌کند که بر گشته و این هوس‌های شدید درونی را ارضا کند.به هر حال اراده شما باید همیشه خیلی قوی‌تر از افکار درونی ، احساسات یا دیگر حالت‌هایتان باشد. شما دارای قدرت اراده و انتخاب هستید بنابراین می‌توانید یکی از آنها را انتخاب کرده و بقیه را نادیده بگیرید. افکار و احساسات شما در برابر اراده شما از قدرت خیلی کمی برخوردارند. هر چند بیشتر مردم به غلط تصور می‌کنند که افکار و احساساتشان قدرت بیشتری از اراده آنها دارند .

 

6-کوتاهی در انجام دادن آنچه که باید انجام شود.

 

بدیهی است که اگر مردم آنچه را لازم بود انجام می‌دادند، همه اعتیادها قابل درمان بودند . دلیل اینکه بیشتر اعتیادها بصورت علاج ناپذیر درآمده‌اند ، این است که مردم ازانواع اعمالی که اغلب لازم است انجام شوند طفره می‌روند .منظور از این اعمال چیست؟ این اعمال می‌توانند بی شمار، گوناگون و برای هر فردانواع ویژه‌ای داشته باشند. به عنوان مثال برای درمان اعتیاد اینترنتی ، موارد زیر را می‌توان در نظر گرفت که افراد انجام دهند.

 

· برای اوقاتی که به اینترنت اختصاص می‌دهید ، یک برنامه کامل با محدودیت زمانی داشته باشید.

· وادارکردن خود به دور ماندن از اینترنت برای روزهای متوالی.

· قرار دادن پیامدهای معنادار ( نه مضر )‌ برای مواقعی که از گفته خودتان پیروی نمی‌کنید.

· به جای گذراندن وقت در اینترنت ، خودتان را وادار به انجام کارهای دیگری نمایید.

· آموختن اینکه چگونه از منابع سالم لذت در زندگی استفاده کنید و این منابع را جایگزین اینترنت نمایید و حتی نسبت به اینترنت لذت بیشتری را نیز کسب کنید.

· تا موقعی که در کاهش وابستگی خود موفق نشده‌اید از دیگران کمک بگیرید.

· از قرار گرفتن در محیط‌هایی که ممکن است ، باعث بازگشت رفتارهای اعتیادآور شوند احتراز کنید.

 

هر چند این اعمال ، تنها اعمال لازم برای ترک اعتیاد اینترنتی نیستند ولی برای اکثر افراد مفید هستند . ممکن است موارد مذکور شدید یا ظالمانه به نظر برسند ولی برای درمان اعتیاد مؤثر هستند.اگر شما در گذشته مواردی از قصور در هر یک از اعمال را داشته‌اید ،‌ معنای آن این است که شما نخواستید آنچه را که لازم است انجام بدهید . همه معتادان سرانجام درمان خواهند شد فقط اگر بدانند که چه اعمال ویژه‌ای را باید انجام دهند ، هر چند این اعمال با افکار و احساسات آنها در تضاد باشد.

 

7-کنار آمدن با بازگشت ها :

 

در درمان اعتیاد ،‌ مخصوصاً‌ در اوایل راه همیشه بازگشت‌هایی به صورت ناخواسته رخ می‌دهد. در یک برنامه درمانی خوب بازگشت‌های معمول پیش بینی می‌شوند و افراد برای رویارویی موفق با این بازگشت ها از قبل آماده می‌شوند . نکته ای که در این جا خیلی مهم است این است که « برگشت » با « شکست» مترادف نیست . بازگشت به این معنا نیست که شما در کوشش‌هایتان برای درمان اعتیاد شکست خورده‌اید. مثلاً اگر شما برای 3 ماه از سیگار کشیدن خودداری کنید و دوباره برای 2 روز از آن استفاده کنید ، نباید این بازگشت را شکست قلمداد کنید و همه کوشش‌های خود را بی‌فایده تلقی کنید . بلکه باید روی این واقعیت متمرکز شوید که از 90 روز حداقل 88 روز یعنی 97/. درصد شما موفق بوده‌اید و این خیلی خوب است.

 

روش‌های درمان اعتیاد به اینترنت :

 

کندل1 (1998 ) روش‌هایی را پیشنهاد کرده است که به افراد کمک می‌کند تا بتوانند استفاده زیاد خود را از اینترنت تعدیل نمایند .

 

این روش‌ها عبارتند از :

 

1- شکستن عادات فردی -فرد باید دریابد که استفاده وی از اینترنت از حد متعارف خیلی بالاتر است و برای کاهش استفاده تا حد معمول ، روال عادی زندگی خود را عوض کند . این گونه افراد باید برای موقعی که به خانه می‌رسند و می‌خواهند کامپیوتر را روشن نمایند ،‌ کارهای دیگری را در نظر بگیرند و انجام دهند . همچنین این افراد می‌توانند از یک ساعت هشداردهنده استفاده کنند تا بعد از یک ساعت معین استفاده از اینترنت ، زنگ هشدار به صدا درآید و آنها استفاده از اینترنت را متوقف ساخته و به سراغ کارهای دیگری بروند و سپس اگر خواستند ، به سراغ کامپیوتر بروند .

 

2- برای پر کردن اوقات خود کارهای دیگری در نظر بگیرید -افراد دچار اعتیاد به اینترنت که می‌خواهند از این عادت رهایی یابند ، باید برای اوقات بیکاری‌شان و یا اوقاتی که روی خط اینترنت نیستند ، کارها و فعالیت‌های دیگری را در نظر بگیرند . به عنوان مثال عضو یک باشگاه شدن ،‌ آغاز یک برنامه تمرینی ، انجام کاری با دوستان ، ورزش کردن و …

 

3- پیدا کردن افرادی برای صحبت کردن با آنها -اکثر افراد بیشتر به این خاطر سراغ اینترنت می‌روند که با دیگران صحبت کنند . این افراد می‌توانند اشخاصی را در زندگی واقعی خود پیدا کنند که بتوانند با آنها صحبت کنند ، حتی اگر شده این کار را با چیزهای جزئی شروع کنند.

 

4- مسایل زیر بنایی را جستجو کردن -در بسیاری از موارد استفاده مفرط از اینترنت ، نشانه یک مشکل ریشه‌دارتر است . وبگردی[2] در اینترنت و اتاق‌های چت یک مکانیسم برای کنار آمدن با احساس پوچی ، خودتردیدی و سایر مشکلات روان‌شناختی است . فرد مبتلا به اعتیاد اینترنتی باید مسایلی را که از آنها طفره می‌رود پیدا کرده و علل ریشه‌ای این مشکلات را درمان نماید.

 

5- درخواست کمک از متخصصین -اگر فرد نتواند با استفاده از روشهایی که ذکر گردید مشکل خویش را حل نماید و یا اینکه در این زمینه کمک می‌ خواهد، بهتر است که با یک مشاور یا روانشناس تماس بگیرد. این متخصصین می‌توانند فرد را در کاهش وابستگی به اینترنت یاری نماید جیمز فرینگ (1999) نیز برای چیره شدن بر اعتیاد اینترنتی راه‌هایی را پیشنهاد کرده است که در قسمت زیر این روش‌ها به‌طور خلاصه آمده است.

 

·تمرین وارونه

 

این تمرین به این‌صورت است که مثلاً‌ اگر شما عادت کرده‌اید که هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید ، ایمیل خود را بررسی کنید این روند را تغییر دهید . شما می‌توانید به جای این کار ابتدا یک دوش بگیرید و یا صبحانه بخورید . یا اینکه اگر شما شبها بیشتر به سراغ اینترنت می‌روید و عادت کرده‌اید که به محض ورود به خانه کامپیوتر را روشن کنید ، دیگر این کار را نکنید در عوض شام بخورید ، اخبار گوش بدهید و… . با این کارها شما آن روال عادی را به هم می‌زنید.

 

·برنامه‌ریزی کردن

 

برای اینکه زیاد از اینترنت استفاده نکنید شما باید یک برنامه هفتگی برای خودتان تهیه کنید که در آن تعداد جلسات استفاده از اینترنت مشخص شده باشد و برای هر جلسه اهداف معقولی درنظرگرفته باشید به مرور می‌توان تعداد جلسات و مدت آن را در برنامه کم کرد ، مثلاً 20 ساعت به جای 40 ساعتی که اکنون استفاده می‌کنید.

 

·تنظیم پرسشنامه

 

از خودتان بپرسید : « موقعی که من از اینترنت استفاده می‌کردم چه چیزهایی را از دست دادم ؟» پاسخ و فعالیت‌هایی را که در جواب این سئوال پیدا می‌کنید زیر هم بنویسید. وقتی فهرست بی‌پایان این فعالیت‌ها را ببینید متعجب خواهید شد این کار شما را در رهایی از اعتیاد اینترنتی مصمم‌تر خواهد ساخت.

 

·ملحق شدن به یک گروه حمایتی

 

شما می‌توانید با صحبت کردن با دیگرانی که مثل شما هستند و دوستان واقعی‌تان که همانند شما گرفتار اعتیاد اینترنتی شده اند ، دریابید که در این مسیر تنها نیستید و افراد دیگری هم هستند که با اعتیاد نبرد می‌کنند . حمایت افراد در مبارزه با هر نوع اعتیاد خیلی مهم است .

 

·حمایت خانوادگی

 

از آن جایی که اعضای خانواده‌تان می‌دانند که شما بهتر از اکثر مردم هستید و شما را دوست دارند ، حمایت آنها کمک فراوانی به شما خواهد کرد تا از این وابستگی نجات پیدا کنید .

 

ابوالقاسم شکیبا/روانشناس

موضوعات: بصیرت
 [ 09:37:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  گروه بیلدربرگ ، چیستی و اعضا ایرانی این گروه ...
29. خرداد 1394 - 11:37   |   کد مطلب: 7943

s="node-subtitle">

امسال کنفرانس سری بیلدربرگ که تحت عنوان «مجمعی برای مباحثات غیررسمی» با حضور رهبران عمدتا غربی و سرمایه‌داران بانفوذ برپا می‌شود با نهایت پنهان‌کاری و حداکثر تمهیدات امنیتی به اتریش منتقل شد.





وبلاگ ” جوان منتظر ” نوشت :

 

گروه بیلدربرگ نام کنفرانسی غیررسمی است که هر ساله به صورت کاملاً خصوصی و محرمانه در نقطه‌ای از جهان برگزار می‌شود.بیلدربرگ یک سازمان جهانی سیاست گذاری ماسونی است که دو شاخه فرعی به نام لژ نیویورک و لژ منچستر دارد. لژ نیویورک روابط اروپا و آمریکا و مسائل آمریکای شمالی را مدیریت می کند و لژ منچستر نیز بخش اروپایی روابط با آمریکا را تحت کنترل دارد.

بیلدر برگ مانند کوه یخ که قسمت کوچک ان نمایان و بخش عظیم ان پنهان است

این نهاد مانند اکثر سازمان های بزرگ بین المللی تحت کنترل صهیونیست ها بوده و ابزارهای قدرتمند مالی، نظامی و نفوذ لازم برای رسیدن به اهداف خود در مدیریت اقتصاد و سیاست جهان را در اختیار دارد. این گروه اولین اجلاس خود را در سال 1954 در هتل بیلدربرگ واقع در هلند برگزار کرد.

File:Bilderberg - Oosterbeek.jpg

بیلدربرگ با بهره گیری از رسانه ها و منابع عظیم مالی اعضای خود و افراد دست نشانده اش در کشورهای مختلف، قدرت و حکومت در کشورها را به افراد مورد نظر خود می سپارد تا به وسیله آنها طرح های جهانی خود را عملی کند. در این راستا از اهرم هایی چون سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی، ناتو و… استفاده کرده و مناسبات نظامی همچون جنگ های مختلف و شرایط اقتصادی مانند قیمت نفت و طلای هر سال را تعیین می کند. از سوی دیگر از طریق بازوهای اجتماعی و حقوقی خود در کشورهای مختلف قوانینی را وضع می کند که هرگونه اقدام علیه اهداف صهیونیسم جهانی را خنثی کند.
 

نمودار ارتباط اعضا و سازمانها
(برای دیدن در سایز اصلی بر روی عکس کلیک کنید)

 

جلسات بیلدربرگ هر سال در یکی از هتل های پنج ستاره دنیا و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی تشکیل می شود. از آنجایی که رمز موفقیت خود را «پنهان کاری» می داند، هیچ رسانه ای حق ورود به جلسات آن را ندارد. هتل مورد نظر 48ساعت قبل از شروع اجلاس قرق می شود. ماموران سیا و کشور برگزارکننده، در جای جای هتل مستقر می شوند. به آنها دستور داده می شود که هر جنبنده ای را در محدوده چند کیلومتری هتل تحت کنترل داشته باشند.
کشور برگزارکننده اجلاس، از سوی منابع مالی بیلدربرگ برای رزرو هتل تغذیه می شود. اسامی دعوت شدگان به اجلاس کاملا محرمانه می ماند و کشور میزبان برای دعوت شدگان ویزا هم صادر نمی کند تا نام آنها در جایی ثبت نشود. محتوای اجلاس کاملا محرمانه می ماند و هیچ یک از اعضا حق انتشار مطالب مطروحه در جریان نشست ها را ندارد.

کشورهایی که این اجلاس در انها برگزار شده

تاریخچه
اولین اجلاس بیلدربرگ از 29 تا 31 مه 1954 در هتل «بیلدربرگ» متعلق به پرنس «برنهارد» ولیعهد هلند برگزار شد. «جوزف ریتنگر» یهودی، مشاور سیاسی پرنس برنهارد که در سال 1948 «نهضت اروپا» را بنیان گذاری کرد، چند سال بعد از آن نیز، در راستای اهداف صهیونیسم، پیشنهاد تشکیل این گروه را داد. وی پس از جلب موافقت برنهارد، با سفر به اروپا و آمریکا، با نخست وزیران، روسای جمهور، رهبران کارگری، مدیران صنایع و حکام غیرکمونیست دیدار، و از آنها برای شرکت در یک نشست غیررسمی در هلند دعوت کرد. این نشست که برای نخستین بار در هتل بیلدربرگ برگزار شد، بعدها به همین نام به فعالیت خود ادامه داد.
رتینگر توانسته بود با این ابتکار خود اروپا و آمریکا را به هم پیوند زند. به طوری که «جرج مک گی» مقام برجسته وزارت خارجه آمریکا مدعی شد که «سوءتفاهم های موجود میان اروپا و آمریکا در اولین اجلاس بیلدربرگ از بین رفت.»
موفقیت نخستین نشست باعث شد که سازمان دهندگان آن در پی طرح ریزی برای برگزاری سالانه اجلاس «بیلدربرگ» باشند. یک کمیته سازماندهی دائمی تشکیل و رتینگر یهودی دبیرکل دائمی آن شد. این کمیته علاوه بر سازماندهی جلسات و ارسال دعوتنامه به اشخاص مورد نظر، اسامی شرکت کنندگان و اطلاعات دقیق آنها را جمع آوری می کرد. اینگونه بود که یک شبکه غیررسمی نیز تشکیل شد تا اعضای بیلدربرگ بتوانند به طور محرمانه با یکدیگر در تماس باشند.
حال صهیونیسم توانسته بود پا را از تشکیل «نهضت اروپایی» فراتر گذاشته و آمریکا را نیز برای دستیابی به اهداف خود، در کنار اروپا، به خدمت گیرد. از سال 1954 به بعد، تقریبا هر سال یکبار، صهیونیسم سران قدرت و سرمایه را در یکی از هتل های اشرافی جهان جمع کرده تا به واسطه آنها- که خود اغلب یهودی هستند- در مورد آینده جهان تصمیم گیری کند.
همان طوری که پیشتر نیز اشاره رفت، هر تصمیمی که در اجلاس بیلدربرگ گرفته می شود، به دلیل نفوذ و تأثیرگذاری بالای شرکت کنندگان، خود به خود ضمانت اجرایی پیدا می کند. از این رو آنگونه که خبرگزاری بی بی سی اعتراف کرده است، «بیلدربرگ هدایت گر سیاست های بین المللی از پشت درهای بسته» بوده و تمامی جلسات رسمی و علنی از جمله اجلاس گروه 8 و تصمیماتی که در آنها «اعلام می شود»، فقط یک «نمایش» است.

شرکت کنندگان بیلدربرگ
رتینگر که بیلدربرگ را بنیان نهاد و تا آخر عمرش (1960) دبیرکل آن بود، اساسنامه ای برای بیلدربرگ تهیه کرد. او سیمای شرکت کنندگان جلسات بیلدربرگ را اینگونه ترسیم می کند: «شهروند هر کشوری که به دفاع از اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی غرب اعتقاد داشته و در ترویج آن شخصا سهیم باشد، شایسته دعوت به اجلاس بیلدربرگ است. اما از آنجایی که موفقیت نشست ها به سطح شرکت کنندگان وابسته است، دعوت نامه ها برای افراد مهم و عمدتا سرشناسی ارسال می شود که از کانال تجارب، اطلاعات ویژه و نفوذشان در دوایر ملی و فوق ملی، می توانند اهداف مورد نظر بیلدربرگ را تحقق بخشند.»
شرکت کنندگان عمدتا بانکداران بزرگ، متخصصان جنگی، سران رسانه های تأثیرگذار و پرمخاطب، وزیران کلیدی، سرمایه گذاران بین المللی و رهبران سیاسی اروپا و آمریکای شمالی هستند. براساس اسناد موجود از اعضای فعال بیلدربرگ می توان به سران رسانه هایی چون «لوفیگارو»، «اکونومیست»، «تایمز»، «هرالدتریبیون» و…، افرادی چون دونالد رامسفلد وزیر جنگ سابق آمریکا، «دیوید راکفلر» میلیاردر و غول نفتی جهان، «هنری کیسینجر» از وزیران اسبق خارجه آمریکا، «پل ولفو ویتز» رئیس مستعفی بانک جهانی، دیک چنی معاون بوش، رئیسان شرکت های بزرگ بین المللی مانند نوکیا، کوکاکولا، مایکروسافت، پپسی و… اشاره کرد.در هر نشست لیست رسمی شرکت کنندگان منتشر می شود، اما همه ساله عده ای در این نشست حضور می یابند که نامشان در لیست رسمی ذکر نمی شود. بنا بر برخی گزارشها، افرادی که نامشان در لیست رسمی نشست سال جاری ذکر نشده است عبارتند از: “آندرس راسموسن ” دبیرکل ناتو، که البته با توجه به حضور وی در تمامی نشستها، چندان جای تعجب ندارد؛ “خوزه لوئیس زاپاترو “، نخست وزیر اسپانیا؛ “آنگلا مرکل “، صدر اعظم آلمان؛ “بیل گیتس ” عضو هیئت رئیسه موسسه “بیل اند ملیندا گیتس ” و مدیر عامل سابق “مایکروسافت “؛ “رابرت گیتس ” وزیر دفاع آمریکا. بنا به گزارش “گاردین ” این “میهمانان غیررسمی ” در نشست شناسایی شده یا حضورشان لو رفته بود. آنگلا مرکل قبلا نیز به دفعات در نشستها شرکت کرده بود، امری که سبب می شود حضور وی در این جلسه چندان شگفت آور نباشد.

 

File:Bilderberg Attendees.png

نقشه بر اساس تعداد اعضای شرکت کننده در گروه
((در این گروه محرمانه یک ایرانی نیز حضور دارد))

 

ایرانیان حاضر در بیلدربرگ
در اجلاس سال 1999 بیلدربرگ در پرتغال سید محمد خاتمی به همراه خانم معصومه ابتکار حضور داشته اند و می توان اینگون به نتیجه این حضور نگریست که طرح گفت‌وگوی تمدن‌ها سال 1999 توسط خاتمی در بیلدربرگ طرح شد ،در سال 2000 در سازمان ملل مصوب شد و در سال 2001 سال گفت‌وگوی تمدن‌ها نامیده شد و در سال های بعد جنگ تمدنها در دستور کار امریکا قرار گرفت.

 

 

محمود سریع القلم نیز کسی است که به ادعای روزنامه کیهان در سال 2006 از او به عنوان نماینده ایران برای حضور در این جلسه سالانه دعوت به عمل امده بود. وی یکی از اولین ایرانیانی است که پس از انقلاب درباره موضوع بسیار مهم «روابط ایران و اسرائیل» به اظهارنظر رسمی پرداخته است.اما این تنها ارتباط زندگی سریع‌القلم با نهادهای وابسته به فراماسونری نیست. استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران، عضو هیات تحریریه «مرکز تحقیقاتی خلیج» نیز هست. این مرکز علاوه بر اینکه تحت حمایت شورای همکاری خلیج‌فارس و مجموعه‌ای از وزارتخانه‌های سعودی و اماراتی قرار دارد از حمایت بزرگ‌ترین خانواده‌های پدید آورنده فراماسونری همچون روچیلد و راکفلر نیز برخوردار است
 


چرا مشاور رئیس جمهور جمهور اسلامی ایران، ذوب در غرب است؟ + عکس
حضور سریع القلم در داووس

 

از سریع‌القلم در کیفرخواست مدعی‌العموم علیه متهمان فتنه 88 چنین نا‌م‌ برده شده است: «افراد دیگری مانند سریع‌القلم، ناصر هادیان و هادی سمتی با تفکرات خاصی شروع به تئوری‌سازی در زمینه تامین منافع آمریکا در ایران کردند. آنها موضوعاتی مانند انرژی اتمی و موشکی، حمایت از لبنان و فلسطین را آرام آرام مورد هجوم قرار می‌‏دادند. این تئوری‏‌ها در مراکز تحقیقاتی مختلفی در دولت اصلاحات پرداخته شد و در مطبوعات به‏صورت گسترده در جامعه پخش می‌‏شد»
سریع‌القلم بدون بهره‌بردن از هر سمت دولتی سال‌هاست توفیق دعوت و حضور در یکی دیگر از نهادهای جهانی سیاسی – اقتصادی را نیز دارد. اجلاس داووس که در هر دوره بیش از 2000 مدعو ندارد اما به دلایلی نامشخص سریع‌القلم همواره در این لیست جایگاهی ویژه به خود اختصاص داده است!
محمود سریع القلم سر کلاس درس خود اعلام کرده که در حاشیه اجلاس داووس با هنری کسینجر ملاقات داشته و در مورد موضوع هسته ای ایران گفتگو کرده است .

 

گروه بیلدربرگ تا کنون مورد توجه افراد زیادی از خبرنگاران و تحلیل گران قرار گرفته است. برخی از آنها در مسیر کندوکاو و کسب اطلاعات در مورد اهداف و خط مشی های این سازمان با مشکلات و هزینه هایی نیز مواجه شده اند. در زیر از روزنامه نگار آمریکایی “جیم تاکر” و نیز نویسنده و بیلدربرگ پژوه معروف “دانیل استولین” حقایقی را در مورد این کلوب می خوانیم.
 

جیم تاکر یک خبرنگار آمریکایی است که افشاگری‌ های فراوانی در مورد بیلدربرگ انجام داده است. او معتقد است که اعضای شرکت کننده در این اجلاس یک گروه سری از جنایت کاران بین المللی سیاسی و اقتصادی هستند. به باور او این گروه از سرمایه ‌داران بین ‌المللی و سیاست مداران بلند پایه دولت‌ های اروپایی و آمریکایی برای کنترل و مدیریت جهان تشکیل شده است.

 

وی سکوت خبری رسانه‏‌ها به خصوص رسانه های اصلی امریکایی درباره این اجلاس را به دلیل شرکت مقامات ارشد این رسانه‌ها در این اجلاس می داند و از جمله این رسانه ها به روزنامه های با نفوذی مانند “واشنگتن‌ پست‏"، “نیویورک تایمز” و “لس‌ آنجلس ‌تایمز” اشاره می‏ کند. او می گوید: “بیلدربرگی ها از سال 1954 تا کنون بر دنیا حکومت می کنند.” و معتقد است که اعضای کلوب بیلدربرگ در مورد زمان شروع، مدت ادامه و زمان پایان جنگ ها بر روی زمین تصمیم می گیرند.


 

 

دانیل استولین در لتونی متولد شده است و اصالت روسی دارد. نویسنده و سخنرانی است که حوزه اصلی مطالعاتی او گروه بیلدربرگ است. او معتقد است گروهی متشکل از طبقه اشراف جهان و سیاست مداران عمده که اجلاس های منظم سالانه ای را از سال 1954 به بعد تشکیل می دهند و در مورد سیاست ها، طرح های نظامی، رسانه ها و اقتصاد کل جهان تصمیم گیری هایی انجام می دهند. استولین کتابی در مورد اهداف و ساختار این گروه با نام – داستان واقعی بیلدربرگ- انتشار داده است که در آن می نویسد: “هدف اصلی، ایجاد یک دولت جهانی است که تحت حکم رانی یک طبقه ممتاز باشد که تلاش دارد منابع طبیعی زمین را تحت کنترل خود داشته باشد.”

 

این که این طبقه ممتاز متشکل از چه کسانی بوده و راهکارهای آنها برای رسیدن به این هدف چیست را از زبان استولین می شنویم:

 

بیلدربرگ یک شخص نیست. بلکه یک ایده است. ایده ای که انسان را ذاتا شیطانی می داند. بشریت نمی تواند خود را از دست “قدرت های متحد” نجات دهد مگر این که به مبارزه با ایده آلیسم ارائه شده توسط آن برخیزد. در واقع این ایده های دولت هاست که سیاست هایشان را ایجاد می کند و راس قدرت است که موجب کشاندن بشریت به جنگ می شود. از همین روست که باید گفت جنگ جهانی دوم برنده واقعی نداشت.

در این جنگ با هزینه شدن زندگی صدها میلیون انسان یک فرد واحد و دارو دسته اش شکست داده شد؛ اما با ایده ای که پشتوانه آن گروه بود مبارزه ای انجام نشد و امروز آن ایده دوباره در آمریکا ریشه دوانده و برای تسخیر خط مش های اقتصادی، کسب و کار، نظام آموزشی و در نهایت بالاترین نقطه قدرت دولتی خیز برداشته است. “هدف اصلی، ایجاد یک دولت جهانی است که تحت حکم رانی یک طبقه ممتاز باشد. این طبقه تلاش می کند منابع طبیعی زمین را کاملا تحت کنترل خود داشته باشد.”

 

 

روش های اجرایی بیلدربرگ

بیلدربرگ در همه جا، دولت، شرکت های اقتصادی بزرگ و هر سازمان بزرگ دیگری کارهایی را در خفا انجام می دهد. میتینگ هایی مانند اجلاس جهانی اقتصاد، بانک های مرکزی، جی 8، اجلاس شورای اروپا و… همیشه در پشت درهای بسته تشکیل می شود. تنها دلیل ممکن برای این کار این است که آنها نمی خواهند دیگران بدانند که آنها واقعا مشغول چه کاری هستند. وقتی در مورد موضوعی گفته می شود که “این مورد توجه عموم مردم نیست” در واقع منظور این است که قدرت ها علاقه ای به عمومی شدن این موضوع ندارند.

مثلا اجلاس جهانی اقتصاد در ماه های ژوئن/فوریه برگزار می شود، اجلاس جی 8 و بیلدربرگ در جون/جولای و کنفرانس سالانه بانک جهانی/ صندوق بین المللی پول در سپتامبر برگزار می گردد. اگر به توالی تاریخ ها دقت کنیم؛ یک توافق بین المللی وجود دارد که به نظر می رسد از یک اجلاس به اجلاس دیگر برده می شود. اما واقعا شخص خاصی رهبری آن را به عهده ندارد. موضوع این توافق، پیش زمینه نشست اقتصادی جی 8 را تشکیل می دهد و همان چیزی است که به صندوق بین المللی در مورد سیاست گزاری هایش ارائه می شود و در نهایت چیزی است که رئیش جمهور آمریکا آن را به کنگره پیشنهاد می کند.

بیلدربرگ صندوق بین المللی پول را کنترل می کند و بانک جهانی، سازمان ملل و تمامی بانک های مرکزی اروپا را در سیطره خود دارد. هر دولت مرد مهم اروپایی حداقل یک بار به اجلاس بیلدربرگ دعوت شده است و تمامی دبیران ناتو عضو بیلدربرگ بوده اند.

جرج بوش پدر در سال 1985 در این اجلاس شرکت کرد و در سال 1988 رئیس جمهور آمریکا شد.

برای مثال، بیل کلینتون برای اولین بار در سال 1991 در آلمان وارد اجلاس بیلدربرگ شد. در آنجا او توجیه شد که منافع (معاهده تجارت آزاد آمریکای شمالی NAFTA) در خدمت دیوید راکفلر است و کلینتون باید از آن حمایت کند. سال بعد کلینتون رئیس جمهور آمریکا بود.

تونی بیلر در سال 1993 به بیلدربرگ دعوت شد سپس در جولای 1994 رهبر حزب شد و در ماه می 1997 نخست وزیر انگلستان بود.

رومانو پرودی درسال 1999 دراین اجلاس شرکت کرد و سال بعد به ریاست کمیسیون اتحادیه اروپا رسید.

جان ادوارد در سال 2004 جند هفته بعد از این که جان کری به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام شود؛ به بیلدربرگ دعوت شد.  دلیل این که او در سال 2005 به اجلاس دعوت نشد این است که دیگر برای بیلدربرگ ارزشی نداشت.

در اجلاس 2008 بیلدربرگ که از 5 تا 8 ماه ژوئن در شانتیلی ویرجینیا برگزار شد، اوباما و هیلاری کلینتون برای چندین ساعت از نظرها پنهان شدند و هیچ کس از موقعیت مکانی آنها هیچ خبری نداشت. حتی رسانه‌ها نیز سکوت کامل خبری کردند. درست 2 روز بعد یعنی 7 ژوئن هیلاری کلینتون از ادامه رقابت در کمپین ریاست جمهوری آمریکا کنار کشید و حمایت خود را از اوباما برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری این کشور اعلام کرد.

 

پاول جوزف واتسون تحلیلگر مسایل سیاسی مدیر و نویسنده وبسایت خبری تحلیلی (Prison Planet.com) چندی قبل در مطلبی فاش ساخت که طرح تغییر حکومت در سوریه و سرنگونی بشار اسد از برنامه های سال گذشته گروه بیلدربرگ بوده است.

این گزارش ابتدا به معرفی گروه بیلدربرگ، تحوه شکل گیری و تصمیم گیری های این تشکل می پردازد. سپس اهداف بحران آفرینی در سوریه را مورد بررسی قرار داده و در ادامه به مشارکت فعال معارضان اسد درکنفرانس بیلدربرگ، نقش کسینجر و بیلدربرگ در تحولات خاورمیانه و در نهایت به سکوت مرگبار رسانه های بزرگی چون تامدیا بزرگترین شرکت رسانه ای سوییس درباره بیلدربرگ پرداخته شده است.

 

https://www.agenceinfolibre.fr/wp-content/uploads/2015/06/hqdefault-480x291.jpg

 

بیلدبرگ 2015
امسال کنفرانس سری بیلدربرگ که تحت عنوان «مجمعی برای مباحثات غیررسمی» با حضور رهبران عمدتا غربی و سرمایه‌داران بانفوذ برپا می‌شود با نهایت پنهان‌کاری و حداکثر تمهیدات امنیتی به اتریش منتقل شد.

به گزارش راشا تودی، در شصت و سومین کنفرانس بیلدربرگ که طی روزهای یازدهم تا چهاردهم ژوئن در شهر «تلفس بوخن» اقامتگاهی کوهستانی در ایالت تیرول اتریش برگزار شد، جمعا حضور حدود 140 شرکت‌کننده از 22 کشور در کنفرانس سال جاری تایید شده است.

طبق اطلاعیه منتشره از سوی گروه بیلدربرگ، امسال طیف وسیعی از مباحث در اتریش به این شرح مورد بررسی قرار گرفت: هوش مصنوعی، امنیت سایبری، تهدید سلاح‌های شیمیایی، مباحث اقتصادی جاری، راهبرد اروپایی، جهانی‌سازی، یونان، ایران، خاورمیانه، ناتو، روسیه، تروریسم، انگلیس، آمریکا و انتخابات آمریکا و خود کنفرانس بیلدربرگ. این نشست‌ها غیررسمی است و کارگزاران سلطه سوگند یاد می‌کنند تا مباحث سری باقی بماند. خبرنگاران اجازه ورود و حضور در این کنفرانس را ندارند و در پایان آن نیز بیانیه‌ای صادر نمی‌شود. ظاهرا علت محرمانه بودن این کنفرانس آن است که شرکت‌کنندگان اطمینان داشته باشند می‌توانند آزادانه سخن بگویند و نگران انتشار اظهاراتشان در رسانه‌ها نباشند اما در عین حال محرمانه بودن باعث شده تا نظریات تئوری توطئه زمینه‌ای برای رشد داشته باشند و این گروه را متهم به برنامه‌ریزی برای سلطه بر جهان کنند. اما فعالان ضد بیلدربرگ و مخالفان سلطه پس از راهپیمایی‌ به برگزاری جلسات مخفی در این همایش که به زعم بسیاری از آنها اجتماع جنایتکاران و فاسدان است، اعتراض کردند.

خبرنگار راشاتودی از تیرول گزارش داد: «آنچه ما مشاهده کرده‌ایم، یک دیوار دفاعی فشرده پلیس بود. برای خیلی از افراد ورود به این ناحیه بسیار دشوار است. برخی روزنامه‌نگاران در معرض تکنیک‌های تحقیر‌کننده پلیس قرار گرفتند».

طبق اطلاعیه منتشرشده از سوی برگزارکنندگان برای اطمینان از امنیت برگزاری این نشست، یک ناحیه 50 کیلومتری امنیتی به همراه 2 ایست بازرسی در اطراف محل نشست ایجاد شده است. همچنین حدود 2100 افسر از سرتاسر اتریش به همراه 300 افسر پلیس آلمانی به حالت آماده‌باش درآمدند تا در صورت وقوع یک حادثه فوری طی این نشست 4 روزه، وارد عمل شوند.

از جمله سیاستمداران حاضر می‌توان به «یرون رنه ویکتور آنتون دایسیل بلوم» سیاستمدار هلندی اشاره کرد که ریاست او بر دیدارهای منطقه یورو وی را به مرکز توجهات درباره بحران یونان تبدیل کرده بود. همچنین جورج آزبورن وزیر خزانه‌داری انگلیس، مارک روته نخست‌وزیر هلند و هاینتز فیشر رئیس‌جمهوری اتریش از دیگر مقامات سیاسی حاضر بودند.

از دیگر سیاستمداران می‌توان به توماس آهرن کیل رئیس سرویس امنیتی دانمارک، جان آلن فرستاده ویژه رئیس‌جمهوری آمریکا در ائتلاف ضدداعش، خوزه مانوئل باروسو کمیسر اتحادیه اروپا و رئیس سابق آن، ویلیام برنز معاون سابق وزیر خارجه آمریکا و رئیس کنونی بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی، توماس دانیلون مشاور سابق امنیت ملی آمریکا، پرنسس بئاتریس از هلند، ریچارد پرل از موسسه آمریکایی اینترپرایزر، دیوید پترائوس رئیس سابق سازمان سیا، رابرت روبین وزیر سابق خزانه‌داری آمریکا، کریم سجادپور عضو بنیاد کارنگی برای صلح بین‌الملل و جان ساورز رئیس سابق MI6 اشاره کرد.

از جمله افراد بازرگان، تاجر و ثروتمند دعوت‌شده به کنفرانس امسال می‌توان به اریک اشمیت مدیرعامل شرکت گوگل، بن ون‌ بوردن مدیرعامل شرکت نفتی رویال داچ شل، جو کایسر مدیرعامل شرکت زیمنس، دیوید مک کی رئیس بانک سلطنتی کانادا، توماس اندرز مدیرعامل شرکت ایرباس و پیتر ثیل میلیاردر و طرفدار مشهور سرمایه‌داری اشاره کرد. این در حالی است که به‌رغم عدم حضور رسانه‌ها در کنفرانس‌های بیلدربرگ، «زنی مینتون بدونس» سردبیر مجله اکونومیست و «جان میکل ویث» سردبیر بلومبرگ از جمله افرادی بودند که اجازه داشتند در این کنفرانس حاضر باشند. یک مرتبه دعوت در این کنفرانس به معنای ضرورت دعوت مجدد از یک فرد نیست و هیچ قانونی برای دعوت از افراد وجود ندارد و هیچ روندی برای درخواست حضور نیست و همین طور نمی‌توان برای حضور در این کنفرانس بلیت خریداری کرد. دعوتنامه‌ها از طریق یک کمیته فرمان به ریاست «هنری دی کاستریس» مدیرعامل گروه AXA ارسال می‌شود. «ویلی کلاس» دبیرکل اسبق ناتو و از اعضای بیلدربرگ، سال ۲۰۱۰ درباره این نشست گفت: «حاضران در بیلدربرگ، دستور می‌گیرند تصمیمات سیاسی و اقتصادی را که در این نشست مخفی گرفته می‌شود، اجرایی کنند. شرکت‌کنندگان در این گردهمایی معمولا ۱۰ دقیقه فرصت سخنرانی دارند و سپس خلاصه‌ای از موضوعات بحث شده را دریافت می‌کنند تا در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی تحت فعالیت خود از آنها استفاده کنند. هر چند محل برگزاری، فهرست شرکت‌کنندگان و موضوعات کنفرانس رسما منتشر می‌شود اما مفاد نشست‌ها کاملا محرمانه است به طوری که بارها خبرنگارانی که تلاش کرده‌اند از بحث‌های جلسات آگاهی یابند، بازداشت شده‌اند».




موضوعات: بصیرت
[جمعه 1394-09-27] [ 10:54:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت